"در مورخ 98/8/16 تحلیل و پیشبینی کوتاه از وضعیت اقتصادی ایران انجام شد . امیدواریم دوستانی که سایت ما را پیگیری می کنند به دقت به پیشبینی های انجام شده توجه نمایند . پیشبینی ما کوتاه مدت بوده و در همین مدت 10 روز گذشته نتایج آن قابل مشاهده است."
"در مورخ 98/8/16 تحلیل و پیشبینی کوتاه از وضعیت اقتصادی ایران انجام شد . امیدواریم دوستانی که سایت ما را پیگیری می کنند به دقت به پیشبینی های انجام شده توجه نمایند . پیشبینی ما کوتاه مدت بوده و در همین مدت 10 روز گذشته نتایج آن قابل مشاهده است."
▫️ ساختار بازار ارز در کشورهای مختلف، انواع متفاوتی دارد. در برخی کشورها، ساختار بازار ارز مبتنی بر بازار بین بانکی است و در برخی نیز بازار ارز توسط بانکهای مرکزی مدیریت میشود. نحوه مدیریت بازار ارز توسط بانکهای مرکزی نیز شیوههای مختلفی را شامل میشود از جمله اعطای تسهیلات کوتاهمدت، حراج، تخصیص ارز و شیوههای دیگر.
▫️ با این حال بین کشورهای مختلف، بازار ارز مبتنی بر بازار بین بانکی رواج بیشتری دارد. در آن دسته از کشورها که بانکهای مرکزی نقش مدیریت بازار ارز را برعهده دارند، نقش بانک مرکزی از طریق تسهیلات کوتاهمدت ارزی یا در موارد کمتری از طریق ساز و کار حراج صورت میگیرد.
▫️ در مجموع نمونههای بسیار کمی در دنیا وجود دارد که بانکهای مرکزی نقش تخصیص ارز را برعهده داشته باشند.
▫️ در ایران، ساختار بازار ارز در دورههای مختلف تغییرات عمدهای داشته است. همواره بانک مرکزی نقش اصلی را در بازار ارز به لحاظ تعیین نرخ و تخصیص ارز برعهده داشته است؛ ولی در عین حال در برخی دورهها، محدودیتهای بیشتر و در برخی دورهها محدودیتهای کمتری در خصوص نرخ ارز و امکان حضور سایر بازیگران نظیر بانکها و صرافیها وجود داشته است.
▫️ یکی از اصلیترین ویژگیهای بازار ارز در ایران این است که دولت به عنوان بزرگترین فروشنده ارز، بانک مرکزی را ملزم به خرید ارز نفتی به نرخ معین مینماید. در مقابل، در برخی ادوار نیز بانک مرکزی موظف به فروش ارز به نرخ مورد نظر دولت و طبق سیاستهای تجاری دولت بوده است.
▫️ متعهد شدن بانک مرکزی به حمایت از یک نرخ ارز تثبیتشده و همچنین الزام بانک مرکزی به خرید ارز نفتی و تخصیص آن بر اساس نرخ مورد نظر دولت، جایگاه بانک مرکزی را از یک نهاد سیاستگذار و مسئول ثبات اقتصاد کلان به یک کارگزار مسئول سهمیهبندی و تخصیص ارز و فروش ارز به مشتریان تقلیل داده است.
▫️ چنین نگاهی به نقش بانک مرکزی در بازار ارز، مانع از شکلگیری یک بازار کارآ و متشکل ارزی در کشور شده است.
▫️ اخیراً بانک مرکزی اقدام به تشکیل بازار متشکل ارزی نمود است. تشکیل بازار متشکل ارزی برای معاملات اسکناس، گام مهمی در جهت ثباتبخشی به بازار ارز محسوب میشود. ضمن استقبال از این گام مفید، میتوان به سیاستگذار توصیه کرد گامهای بعدی را در آینده نزدیک برای تشکیل یک بازار متشکل ارزی فراگیر طی کند.
برای ایجاد یک بازار ارز متشکل و کارا، لازم است بازار ارز کشور ساختاری چندلایه داشته باشد. بر این اساس، میتوان یک ساختار چندلایه به شرح زیر برای بازار ارز پیشنهاد داد:
▫️ لایه اول بازار متشکل فراگیر، بازاری است که بین بانک مرکزی و بانکهای کشور شکل میگیرد. کنترل نوسانات کوتاهمدت و مدیریت شوکهای ارزی و سایر عملیات بانک مرکزی در چارچوب سیاستهای پولی، از طریق این لایه انجام میشود و بانک مرکزی میتواند از طریق این بازار سیاستهای مداخلهای خود را در چارچوب سیاست پولی و از طریق عملیات بازار به اجرا درآورد. بانک مرکزی در این بازار، نقشی در تخصیص ارز برای واردات یا خرید ارز از صادرکنندگان یا خرید ارز نفتی از دولت برعهده نخواهد داشت.
▫️ لایه دوم بازار متشکل فراگیر، یک بازار عمدهفروشی ارز است که بین مشتریان اصلی شکل میگیرد. تمامی صادرکنندگان، واردکنندگان، صرافیها و بانکهای کشور، در این بازار معاملات عمده ارزی را انجام میدهند. به طور خاص، شرکتهای دولتی نظیر شرکت نفت و سایر شرکتهای ارزآور دولتی، ارز خود را در این بازار به فروش میرسانند. تمامی واردکنندگان، صادرکنندگان، صرافیها و بانکها، در این بازار اقدام به خرید و فروش ارز از طریق ساز و کار حراج مینمایند.
در واقع این لایه از بازار ارز، بازار اصلی عمدهفروشی ارز کشور محسوب میشود. این نکته را نیز باید توجه داشت که چنین سازوکاری نیازمند برخی مقدمات است. یکی از مسائلی که از پیش باید تعیین تکلیف شود، رابطه مالی نفت و بودجه عمومی و ارتباط آن با بانک مرکزی است. در این خصوص، مدل مناسبتری از یک قاعده مالی به این شکل است که تمامی عواید ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز، در اختیار صندوق توسعه ملی قرار گیرد و صندوق توسعه ملی سالانه از طریق فروش ارز در بازار بینبانکی (لایه دوم بازار ارز)، مبلغ ثابت ریالی تعیینشده در قانون را به حساب خزانه واریز نماید. در این صورت، صندوق توسعه ملی به جای دولت، فروشنده عمده ارز در بازار بین بانکی خواهد بود. اگر چنین مدلی مورد نظر دولت نباشد، حداقل انتظار میرود که الزام خرید ارز نفتی توسط بانک مرکزی لغو شود و شرکت نفت و سایر شرکتهای دولتی بتوانند ارز خود را مستقیماً در بازار بین بانکی به فروش برسانند.
▫️ از آنجا که همواره برخی تقاضاهای ارزی خرد برای مصارف غیرتجاری در اقتصاد وجود دارد، لذا لازم است لایه سومی هم به عنوان بازار خردهفروشی ارز تشکیل شود. این بازار، بین صرافیها و مشتریان خرد شکل میگیرد و محل عرضه و تقاضای ارز مورد نیاز برای مسافرت، خدمات و سایر مصارف غیرتجاری خرد است.
ساختاری که در این جا تشریح شد، یک ساختار متشکل و فراگیر برای معاملات ارزی است و توصیه میشود بانک مرکزی به تدریج و طی یک زمانبندی، به سوی استقرار چنین بازاری حرکت کند.
▫️ این نکته نیز در خصوص توسعه بازار ارز قابل ذکر است که لازم است بانک مرکزی زمینههای لازم را برای خرید و فروش ارز در بازارهای نقدی و مشتقات ارزی توسعه دهد. در این زمینه به طور خاص، راهاندازی بازار آتی ارز حائز اهمیت است.
نکته بسیار مهم و حائز اهمیت آن است که ثباتبخشی به بازار ارز کشور، به مجموعهای از اقدامات و برنامهها نیاز دارد که فقط یکی از آن برنامهها، تشکیل بازار متشکل ارزی است و تشکیل بازار متشکل ارزی به تنهایی برای ثباتبخشی به بازار کافی نیست.
▫️ یکی از اصلیترین الزامات پایداری بازار ارز و ثبات نرخ ارز، کنترل عوامل بنیادین موثر بر نرخ ارز، به طور خاص رشد نقدینگی و تورم مزمن اقتصاد ایران است. بدون مدیریت رشد نقدینگی و کاهش تورم، امکان ثبات و پایداری نرخ ارز وجود نخواهد داشت. بنابراین اصلیترین و مهمترین عامل ثباتبخشی به بازار ارز، کنترل رشد نقدینگی است.
▫️ مسئله مهم دیگر، اجتناب از هرگونه اخلال در بازار ارز از طریق تخصیص ارز با نرخ ترجیحی، تعیین نرخ ارز توسط دولت، تعیین نرخ تسعیر در بودجههای سنواتی، سهمیهبندی ارز و نظایر آن است.
▫️با تشکیل یک بازار متشکل فراگیر واقعی، بانک مرکزی میتواند در چارچوب سیاست پولی خود و به منظور مدیریت تکانههای خارجی و نوسانات کوتاهمدت نرخ ارز، از طریق تشکیل کریدور نرخ ارز، به پیشبینیپذیری نرخ ارز و ثباتبخشی به بازار کمک کند و زمینه حملههای سوداگرانه به بازار ارز را کاهش دهد.
💢این روزها میتوانید موارد بسیاری از ابراز نگرانی فعالان بخش خصوصی را در مورد کسری بودجه دولت، چه در رسانهها و چه در شبکههای اجتماعی ببنید. به راستی اگر کسری بودجه دولت، کسری بودجه «دولت» است؛ چرا باید فعالان بخش خصوصی نگران آن باشند؟
💢دولت مانند هر شخص یا هر بنگاهی، زمانی که با کسری بودجه مواجه میشود؛ سه راه برای مدیریت این موقعیت در پیش رو دارد:
1️⃣راه اول کاستن از هزینهها. یکی از متداولترین روشهای مورد استفاده برای مدیریت کسری بودجه دولت کاستن از هزینههاست. همان چیزیکه در ادبیات ژورنالیستی این حوزه به ریاضت اقتصادی تعبیر میشود و در آن دولتها با کاستن از سطح خدمات اجتماعی و کندکردن روند تولید برخی کالاهای عمومی، در هزینههای خود صرفهجویی میکنند. صرفهجویی در هزینههای دولت، موجب کاهش سطح تقاضای کل و حرکت نظام اقتصادی کشور به سمت رکود میشود.
2️⃣راه دوم افزایش درآمدها. صرفنظر از موقعیتها و موارد خاص، افزایش قابلتوجه و سریع درآمدهای دولت جز با وضع مالیات و عوارض و حقوق دولتی جدید ممکن نیست که در واقع به معنای انتقال مستقیم بخشی از هزینههای دولت به تولیدکنندگان، تجار یا مصرفکنندگان است.
💢اثرات این روش بسته کاملا وابسته به الگوی اجرای آن است. در ایران، با توجه به کوچک و ضعیف بودن بخش رسمی و فربه و قدرتمند بودن بخش غیررسمی، سیاستهای مالیاتی سختگیرانهتر صرفا موجب از کارافتادن بخش رسمی اقتصاد بهویژه تولید و رونق بخشهای غیررسمی و ناسالم خواهد شد؛ مگر اینکه نظام مالیاتستانی با اصلاحات اساسی، افزایش درآمد را تنها در چارچوب افزایش شفافیت و با التزام به مالیاتستانی منصفانه از همگان تعقیب کند؛ که چشمانداز دیدن چنین رفتاری از دولت، در حالحاضر بسیار بعید و دور از ذهن است.
3️⃣راه سوم استقراض. این راه بنابه تجربه بیشتر از هر دو راه دیگر مورد علاقه دولتها در ایران بوده و هست. نفس استقراض البته بلااشکال است و هرکسی در طول فعالیت حرفهای یا بحرانهای مالی زندگی، ممکن است برای متوازن ساختن موقت تراز خود از آن استفاده کند.
💢مشکل از آنجا آغاز میشود که دولت قرض میگیرد بدون اینکه برنامه مدونی برای افزایش درازمدت و پایدار درآمدها از طریق ایجاد رشد اقتصادی پایدار یا کاهش درازمدت و پایدار درآمد از طریق بهرهوری داشته باشد.
💢به بیان سادهتر و صریحتر، دولت قرض میگیرد بدون اینکه برنامهای برای عودت آنچه قرض گرفته داشته باشد. این مساله به صورتهای مختلفی در نظام اقتصادی کشور به گردش در میآیند و عاقبت در ترازنامه بانکها رسوب میکنند. درست مانند کلستزول بدنی که در شکلهای مختلف وارد بدن میشود و در نهایت در رگها رسوب و آنها را مسدود میکند.
💢دولت و بانکمرکزی در این شرایط برای جلوگیری از انسداد در سیستم پولی کشور، که حکم دستگاه گردش خون برای بدن را دارد؛ ناچار میشوند در برابر بدهیهای روزافزون نظام بانکی به بانکمرکزی سکوت و مسامحه پیشه کنند؛ یا بدتر از آن مانند وضعیت صندوقهای غیرمجاز، مستقیما، پاسخگویی به طلبکاران نظام بانکی و موسسات مالی را برعهده بگیرند.این یعنی افزایش غیرتعادلی و کنترل نشده حجم پول کشور و بروز تورم لگام گسیخته.
💢مشکل بروز تورم لگام گسیخته فقط افزایش سطح عمومی هزینهها نیست. مشکل اصلی در بروز ابرتورم، تمرکز بازار بر جنگهای قیمتی و بازیهای جمع صفر، به جای بازیهای جمع مثبت و فعالیتهای مولد است.
💢در واقع مشکل اصلی تورم لگام گسیخته، نه افزایش سطح عمومی هزینهها، بلکه افزایش هزینه فرصت سرمایهگذاریهای مولد، درازمدت و نوآورانه است. چیزی که موجب کاهش درازمدت بهرهوری کل و متوقف شدن رشد پایدار اقتصادی میشود و نهایتا اقتصاد کشور را به زانو در میآورد.
💢کوتاه سخن اینکه، گرچه کسری بودجه دولت به هر حال برای نظام اقتصادی و فعالان بخش خصوصی مشکلاتی ایجاد میکند؛ اما آنچه امروز بخش خصوصی نگران آن است، نه اصل کسری بودجه، بلکه رفتار دولت در مدیریت کسری بودجه و تاثیر این رفتار بر رشد بلندمدت اقتصادی کشور است.
دکتر نیستم...
اما برایت 10دقیقه راه رفتن،روى جدول کنار خیابان را تجویز میکنم،
تا بفهمى عاقل بودن چیز خوبیست،
اما دیوانگى قشنگ تر است..
برایت لبخند زدن به کودکان وسط خیابان را تجویز میکنم،
تا بفهمى هنوز هم،میشود بى منت محبت کرد..
به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم گاهى بلند بخندى،هرکجا که هستى،
یک نفر همیشه منتظر خنده هاى توست...
دکتر نیستم،
اما به ﺗﻮ پیشنهاد میکنم که شاد باشى!
خورشید،
هر روز صبح،
بخاطر زنده بودن من و تو طلوع میکند!
هرگز، منتظر" فرداى خیالى" نباش.
سهمت را از" شادى زندگى"، همین امروز بگیر.
فراموش نکن "مقصد"، همیشه جایى در "انتهاى مسیر" نیست!
"مقصد" لذت بردن از قدمهاییست، که برمى داریم!
چایت را بنوش!
نگران فردا مباش،
از گندم زار من و تو مشتی کاه میماند برای بادها
با توجه به رصد بازار به نظر می آید انتظارات تورمی دوباره در اقتصاد در حال شکل گیری است! افزایش خزنده نرخ دلار در بازار و ظهور خریداران پرقدرت در بازار فولاد از نشانه های این انتظارات است. سابقه نشان داده که همیشه بازار فولاد ، میلگرد و مقاطع فولادی به عنوان یک بازار پیشران ، انتظارات تورمی را در خود به نمایش گذارده است. برخی اصلاحات احتمالی بودجه سال ۹۹ را در شکل گیری تورم موثر می دانند ، طیفی روشن بودن موتور نقدینگی را و برخی استمرار کسری بودجه دولت را از جمله دلایل این انتظارات می دانند. نکته اساسی رابطه یک به یک میان تورم و بازار سهام است. در واقع همیشه بازار سهام رشد مثبت نسبت به تورم داشته است.
آدام اسمیت، بنیانگذار علم اقتصاد نوین، آنجا که از تقسیم کار و محاسن آن سخن میگوید بلافاصله بر این موضوع تاکید میورزد که تقسیم کار، محصول تجارت و بازار است و گستردگی آن تابعی است از وسعت بازارها. بدون مبادله و تجارت، تقسیم کار و تخصصی شدن تولید محدود میشود و بدون تعریف و تضمین حقوق مالکیت فردی، توسعه مبادله و تجارت غیرقابل تصور است. از اینرو میتوان گفت که مهمترین نهاد تشکیل دهنده جامعه مدرن و موتور محرک آن مالکیت فردی است. جوامعی که در فراگرد تاریخی خود توانستهاند این نهاد را تقویت کنند به شکوفایی و قدرت اقتصادی دست یافتهاند و آنها که این نهاد را به هر دلیلی سرکوب کردهاند به فقر اقتصادی گرفتار آمدهاند.
1. تخصص در حکمرانی، پیچیده ترین تخصص هاست؛
2. مهم ترین وجه حکمرانی، شناختِ ظرف و دینامیک جهانی است؛
3. شناخت این ظرف به نظر می رسد سه پیش نیاز دارد: مطالعۀ وسیعِ متون اجتماعی،سیاسی واقتصادی، تسلط به زبان انگلیسی و فهم ریاضی گونه و واقعی ظرفیتهایِ داخلی؛
4. خیلی نفت و گاز صادر نکنیم بلکه از آنها برای صنعتی شدن و تولید/صادرات کالا استفاده کنیم؛
5. هر فردی فقط باید یک شغل داشته باشد؛
6. سیاست یعنی به فکر آینده باشیم: از گذشته فقط باید درس گرفت؛
7. خاورمیانه ای ها خیلی با ما تفاهم و تجانس ندارند؛
8. کشور در حال توسعه ای که نرخ رشد زیر سه درصد داشته باشد، از زندگی معقول محروم است؛
9. خارج از مدارهای دولتی، ثروتمند شویم؛
10. مؤثرترین روش نفوذ در کشورهای دیگر، ورود در بازارهای آنهاست؛
11. جامعه ای به شدت متکثر هستیم، تا می توانیم برای یکدیگر جا باز کنیم؛
12. تحقیر دیگران مجانی نیست؛
13. نیاز عجیب خود را برای "خودنمایی" کم کنیم؛
14. خود را مرکز ثقل قلمداد کردن، ناشی از مطالعه نکردن است؛
15. مفهوم "ثبات اقتصادی" و ملزومات آن را کانون حکمرانی بدانیم؛
16. بدون همکاری شهروندان، کشوری ساخته نمی شود؛
17. مدارهای بردباری خود را وسیع ترکنیم تا میلیون ها نفر مهاجرت نکنند؛
17. هیچ فضیلتی بالاتر از داشتن "یک شخصیت" نیست؛
19. مهم ترین دو موضوع برای مبارزه درحدِّ فردی: غرور و عصبانیت؛
20. بگذاریم رسانه ها و خبرنگاران با قلمِ مسؤولانه، مانع از تکرار اشتباهات مجریان شوند؛
21. اگر یک مدیر بیش از هشت سال در یک پروژه بماند، کارآمدی خود را از دست می دهد؛
22. درگیری با قدرت های بزرگ خیلی هزینه دارد: ۱۳۲۰، ۱۳۳۰، ۱۳۵۵، ۱۳۵۹، ۱۳۹۰ …؛
23. زندگی فقط قدرت نیست بلکه مملو از زیبایی های هنری، طبیعت و همزیستی است؛
24. طبیعت، به شدت دروغگو را مجازات می کند؛
25. قابل اتکاءترین روش برای مبارزه با فساد مالی: قدرتمند کردن قوۀ مقننه؛
26. خیلی حرفهایمان را عوض نکنیم: اخلاق یعنی وفای به عهد؛
27. با مطالعه و خودشناسی به مبارزه با غرور و خودبزرگ پنداری برویم؛
28. از باغبانی به همان اندازه لذت ببریم که از وزارت؛
29. مراقبت از محیط زیست را یک اصل در زندگی بدانیم؛
30. گنجینۀ گرانقدری به نام تجربۀ بشری وجود دارد.
🌀 شاخص تولید صنعتی آمریکا Industrial Production Index در نه ماهه سال ۲۰۱۹ میلادی به بالاترین میزان تاریخی خود صعود کرد.
شاخص تولید صنعتی آمریکا که در نتیجه بحران مالی آمریکا، در نیمه سال ۲۰۰۹ میلادی به میزان ۱۷ درصد سقوط کرده بود، نسبت به این زمان، در نیمه اول سال ۲۰۱۹ میلادی به میزان ۲۶ درصد رشد پیدا کرد.
🌀 اقتصاد آمریکا بنا به دلایل ساختاری زیر دچار بحران های اقتصادی جدی نخواهد شد.
🔸 ۱قدرت بالای جذب، نگهداری و بکارگیری استعدادهای علوم و مهندسی از همه جهان
🔸 ۲ اقتصاد دانش بنیان و نوآوری-محور
🔸 ۳وجود منابع طبیعی متنوع اعم از نفت، گاز، آب و معدنی و وسعت سرزمینی و ترکیب جمعیتی
🔸 ۴ تمرکز بازارهای مالی جهانی
۵ تمرکز ثروت و جذب سرمایه های جهانی
🌀 و دلایل مقطعی تقویت اقتصاد آمریکا عبارتند از:
🔸 ۱جایگزینی نفت آمریکا به جای ایران در بازارهای جهانی و در نتیجه تراز تجاری مثبت انرژی
🔸 ۲ خروج از سیاست های نئولیبرال اقتصاد آزاد جهانی و اعمال کنترل و محدودیت بر روی واردات
به درستی گفته می شود آزادسازی اقتصاد مقدم بر خصوصی سازی است، اما آزادسازی یعنی چه؟
۱. دولت کوچک شود تا هزینه های بالای آن تخصیص منابع را در اقتصاد مخدوش نکند.
۲. سیستم حقوقی و قانونی مناسب برای حفظ حقوق مالکیت و رفع تعارض ها حاکم شود.
۳. سیاست پولی (دستکاری قدرت خرید) با ملاحظات سیاسی تدوین نشود و دولت جیب مردم را به صورت پنهان نزند و ثروت آنها را از بین نبرد.
۴. تجارت و بازرگانی بین المللی و تحرک منابع اقتصادی بدون محدودیت "جدی" بین کشورها انجام گیرد.
۵. دولت در بازار کالا، اعتبار و نیروی کار فضولی نکند و با مقررات محدودکننده جلوی عمل عرضه و تقاضا را نگیرد.
خصوصی سازی احتمالا فقط در مولفه اول، اندازه دولت، اثر جدی دارد. در چنین شرایطی اگر کسی اقتصاد ایران را نئولیبرال (یعنی اقتصادی که نیروهای بازار در آن عمل می کنند و عرضه و تقاضا منابع را تخصیص می دهد) بنامد، شاید فقط باید به او لبخند زد. والله اعلم
علم اقتصاد، در واقع علم تجارت است و برخلاف آنچه اغلب تصور میشود علم تولید صرف نیست. اقتصاد علم شناخت بازار است و بازار یعنی تجارت. تولید اساسا برای تجارت انجام میشود؛ تولید میکنیم که کالا به دست مصرفکننده برسد. تولید نمیکنیم تا در انبارها محبوس شود و خاک بخورد.