انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۵۷ مطلب با موضوع «اقتصاد بین الملل» ثبت شده است

داستان فروپاشی یک اقتصاد ثروتمند؛ آرژانتین

شاید تجربه هیچ کشوری به اندازه آرژانتین درس آموز نباشد. مورخان اقتصادی در این خصوص بحث دارند که در پایان سده نوزدهم میلادی کدام یک از دو کشور استرالیا یا آرژانتین بالاترین درآمد سرانه جهان را داشتند.

کشاورزی آرژانتین بسیار مولد و زیربناهای آن عالی بود. برتری نسبی در صادرات محصولات کشاورزی سطح زندگی بالایی را برای شهروندان این کشور فراهم کرده بود. تا دهه 1940 میلادی اقتصاد آرژانتین، برخلاف دیگر کشورهای آمریکای لاتین، از ثبات قیمت‌ها برخوردار بود. همه این عوامل موجب شده بود که در پایان جنگ جهانی دوم، آرژانتین به‌عنوان کشوری توسعه یافته تلقی شود.

اما با قدرت گرفتن دولت«خوان پِرون» و اتخاذ سیاست صنعتی کردن از طریق جایگزینی واردات، اقتصاد این کشور وارد مرحله افول و بی ثباتی شدیدی شد. آرژانتین از دهه 1950 میلادی به تدریج تبدیل به کشور جهان سومی شد که اقتصاد آن، در درازمدت، افت و خیز‌های شدید رشد اقتصادی، تورم‌های دو تا سه رقمی، صنایع ناکارآمد وابسته به حمایت‌های دولتی و نزول چشمگیر بهره‌وری حتی در بخش کشاورزی را تجربه کرد.

آنچه موجب شد آرژانتین از مسیر پیشرفت عادی خود خارج شود مداخلات بی‌رویه دولت در فعالیت‌های اقتصادی بود. مخرب ترین جنبه سیاست وی ایجاد شقاق و تخاصم میان اقشار مختلف مردم بود که با به راه انداختن جنگ فقیر و غنی، آشفتگی اقتصادی و سرکوب سیاسی را ناگزیر به همراه داشت.

افول اقتصادی آرژانتین موضوع بسیار جالبی برای مورخان اقتصادی است اما نکته بارز و واضح این تجربه تلخ بن‌بست اقتصاد دستوری است که مسیر جامعه پررونق مبتنی بر تجارت آزاد را با مداخلات دولتی توجیه‌ناپذیر و خیال‌پردازانه به سقوط می‌کشاند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

مسیری که کشورهای اسکاندیناوی رفتند  چیست؟

هیچ‌کدام از کشورهای اسکاندیناوی با ارائه خدمات رفاهی کنونی از فقر به‌در نیامده و ثروتمند نشده‌است. برعکس، هزاران سال این کشورها فقیر بوده‌اند و مردمانشان در فلاکت زندگی می‌کردند. مضافا ارائه خدمات رفاهی دولتی تاثیر مثبتی بر رشد اقتصادی این کشورها نداشته و نرخ کارآفرینی و خلق ارزش را در آنها کاهش داده است. شاید به‌‌همین دلیل اتفاقا کشورهای اسکاندیناوی درس‌های زیادی برای آموختن به ایران امروز داشته باشند. موضوع اینجا است که با تکرار داستان‌هایی که در آن اتاق تاریک تدوین شده و نسبت ناچیزی با حقیقت دارند درس نخواهیم گرفت و به جایی نخواهیم رسید.

به‌عنوان نمونه، یکی از این درس‌ها اصلاحات و چگونگی خروج از نظام ناکارآمد و پرفساد مدیریت دولتی است. در دوره‌ای در دهه هفتاد و هشتاد سوئد به سمت سوسیالیسم حرکت می‌کرد. در نتیجه طولی نکشید که اقتصاد در سراشیبی افتاد و نهایتا مردم سوئد بودند که جلوی این روند را گرفتند؛ دولت به کاهش مخارج و کوچک شدن موظف شد. خصوصی‌سازی در دستور کار قرار گرفت و انبوه شرکت‌های دولتی ازجمله خط آهن ملی خصوصی شدند. انحصارات دولتی شکسته و مالیات‌های وراثت ملغی شدند و...

با کاهش مالیات‌ها ساختار نظام بازنشستگی سوئد که ادامه آن ناممکن می‌نمود، اصلاح و خصوصی شد. در مدل فعلی نسبتی بین رونق اقتصادی و دریافتی بازنشستگان برقرار است و بهبود و رکود باعث افزایش یا کاهش دریافتی ایشان خواهد شد. در نتیجه، امروز در سوئد سیاستمداران اجازه و قدرت دخالت و دستکاری در تعهدات صندوق‌های بازنشستگی را ندارند. به‌خاطر داریم که در نمونه ایرانی، رئیس‌جمهور مردمی با یک کلمه تعهدات صندوق‌های بازنشستگی را تا ابد افزایش داد.

نظام آموزش و پرورش سوئد نیز به سمت خصوصی‌سازی حرکت کرد و ووچرسیستم، ایده‌ای که میلتون فریدمن چند دهه در آمریکا پیگیرش بود، اما نهایتا به اجرا در نیامد، در سوئد عملی شد. هرچند دولت هزینه آموزش را از محل مالیات تامین می‌کند، اما هیچ دخالتی در مالکیت و اداره مدارس ندارد. در این مدل والدین تصمیم می‌گیرند که فرزندانشان را در کدام مدرسه خصوصی ثبت‌نام کنند و مدارس خصوصی برای دریافت ووچر والدین با یکدیگر رقابت می‌کنند. بسیاری از این راه‌حل‌ها برای خروج از بحران‌هایی که امروز در اقتصاد ایران با آنها مواجهیم قابل استفاده است. کافی است با چراغ روشن یا دست‌کم با چشم باز فیل را دریابیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

🖊 کشورداری مبتنی بر عدد و عقلانیت

دولت آمریکا هر سال آمار مربوط به صنعت ساختمان و ساخت و ساز در این کشور را منتشر می کند. برای آشنایی با ابعاد این بخش از اقتصاد باید بدانیم که ابعاد بازار ساخت و ساز در بازه یک ساله منتهی به شهریور ماه امسال حدودا ۲۰۰۰ میلیارد دلار بوده که حدودا ده درصد اقتصاد ایالات متحده است.

مهندسین معمار و سازه، متولیان احداث بنا در دنیای مدرن محسوب می شوند ولی دانشِ مهندسین سازه و معمار برای سیاست گذاری در امر مسکن کافی نیست، بلکه تدوین استراتژی‌های این حوزه، بحثی چندوجهی/پیچیده است و نیازمند آمار و ارقام روشن و دقیق.

در آمریکا چه تعداد خانه ساخته شد؟ جواب دقیق و روشن است:

در سال گذشته یک میلیون و ۲۲هزار واحد مسکنِ «یک واحدی» و ۳۶۸هزار مسکن «چند واحدی» ساخته شده و پروانه پایان کار دریافت کرده است. یعنی جمعا ظرفیت اقتصاد آمریکا در بخش مسکن، توانِ ساخت ۱ میلیون و ۳۹۰ هزار واحد مسکونی را داشته است.

دقت کنیم! وقتی که یک نفر بگوید ما «به راحتی می توانیم سالی یک میلیون مسکن بسازیم باید بداند درباره چه چیزی صحبت می کند. سردار رستم قاسمی در این زمینه مصاحبه ای کرد و گفت که یک میلیون مسکن در سال «شدنی» است .ولی گذر زمان نشان داد اینگونه حرفها بی پشتوانه مبتنی بر عدد و محاسبه  است.

سوال بعدی نوع سازه واحدهای مسکونی «چندواحدی» چه بوده است؟

بر خلاف انتظار ما در میان آن ۳۶۸ هزار مسکن چندواحدی مذکور، وضعیت «سازه» خانه ها به شرح زیر بوده است: ۷۳٪ درصد آنها دارای «سازه چوبی» بوده اند و ۲۷٪ درصد باقیمانده دارای سازه های بتنی و فولادی بوده اند. مطابق آمار رسمی دولت آمریکا، فولاد و سیمان عمدتا در سازه های بلندمرتبه استفاده می شود و مصالح اصلی ساخت و ساز (در مسکنِ غیر بلندمرتبه) چوب است.

نکته کلیدی همین جاست که این آمار نشان دهنده سرانه مصرف انرژی در روند «احداث» ساختمان نیز هست. برای ساخت سازه های بتنی به سیمان و برای ساخت سازه های فولادی به پروفیلهای فولاد نیاز است که هر دوی این ها توسط دو «صنعت انرژی بر» و «آلاینده محیط زیست» تولید می شوند. در کشور آمریکا با وجود قدمتِ صنایع فولاد و سیمان، چوب به عنوان مصالح اصلی در انبوه سازی مورد توجه قرار گرفته و این امر باعث شده تا بخش قابل توجهی از «انرژی کشور» به سمت تولید سیمان و فولاد رهنمون نشود، و محیط زیست هم کمتر دچار آسیب شود. همین رویکرد را ژاپنی ها هم در چندسال اخیر داشته اند و به سمت سازه های چوبی رفته اند.

چقدر دی اکسید کربن برای ساخت یک متر مربع مسکن تولید می شود؟

مطالعات پژوهشگران نشان می دهد برای تولید یک تُن سیمان، حدود ۹۰۰ کیلوگرم دی اکسید کربن تولید می شود. پروسه تولید سیمان نیاز به انرژی و حرارت بالا (حدود ۱۲۰۰ درجه سانتیگراد) دارد. در بحث تولید فولاد اعداد وحشتناک تر است. برای تولید یک تن فولاد، بیش از یک تن دی اکسید کربن وارد محیط زیست می شود.

بگذارید این را ملموس تر بیان کنم: یک ساختمان 5 طبقه با قاب خمشی فولادی با هزار مترمربع زیربنا را فرض کنیم. مهندسین برای هر متر مربع حدودا ۱۰۰ کیلوگرم فولاد طراحی می کنند. لذا جمعا ۱۰۰ تن فولاد برای ساخت این ساختمان نیاز است که باعث تولید بیش از ۱۰۰ تن دی اکسید کربن می شود. همچنین هر دوی این صنایع (خصوصا صنعت فولاد) «آب بر» محسوب می شوند. برای تولید یک تن فولاد ۲۳۰هزار لیتر آب مصرف می شود.یعنی استفاده از سازه چوبی در آمریکا باعث شده علاوه بر تولید کمتر کربن، آب کمتری نیز مصرف شود.

تحلیل و تجویز راهبردی:

مساله همین جاست: عدد و عقلانیت! عدد پیش نیاز محاسبه است و محاسبه زیربنای عقلانیت. ما در ایران نیاز داریم عدد بفهمیم! تا عدد نباشد و محاسبه نکنیم، تصمیمات ما فضایی و وعده های ما تخیلی خواهد بود برای آنکه از کشورداری فضایی-تخیلی به کشورداری عقلایی-منطقی مهاجرت کنیم ما نیازمند عدد هستم و سپس محاسبه و سپس به چالش کشیدن مفروضات و تصمیمات.

مثلا می شود این سوال را مطرح کرد که آیا بهتر نیست در ایران چوب را وارد کنیم ولی «انرژی و آب کشور» را در تولید فولاد و سیمان به هدر ندهیم؟ آیا دانشگاههای ما در این زمینه مطالعه ای داشته اند؟ امیدوارم که انجام شده باشد! البته امیدوارم! چوب اساسا کالای گران قیمت/سنگینی محسوب نمی شود و با توجه به شرایط بحرانی آب/انرژی و محیط زیست نیازمند مطالعه جدی درباره آنالیز قیمت/انرژی احداث سازه های چوبی در انبوه سازی هستیم.ارایه آمار با سه ویژگی دقیق، پایدار و شفاف یکی از ضرورتهای کشورداری مدرن است. بدون وجود آمار پایدار، روشن و دقیق، همیشه در حال کلی گویی هستیم و وعده های غیردقیق.

(https://www.census.gov/construction/chars/highlights.html)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

داستان توسعه هلند

💎داستان توسعه و پیشرفت کشاورزی هلند پر از درسهایی است که جهان باید فرا گیرد. هلند، کشوری کوچک، با 17 میلیون جمعیت به دومین صادرکننده محصولات غذایی جهان تبدیل شده است.

این کشور تقریباً از تمامی منابع سرزمینی و خاک که برای کشاورزی در مقیاس بزرگ لازم است محروم است.

💎آمریکا به عنوان اولین صادرکننده محصولات کشاورزی جهان 270 برابر بیشتر از هلند زمین کشاورزی دارد اما هلند دومین صادرکننده محصولات کشاورزی بعد از آمریکا است و درعین حال بزرگترین صادرکننده گوجه فرنگی، سیب زمینی و پیاز و دومین صادرکننده سبزیجات در دنیا است.

💎یک سوم تجارت جهانی دانه های سبزیجات خوراکی از هلند سرچشمه میگیرد.

این موفقیتها فقط در 94 کیلومترمربع گلخانه به دست آمده است. در مقایسه باید گفت؛ مساحت شهر تهران 730 کیلومترمربع است.

💎راز موفقیت در چیست؟

راز موفقیت هلند استفاده از تکنولوژیهای برتر و گلخانه های پیشرفته کشاورزی است. این تکنولوژیها برداشت در سطح هکتار را به شدت افزایش داده است.

💎نمونه ای از تکنولوژیهای به کاررفته در هلند:با استفاده از سنسورهای حساس، در مصرف آب برخی از محصولات کلیدی تا 90 درصد صرفه جویی میشود.

در هلند 15 نوع گوجه فرنگی با ارتفاع 6 متر پروش داده میشوند که ریشه آنها نه در خاک بلکه در محلولهای مغزی قرار دارد

هلند به طور کامل استفاده از آفت کشهای شیمیایی را کنار گذاشته است. همچنین در عرصه پرورش طیور و از سال 2009، مرغداران و دامداران استفاده از آنتی بیوتیک را حدود 60 درصد کاهش داده اند.

💎کشاورزان برای تنظیم دمای گلخانه ها از انرژی زمین گرمایی (geothermal) استفاده میکنند.

کشاورزی هیدروپونیک که در آن محصولات بدون خاک و با استفاده از محلولهای مغذی رشد میکنند، مصرف آب و هزینه ها را به شدت کاهش داده است.راز پیشرفتها در تحقیقاتی است که در دانشگاه واخنینگن (Wageningen) هلند صورت میگیرد.شاید بتوان گفت که این دانشگاه بهترین موسسه تحقیقاتی جهان درزمینهٔ کشاورزی است.اگر آمریکا سیلیکون ولی (Silicon Valley) کالیفرنیا را به عنوان مرکز نوآوریهای تکنولوژیکی دنیا در اختیار دارد، هلند نیز مرکز تحقیقات کشاورزی غذایی فوود ولی (Food Valley) را به کشاورزی جهان معرفی میکند.اگر دانشگاه کالیفرنیا مرکز ثقل سیلیکون ولی آمریکاست، دانشگاه واخنینگن نیز مرکز ثقل «فوود ولی» هلند است.کشاورزی در هلند؛ وقتی فناوری جای خالی خاک را پر میکند

هلند کشوری کوچک است که رتبه ی دوم صادرات محصولات کشاورزی و عنوان بزرگترین تولیدکننده ی سیب زمینی در جهان را در اختیار دارد؛ اما چگونه این کشور کوچک کم خاک به چنین جایگاه بالایی دست پیداکرده است؟

همانطوری که گفته مساحت آمریکا 270 برابر هلند است یعنی آمریکا 9 میلیون و 843 هزار کیلومترمربع وسعت دارد درحالیکه مساحت هلند 41 هزار و 543 کیلومترمربع است و طبعاً این پرسش مطرح میشود هلند چگونه توانست در یک رقابت جهانی اینگونه به مقامی برتر از دیگر کشورها دست یابد؟ صاحبنظران میگویند این جایگاه هلند حاصل ترکیبی کارآمد از همکاری و همفکری میان مراکز علمی شرکتهای تولیدکننده و کشاورزان میباشد البته رابطه بلاواسطه و سازماندهی شده میان این سه نهاد شرط لازم بوده است تحقیقات و نتایج آن در قفسه ها و گنجه های مؤسسات تحقیقاتی و علمی باقی نمیماند و بلافاصله به دست کشاورزان میرسد و چه بسا در فرایند تحقیق خود کشاورزان به نوعی حضور دارند.

💎هلند آخرین کشور غربی است که دچار قحطی شدید شده است؛ در واپسین سال جنگ جهانی دوم، کمبود مواد غذایی موجب شد 10 الی 20 هزار هلندی جان خود را از دست بدهند. این تجربه ی تلخ، توأم با پیش بینی های نه چندان روشن در رابطه با آینده ی تأمین مواد غذایی در جهان، هلندیها را بر آن داشت تا به دنبال راهکارهایی برای حل معضل کمبود مواد غذایی باشند. حدوداً سه دهه پیش، دولت هلند برنامه ای ملی و جامع را برای توسعه ی کشاورزی پایدار در این کشور در برنامه توسعه خود قرارداد. هدف این برنامه، دو برابر شدن تولیدات کشاورزی و کاهش استفاده از منابع به یک دوم بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تقابل اقتصادهای بزرگ به کجا می‌رسد؟

 🔹 گروه بریکس به رهبری چین و هند با سهم ۳۲.۳ درصدی از تولید ناخالص داخلی جهانی، از گروه هفت به رهبری آمریکا و اقتصادهای اروپایی با سهم ۲۹.۷ درصدی  پیشی گرفته است

🔹 بر اساس داده‌های صندوق بین‌المللی پول، پیش‌بینی می‌شود که این نسبت در سال ۲۰۲۸ برای بریکس به ۳۳.۶۵ درصد افزایش یافته در حالی که برای گروه هفت به ۲۷.۸ درصد کاهش یابد و لذا اختلاف آنها بیشتر از قبل به نفع بریکس شود.

🔹 همچنین ژاپنی‌ها به عنوان یکی از اعضای گروه هفت بر این باورند که غرب در متقاعد کردن بسیاری از کشورهای فقیر از مزایای نظم کنونی ناکام بوده و آنها نگرانند که نخبگان حاکم در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، تعامل با چین را ترجیح دهند، چرا که دستاوردهای ملموس بیشتری را برای آنها ارائه می‌دهند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

چرا موتور اقتصاد چین کند شد؟

گلدمن‌ساکس در ۲۰۱۱ پیش‌بینی کرد چین در ۲۰۲۶ از اقتصاد آمریکا پیشی می‌گیرد و تا نیمه قرن ۵۰درصد از آمریکا بزرگتر می‌شود. اما حالا این پیش‌بینی را ۱۰سال عقب انداخته و معتقد است اقتصاد چین در اوج خود فقط ۱۴درصد از آمریکا بزرگتر می‌شود.

اما چرا پیش‌بینی از آینده اقتصاد چین تضعیف شده؟

1 جمعیت چین رو به پیری است. اکنون نیروی کار چین ۴.۵برابر آمریکاست و میانه قرن این نسبت به ۳.۴ کاهش می‌یابد. اما این چیز جدیدی نیست و به نظر تاثیری در تغییر مفروضات گلدمن‌ساکس ندارد.

2 مساله اصلی کاهش بهره‌وری نیروی کار است. گلدمن‌ساکس در ۲۰۱۱ پیش‌بینی می‌کرد بهره‌وری نیروی کار چین سالانه ۴.۸درصد رشد کند، اما حالا این عدد را به ۳درصد کاهش داده.

3 نرخ برابری ارزها مساله دیگر است. گلدمن‌ساکس معتقد است در آینده، چین مجبور است ارزش پول خود را افزایش دهد، بر همین اساس رقم تولید ناخالص داخلی به دلار بدون آنکه تولید واقعی تغییری کند افزایش می‌یابد و از آمریکا سبقت می‌گیرد. اگر این پیش‌بینی محقق نشود و ارزش یوآن پایین بماند، حتی در پیش‌بینی گلدمن‌ساکس نیز اقتصاد چین هیچگاه به آمریکا نمی‌رسد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

ده تفاوت میان ایران و کره جنوبی

👈 ایران و کره جنوبی اگر چه از نظر وسعت و منابع طبیعی به شدت با یکدیگر متفاوت‌اند ولی در دوران کنونی بسیار با هم مقایسه می‌شوند. شاید به این دلیل که رویدادهای بعد از سال ۱۹۷۹ و دهه‌های متعاقب آن در سرنوشت هر دو مملکت بسیار تاثیر گذار بوده است.

در ایران انقلاب ۵۷ مسیر کاملا تازه و پیش‌بینی ناپذیری را فراروی کشور قرار داد ولی در کره ترور ژنرال پارک تحول مهمی در گذار کشور از اقتدار گرایی به دموکراسی و تعمیق توسعه یافتگی آن محسوب می‌شد.

شاید به جرأت بتوان گفت در این مدت دو سرزمین دقیقا روی دو پیکان با جهت‌های کاملا مخالف حرکت کرده‌اند به طوری که اگر از امروز به مدت ۲۱ سال رشد مداوم ۱۰ درصدی داشته باشیم تازه به وضعیت امروز کره جنوبی می‌رسیم. حال با این اوصاف می‌کوشیم تا به برخی از تفاوت‌های دو کشور در مسیر توسعه یافتگی اشاره کنیم؛

کره جنوبی در چهل سال اخیر کوشیده تا بخشی از نظم جهانی باشد و به افزایش سهم خود از آن بپردازد در حالی که ایران در این مدت سعی کرده تا با تردید در اوضاع جهان داعیه تغییر و مدیریت آن را داشته باشد!

کره جنوبی اقتصاد خود را بر بنیان سرمایه داری بنا کرد و رشد اقتصادی را اولویت خویش قرار داد اما اقتصاد ایران با تاثیر پذیری از اندیشه‌های چپ به دولتی کردن همه بخش‌ها و نهادینه کردن ناکارآمدی‌ها رسید!

کره جنوبی با تقویت بخش خصوصی (شرکت‌هایی مانند هیوندای و سامسونگ) آن‌ها را شریک اقتصادی خود قرار داد ولی ایران با تضعیف بخش خصوصی آن‌ها را در اقتصاد دولتی ناکارآمد منحل کرد!

در کره جنوبی یارانه‌ها به تولید کنندگان بخش خصوصی تعلق گرفته و باعث رونق تولید در شرکت‌های چندملیتی شدند در حالی که در ایران یارانه‌ها به مصرف کننده داده شد و در هجوم تورم افسار گسیخته هرز رفت!

کره جنوبی در دوگانه؛ رشد/ عدالت، اولویت را به رشد اقتصادی داد و در نهایت با ایجاد دولت رفاه به عدالت نیز دست یافت در حالی که ایران اولویت را به عدالت داد و با ناکامی در دستیابی به توسعه، فقر را عادلانه در میان مردم توزیع کرد!

کره جنوبی به دلیل فقدان نفت و سایر منابع طبیعی موفق شد در سراسر کشور نهضت تولید و کارآفرینی ایجاد کند در حالی که ایران با اتکای به درآمد بادآورده نفت کارآفرینی و بخش خصوصی واقعی را نابود کرد!

کره جنوبی حاکمیت یگانه دارد و در ساختار سیاسی آن رئیس جمهور بالاترین مقام کشور محسوب می‌شود حال آن که در ایران نوعی حاکمیت دو گانه و ساختار موازی وجود دارد که مانع اصلی بر سر راه توسعه یافتگی محسوب می‌شود!

کره جنوبی از سرمایه داری آغاز کرد و به دولت رفاه رسید که در آن رشد اقتصادی با کاهش فاصله طبقاتی و ضریب جینی همراه شد در حالی که ایران از اقتصاد دولتی شروع کرد و با کاهش رشد اقتصادی به افزایش نابرابری و بی عدالتی رسید!

کره جنوبی در اقتصاد استراتژی " توسعه صادرات" را برگزید و توانست به بازارهای جهانی برای تولیدات خود دسترسی یابد در حالی که ایران با برداشت غلط درباره خودکفایی استراتژی "جایگزینی واردات" را انتخاب کرد و شانس خود را برای جهانی شدن اقتصاد از دست داد!

کره جنوبی در چهاردهه گذشته از یک حکمرانی خوب (دولت اقتدارگرای با ظرفیت) به یک حکمرانی بهتر (دولت دموکراتیک) گذر کرد در حالی که ما در ایران از "جمهوری" به" اندک سالاری" رسیدیم هر چند که هرگز از وجود یک حکومت با ظرفیت برخوردار نبودیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

القصه؛ وِنزوئلا، اَبَر تورم، نفت و بازار رای در برابر گرسنگی/✍️ دکتر محمد طبیبیان

 

اگر بخواهیم فهرست شوربخت ترین مردم جهان در سال های اخیر را تعیین کنیم شاید مردم ونزوئلا جائی در صدر فهرست باشند. این کشور بزرگترین معادن نفت جهان را در اختیار دارد، مردم آن از  فقیر ترین و در مانده ترین مردم جهان هستند. اکثراً به کشور های اطراف متواری شده و در فقر و بی نوایی زندگی می کنند. این کشور اخیراً از تورم حدود دوهزار و هفتصد درصد برخوردار است. نرخ تورم در سال ۲۰۱۳ زیر شصت در صد بود طی دو سال به دویست درصد رسید و همچنان شتابان از مرز دو هزار درصد در سال فراتر می رود.

این کشور نفت خیز یک شریک تجاری بزرگ دارد، یعنی حکومتگران یک شریک دارند، و آن هم روسیه است. شرکت نفت روسی رُزنِفت کنترل تولید نفت ونزوئلا و صادرات آن را به دست داشت. این کنترل را نیز از طریق تامین وام های کلان به دولت ونزوئلا کسب کرده بود. می توان تصور کرد که پول بی ارزش ونزوئلا که با سرعت نجومی بی ارزش تر می شود نمی تواند کفاف هزینه ژنرال ها و مقامات را بدهد. رُزنِفت به کمک آمده و در خبر ها بود که حقوق زیر میزی این بزرگان را با یورو و دلار تامین می کند، از روی رفاقت! برخی اقلام معیشتی را هم برای سایرین. سال گذشته که تحریم های آمریکا شدید تر شد، برای ایجاد اطمینان قلبی، رزنفت تمام دارایی های خود در ونزویلا را به یک شرکت گمنام روسی دیگر فروخت که صد درصد متعلق به دولت روسیه است. رسماً دولت روسیه صاحب اختیار منابع نفتی ونزوئلا شده است. در مقابل خدمات امنیتی نا قابل دوستانه ای هم ارایه می کند. در سال ۲۰۲۰ که برخی ژنرال ها اقدام به کودتا بر علیه رئیس جمهور مادورا کردند، دولت روسیه یک جمبوجت کماندو ارسال و ژنرال های کودتاچی را بر سر جایشان نشاند و رفیق مادورا، رئیس جمهور فاجعه زا، علی الحساب از مقام خود خیالش راحت است.

البته مادورا با انتخابات در سال ۲۰۱۸ برای شش سال دوم انتخاب شد. رقیب اصلی در زندان بود و البته کسی مجبور نبود به مادورا رای بدهد. اما هر کس رای می داد به طور خود کار در کارت ملی او یک ‘بسته حمایتی’ ثبت می شد که می توانست با ارائه آن کارت، سبد را از فروشگاه های دولتی دریافت کند و در صورت لزوم در بازار آزاد به چند برابر قیمت رسمی بفروشد.

این کارت ملی به نام کارت ‘سرزمینِ خانه’ در واقع یک ابزار کنترل اجتماعی است که در سال ۲۰۱۶ معرفی شد، هم اطلاعات شخصی را در بر دارد هم مثل یک کارت بانکی سهمیه کوپنی کالا های معیشتی به آن واریز می شود. از این کارت در انتخابات محلی و انتخاب رئیس جمهور بهره برداری شده است. رای بده سهمیه الکترونیکی غذا دریافت کن. مردم به این کارت و انتخابات می گویند ‘بازار رای در برابر گرسنگی’.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

جهش سریع سود اوراق قرضه آمریکا

🔹به گزارش از سی‌ان‌بی‌سی، سود اوراق قرضه آمریکا به سرعت به بالاترین سطح خود در ۱ سال اخیر جهش کرد و باعث ایجاد اضطراب در بازارهای مالی جهان شد.

🔹سود اوراق ۱۰ ساله آمریکا که بنچ‌مارک سود اوراق قرضه بین‌المللی به حساب می‌آید، به ۱.۶۱۴ درصد جهش کرد که این، بالاترین سطح از ۱۴ فوریه ۲۰۲۰ تا کنون است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

حجم تجارت چین و روسیه با امریکا

🔹چین و روسیه علیرغم اختلافات سیاسی با آمریکا، تجارت گسترده ای با این کشور دارند و معتقدند تضادهای سیاسی نباید بر روابط تجاری و اقتصادی آنها تاثیر منفی بگذارد.

🔹آنها ضمن تقویت قوای نظامی بعنوان مولفه قدرت، بر توسعه روابط تجاری با آمریکا تاکیید دارند و همواره تلاش می‌کنند تنش های فی مابین را تنها با گفتگو و متمدنانه حل و فصل کنند.

🔹امروزه چین به اولین و بزرگترین شریک تجاری آمریکا در جهان تبدیل شده است و آمریکا بیش از پیش به چین برای تامین نیازهای اساسی خود وابسته شده است.

آمریکا سالانه حدود 500 میلیارد دلار از چین واردات کالا دارد

آمریکا سالانه حدود 13.6 میلیارد دلار از روسیه واردات کالا دارد

آمریکا سالانه حدود 120 میلیارد دلار به چین صادرات دارد

آمریکا سالانه حدود 9 میلیارد دلار به روسیه صادرات دارد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی