انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۵ مطلب در خرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

دوئل تاریخ و ریاضی در علم اقتصاد( مناظره دو اقتصاددان برجسته)

دو رویکرد درباره نیاز به ریاضیات فراوان در علم اقتصاد مطرح است. موافقان حضور ریاضیات فراوان و تخصصی در علم اقتصاد استدلال‌‌های خود را دارند و در برابر آنها طیف دیگری از اقتصاددانان هستند که حضور تجربیات تاریخی در علم اقتصاد را بر ریاضیات پیچیده ارجح می‌‌دانند. صحت این استدلال مبنی بر اینکه ریاضیات فراوان و تاریخ اندکی در رشته اقتصاد وجود دارد از سوی کارشناسان اقتصاد مورد بحث قرار گرفته است. دکتر رابرت اسکیدلسکی، استاد دانشگاه واریک و متخصص تاریخ اقتصاد و دکتر استیو پیشکه، استاد اقتصاد مدرسه اقتصاد لندن در جلسه‌‌ای که در همین دانشگاه برگزار شد نظرات خود را درباره این مساله ارائه کرده‌‌اند. به دلیل اهمیت این نشست که در دسامبر۲۰۱۵ برگزار شده است «دنیای‌اقتصاد» خلاصه‌ای از آن را منتشر می‌کند.

دکتر اسکیدلسکی معتقد است که اصولا علت مطالعه علم اقتصاد فهم این است که اقتصادها چگونه کار می‌‌کنند و ریاضیات و تاریخ دو راه برای فهم آن هستند که به لحاظ شناختی در دو قطب متفاوت قرار دارند. ریاضیات با گزاره‌هایی سروکار دارد که لزوما درست هستند و شاخه‌‌ای از منطق است. از سوی دیگر ریاضیات با گزاره‌هایی سروکار دارد که قابل اثبات هستند. اقتصاددانان ریاضیات را در معنای دوم آن تایید می‌‌کنند که برای تولید گزاره‌های قابل اثبات است و در طول تاریخ آن را به عنوان راهی برای تعریف قوانین برجسته ستوده‌‌اند.

دکتر اسکیدلسکی این استدلال را مطرح می‌‌کند که یک مدل اقتصادی شباهتی با مدل یک هواپیما ندارد که واقعیت در فرم کوچک شده آن است؛ مدل‌های اقتصادی از طریق فرضیات به واقعیت نزدیک می‌‌شوند. در واقع فرضیات به‌دلیل ساده‌سازی انتخاب می‌‌شوند تا با حذف عوامل غیربنیادین حل یک معادله را ممکن سازند. ولی این عمل حذف، در واقع انتخابی است که مساله مورد نظر را در بخش‌های خاصی مورد بررسی قرار می‌‌دهد که منعکس‌کننده ارزش یک اقتصاددان است؛ چراکه آنها براساس مدل‌‌سازی ریاضی وارد این فرضیات می‌‌شوند و به مشکلاتی که به نظرشان مهم است، می‌‌پردازند و با حذف سایر دیدگاه‌ها، دیدگاه خود را درباره چگونگی حل مساله لحاظ می‌‌کنند و این امکان حذف همراه با اثبات هر چیز، این انگیزه قوی را ایجاد می‌‌کند تا جهان واقعی را به مدل‌ها شبیه‌‌تر کنیم تا اینکه مدل‌ها را شبیه دنیای حقیقی درآوریم و این یک انحراف بسیار مهم در اقتصاد ریاضیاتی است.

اما نقش تاریخ در اقتصاد بررسی واقعیت است و تاریخ اقتصاد، تاریخ تفکرات اقتصادی و تاریخ سیاسی شاخه‌هایی هستند که همین هدف را دنبال می‌‌کنند که همه آنها در برنامه آموزشی رشته اقتصاد یا حذف شده‌‌اند یا به حداقل رسیده‌‌اند. دلیل کلی برای حذف تاریخ از این اعتقاد نشأت می‌‌گیرد که هرچیزی که قرار است از تاریخ آموخته شود در جدیدترین کتاب‌‌های آموزشی مشارکت داده شده و این باور اثرات جدی بر مطالعه عقاید اقتصادی داشته است. اگر اقتصاد مانند علوم طبیعی است و درس‌‌های تاریخ در مدل‌های آن گنجانده شده‌‌اند، هیچ هدفی برای یادآوری تاریخ اشتباهات وجود ندارد. با این وجود نکته مطالعه عقاید اقتصادی فهم این مساله است که مباحث مهم در اقتصاد هیچ‌گاه حل نشده‌اند و ما امروز هنوز درگیر آنها هستیم. تاریخ به ما نشان می‌‌دهد چگونه عقاید اقتصادی نشان‌دهنده ساختارهای گذشته هستند.

در ادامه این جلسه، پروفسور استیو پیشکه، استاد اقتصاد مدرسه اقتصاد لندن به دفاع از حضور تاریخ در اقتصاد پرداخت و گفت: «صحبت‌هایی که اینجا شد درباره ریاضیات و مدل‌‌سازی حوزه‌‌ای نیست که من در آن کار می‌‌کنم. دوسوم از بهترین اقتصاددانان بر اهمیت تئوری ریاضیات در اقتصاد تاکید کردند به‌صورت کلی این‌گونه به نظر می‌‌رسد که در اقتصاد کارهای زیادی انجام شده است.» پروفسور استیو پیشکه بر این باور است که اقتصاد از مدل‌‌سازی صرف فاصله گرفته است و به مشاهده شواهد و فکر کردن و مطالعه درباره آنها پرداخته است. تاکنون کارهای دوره‌‌ای زیادی انجام شده است که خیلی از آنها کارهای ریاضی صرف و مدل‌‌سازی نیست. او افزود: ما تئوری‌‌های زیادی در پس‌زمینه ذهن خود داریم که دیگر همه باید با این تئوری‌ها موافق باشند و ضروری است که این تئوری‌ها فهمیده شود و درباره آنها فکر شود. بنابراین یک نکته این است که من فکر می‌کنم هنوز کار کافی در زمینه تئوری‌های اقتصادی انجام نشده است؛ البته کارهایی هم وجود داشته که آگاهی‌هایی در این زمینه به ما می‌دهد.پیشکه در ادامه با اشاره به اینکه خیلی از اقتصاددانان وجود دارند که کاملا با مسائل جهان درگیرند و کاملا با اتفاقاتی که در جهان رخ می‌دهد هماهنگ هستند و با سیاست درگیر و آشنا هستند، افزود: بنابراین من فکر می‌کنم آموزش و پژوهش در اقتصاد دو مقوله جدا از هم هستند. وی به‌عنوان مدافع حضور تاریخ در اقتصاد گفت: «ما نیاز به ریاضیات کمتر و مدل‌‌سازی‌‌های کمتر داریم. اما من مانند خیلی‌‌ها هرگز نمی‌‌گویم که باید همه مدل‌ها و ریاضیات را دور بریزیم. من علاقه‌مندم که تاریخ بیشتری در اقتصاد وجود داشته باشد و معتقدم که اقتصاددانان باید با دانشمندان جامعه شناس بیشتر در تعامل و ارتباط باشند.» وی در پایان افزود: «می‌‌دانم که تعامل با جامعه‌‌شناسان و علم جامعه‌‌شناسی برای اقتصاددانان خیلی پیچیده است. اما باید بگویم که اینکه این تعامل می‌‌تواند به تحول اقتصاد منجر شود، درست است؛ اما نباید توقع یک تحول ناگهانی و سریع در علم اقتصاد را داشته باشیم و نباید توقع داشته باشیم که اقتصاد کاملا تبدیل به یک محتوایی متفاوت شود.» به عقیده پیشکه در واقع اقتصاد فقط بازارهای آزاد و تجارت آزاد که به‌وسیله دولت تسخیر می‌‌شود، نیست و طیف گسترده‌ای از ایده‌های مختلف را دربرمی‌‌گیرد. وی خواهان ارتباط بین اقتصاد، تاریخ و توسعه است و باور دارد که این ارتباط بین توسعه اقتصادی و عوامل تاریخی و اجتماعی برای کشورها، امری حیاتی و مهم است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تورم نقطه به نقطه متغیر پیشرو در اقتصاد

در حال حاضر جنبه تورمی حذف یارانه ها در اقتصاد ظاهر شده است.                      

نرخ تورم نقطه به نقطه بعنوان یک شاخص پیشرو در تورم تلقی می شود. هرگاه این نرخ، از نرخ تورم کمتر شود بمعنای کاهش متوسط تغییرات نرخ تورم خواهد بود و بالعکس.

نرخ تورم اردیبهشت ۱۴۰۱، ۳۸.۷ درصد و نرخ تورم نقطه به نقطه با ۳.۷ درصد افزایش به ۳۹.۳ درصد رسیده است. در اینصورت اگر اقدامات ضد تورمی اتفاق نیافتد، نرخ تورم افزایشی در انتظار اقتصاد ایران خواهد بود.

                                                  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

دستکاری در قیمت سوخت اشتباه است

🔻مشکل اقتصاد کشور، کارایی پایین در مصرف انرژی است نه یارانه پنهان. تعریف علمی یارانه، ناظر بر مواردی است که دولت‌ها صریح پرداخت می‌کنند و وارد بودجه یا نوشتارها می‌شود. این در تمام دنیا برای اهداف مشخص و معینی رایج است و البته می‌تواند در بخش تولید باشد یا مصرف؛ اما آنچه در ادبیات ۴، ۵ سال اخیر در کشور به نام هیدن سابسید یا یارانه پنهان رایج شده، به لحاظ علمی وجود ندارد.

🔻این تنها نوعی هزینه فرصت است که آن را برای همه چیز می‌توان مطرح کرد. اما موضوعی که از نظر علمی در آن اتفاق نظر وجود دارد این است که مصرف انرژی در کشور ما کارا نیست. مصرف ما خیلی بی‌رویه است و اتلاف منابع داریم.

🔻مقصر مصرف بی‌رویه انرژی در ایران، مصرف‌کننده نیست. او به خدمات حمل‌ونقل و روشنایی نیاز دارد و بنزین و برق مصرف می‌کند. ما چه ابزاری در اختیار او قرار داد‌ه‌ایم که مصرف بنزین و گازوئیل این قدر بالاست. دستکاری در قیمت سوخت اشتباه است. سال ۱۳۹۸ ششمین بار بود که این اشتباه را تکرار کردیم و این کار را از سال ۱۳۴۰ انجام می‌دهیم. اصلاً با قیمت بازی کردن، سیاست کاملاً اشتباهی است و افزایش قیمت، مشکل را حل نمی‌کند، چون اقتصاد زنجیر‌‌‌وار به هم مرتبط است و با این کار، شما هر کاری انجام بدهید، خنثی خواهند شد.

🔻الان چرا با اینکه قیمت نفت ارزان است، کسی استفاده نمی‌کند؟ چون مسیر گاز را جایگزین نفت کردیم. در مورد بنزین و گازوئیل هم باید یک سری کارهای اولیه انجام بدهیم و جایگزین متنوع حمل‌ونقل برای مردم ایجاد کنیم. همان‌گونه که حمل‌ونقل کشورهای اروپایی، نقاط مختلف را به اشکال مختلف متصل کرده‌اند. اگر من که ماشین شخصی استفاده می‌کنم، ببینم هر جایی که می‌خواهم بروم حمل‌ونقل عمومی هست، هزینه فایده می‌کنم و وقتی حمل‌ونقل عمومی برایم به صرفه است، چرا خودروی شخصی را با هزینه بالا استفاده کنم؟

🔻قانون هدفمندی یارانه در سال ۱۳۸۹ ناقص اجرا شد. هدفمندی یک بسته بود، نه این که فقط تغییر قیمت سوخت و پرداخت یارانه نقدی انجام شود و بقیه موارد مسکوت بماند. قرار بود تولید را عادت دهیم تا کارایی انرژی بالا رود. مشکل این بود که فقط یک بخش آن سیاست را اجرا کردیم. البته اگرچه اتخاذ سیاست‌های حمایتی لازم است نباید مستقیماً پول به مردم داد و باید حمایت به صورت غیرمستقیم در کارهایی مثل رایگان کردن هزینه سلامت بازنشستگان یا کوپن کالا انجام شود.

🔻من اگر رئیس‌‌‌جمهور بودم  یارانه نقدی را قطع می‌کردم. در عوض باید تشخیص داده شود کدام دهک‌ها نیاز به چه خدماتی دارند و آنها عرضه شود و به دهک‌هایی که واقعاً احتیاج دارند، کالا یا کوپن کالا بدهیم. در این اقشار چون بچه مشکل تغذیه دارد، نمی‌تواند به مدرسه برود و مجبور است کار کند تا زندگیش بچرخد. اگر هزینه کودکان کار یا اجاره طبقات پایین شهر را بدهیم، می‌تواند زندگی این طبقات جامعه را در نسل‌های آینده جبران کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

اصلاحات اقتصادی از کجا شروع می شود؟

🔹 تجربه های دهه هفتاد، دولت دهم و سال 98 باید در پیش روی دولت سیزدهم قرار می گرفت اما از آنجا که انباشت تجربه در کشور به اندازه کافی وجود نداشته، با توجیهاتی به هنگام سیاستگذاری به تجارب گذشته  بی اعتنایی می شود و در نهایت همان اشتباه مجددا صورت می گیرد در حالی که این تجارب به ما می آموزاند که با توجه به درجه وابستگی تولید، مصرف، تراز تجاری، اشتغال، تورم و فقدان بازار رقابتی ارز؛ دولت و بانک مرکزی ناگزیر از مدیریت این متغیر مهم اقتصادی است.

🔹 ممکن است این پرسش پیش آید که اصلاح اقتصادی از کجا شروع شده و جایگاه اصلاح قیمتی در این منظومه اصلاحات کجا قرار دارد؟

🔹پاسخ به این سوال در دو سطح اقتصادی و فرااقتصادی قابل طرح است. در سطح اقتصادی،  اصلاح ساختار دولت و ایجاد انضباط مالی و تعادل بودجه اهمیت زیادی دارد. لذا شفافیت بودجه، شفاف سازی فرایندهای تصمیم گیری، تخصیص منابع، شفافیت نظام مالیاتی، شفاف سازی عملکرد هزینه ای دولت در جهت تعادل بودجه، ارتقای توان کارشناسی دولت و ارائه برنامه ها و بودجه های نظارت پذیر اهمیت زیادی  دارد. به عبارت دیگر، دولت به جای شوک درمانی باید ابتدا شوک را به خود وارد کند. تجارب کشورهای کره جنوبی، مالزی، ترکیه و مانند آنان برای ما دربردارنده درسهای مهمی است.

🔹 یکی از معضلات، حامل های انرژی است که قیمت تمام شده برخی از آنان مانند برق چند برابر میانگین جهانی است. این امر به معنای ناکارآمدی بوده و در نتیجه نباید مردم هزینه ناکارآمدی را تحت عنوان اصلاح قیمتی پرداخت کنند. اصلاح ساختار تولید حامل های انرژی و تقید به لوازم آن یک اقدام اساسی است. طبیعی است به دلیل نقش نهاده ای حاملهای انرژی، بار هزینه ای دولت کاسته شده و از سوی دیگر قیمت تمام شده سایر محصولات نیز کاهش خواهد یافت. همچنین اصلاح فرایند نظام تولیداتی مانند  خودروسازی و اجبار آنان به رعایت استانداردهای بهینه مصرف بنزین و یا اصلاح نظام تولید مسکن بر محور استفاده بهینه از انرژی برای سرمایش و گرمایش ساختمانها و همینطور حمل و نقل عمومی بسیار ضروری است

🔹 اصلاح نظام بانکی کشور یک اقدام اساسی است در حالی تعداد بانکهای کشورهای پیشرفته ای مانند آلمان و ژاپن، 4 و 5 می باشد، تعداد بانکهای ایران رو به گسترش بوده است که امکان و قدرت نظارت و کنترل برخی از این بانکها توسط بانک مرکزی وجود ندارد. بازتعریف نظام بانکی و نظارت پذیری آنان یک اقدام ضروری است.

🔹 نگرش تولیدمحور و محدود کردن  فعالیت های سوداگرانه از دیگر اقدامات اساسی است.

🔹 امروز ساختار اقتصادی ایران دارای بخشی غیر مرسوم در عرصه اقتصاد جهانی است. بخش عمومی غیردولتی که هر روز فربه تر می شود و کنترل و نظارتی نیز بر آنان نبوده، از امتیاز معافیت مالیاتی بدون داشتن توجیه قابل قبولی برخوردارند و از سوی دیگر از رانت های دیگر استفاده می کنند. این بخش خصیصه شتر گاو پلنگی دارد که باید تکلیف آن روشن گردد. تاکنون گزارشی که تعداد این بنگاه ها، کیفیت عملکردشان و دامنه و قلمرو فعالیت های آنان را مشخص بیان کند،  یافت نشده است.

🔹 به دلیل بی انضباطی دولت،  نظارت ناپذیری برخی بانکها، رشد بخش چهارم اقتصاد و تحریم ها، فساد اقتصادی در کشور یک مسئله جدی است. تعدد کارخانه خودروسازی، فولاد، واکسن و مانند آنها در مقایسه با تعداد کارخانه های همین صنایع در کشورهای پیشرفته جهان، صرف نظر از کیفیت و رقابت پذیری محصولاتشان گویای اقتصاد رانتی است.  برای مبارزه با فساد گسترده؛ شفافیت بودجه ای، استقلال، بی طرفی، قاطعیت، سرعت عمل و شفافیت نظام قضایی لازم است.

🔹 اصلاحات اقتصادی بدون اصلاحات فرا اقتصادی ممکن نیست. یکی از مهمترین آنها بازتعریف روابط بین الملل و اصالت دادن به رفاه و عدالت در کشور است. سیاست خارجی ما در راستای هدف یادشده باید فعال شود. در غیر این صورت برای دور زدن تحریم به دام بابک زنجانی ها با نام های مختلف خواهد افتاد، فساد گسترده میشود. قیمت تمام شده محصولات تولیدی و وارداتی ما افزایش می یابد. صادرات ما دچار مشکل می شود. شفافیت از اولویت خارج خواهد شد.

🔹 جایگاه اصلاح قیمتی در این منظومه اصلاحات، در رتبه آخر است. بدون انجام این دست از اصلاحات، شوک قیمتی مشکلات را عمیق تر خواهد کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

وظیفه اخلاقی حامیان جراحی اقتصادی

 

طرفداران جراحی اقتصادی پس از اجرای شوک درمانی همواره سکوت می‌کنند

برخلاف کسانی که اصلاح قیمت‌ها را بزرگ‌ترین مساله اقتصاد ایران می‌دانند، من ازجمله کسانی هستم که اعتقاد دارم مساله اصلاح قیمت‌ها مساله‌ای بسیار فرعی است و مسائل بسیار مهم‌تری وجود دارد که اصلاح قیمت‌ها آن را به‌طور کامل تحت‌الشعاع قرار می‌دهد.

از پنج دولت پس از جنگ، چهار دولت الگوی پیشنهادی اصلاح قیمت‌ها به سبک شوک‌درمانی را پذیرفتند. دولت رفسنجانی اولین دولت بود و در ناکامی این جراحی اقتصادی امروز کم و بیش اتفاق‌نظر وجود دارد. دولت خاتمی تدریج‌گرایی را پذیرفت و هر ساله 10 درصد قیمت حامل‌های انرژی و چند سال هم قیمت گندم را افزایش داد. این دولت موفق‌تر از همه دولت‌ها بود و تدریج‌گرایی و نه شوک‌درمانی را انتخاب کرد.

 دولت احمدی‌نژاد قیمت حامل‌های انرژی را یک‌باره افزایش داد. او نیز ناموفق بود، اما در فهم تجربه دولت احمدی‌نژاد عموما به خطا رفتند. احمدی‌نژاد دوبرابر افزایش قیمت حامل‌های انرژی را به مردم یارانه داد و به ازای هر ایرانی قیمت حامل‌های انرژی را 23 هزار تومان افزایش داد، اما به هر نفر 42 هزار تومان داد. مابقی پول را از پالایشگاه‌ها، شرکت‌های آب، برق و فاضلاب گرفت. اگر احمدی‌نژاد برای بار سوم رییس‌جمهور می‌شد، همه زیرساخت‌های ایران مستهلک و ویران می‌شد.

دولت روحانی و دولت رییسی راه احمدی‌نژاد را رفتند اما فوت کوزه‌گری را خوب نیاموختند. این دو رییس‌جمهور هر قدر قیمت‌ها را افزایش دادند به جیب مردم یارانه ریختند، اما مردم ناراضی شدند. در دولت روحانی 20 میلیون نفر یارانه معیشتی نگرفتند و به‌طور قطع ناراضی شدند و آنها که یارانه هم گرفتند، راضی نبودند. اگر رضایت مردم را می‌خواهید مانند احمدی‌نژاد علاوه بر تمام درآمد حاصل از افزایش قیمت حامل‌های انرژی از تمام شرکت‌های دولتی پول جمع کنید و به مردم بدهید، اما بدانید این سیاست به معنای ویرانی بیشتر اقتصاد ایران در ظرف چند سال است.

با این وجود اعتقاد دارم امروز باید هزینه‌های اجرای این سیاست را به حداقل رساند و  هر کاری برای جلوگیری از بدتر شدن وضعیت انجام داد. متاسفانه طرفداران جراحی اقتصادی پس از اجرای شوک درمانی همواره سکوت می‌کنند. در تابستان 1398، یعنی تنها 6 ماه قبل از افزایش قیمت بنزین، 52 کارشناس اقتصادی به رییس‌جمهور نامه نوشتند و خواستار افزایش قیمت حامل‌های انرژی شدند. پس از اجرا به یکی از امضا‌کنندگان نامه به رییس‌جمهور زنگ زدم و گفتم شما مشوق این سیاست بودید چرا سکوت کرده‌اید و حمایت نمی‌کنید. در پاسخ گفت اجرا غلط است و نمی‌توان از این اجرا حمایت کرد. این رفتار به نظرم غیراخلاقی است. اگر نظام اجرایی را نمی‌شناختید و به دولت توصیه کردید، هم نظر غیرکارشناسی دادید و هم رفتار غیر اخلاقی مرتکب شده‌اید. چرا کارشناس بدون شناخت نظام اجرایی سیاستی را پیشنهاد می‌کند. اما از سوی دیگر با فرض تفاوت شیوه اجرا با آنچه شما شیوه درست می‌دانید، باید آستین بالا بزنید و برای اصلاح شیوه اجرا وارد گود شوید.

وظیفه اخلاقی دیگر درس گرفتن از تجربه‌هاست. نگاه یقینی که برخی دوستان به شوک‌درمانی و اصلاح یک‌باره قیمت‌ها دارند، مانند یقین مومنانی است که بهشت را میان دو انگشتان پیشوای خود می‌بینند. اقتصاد و سیاستگذاری علم تجربی است. اصلاح قیمت‌ها در پنج دولت پس از جنگ تجربه کافی برای باز اندیشیدن و تجدیدنظر در اختیار ما قرار می‌دهد. اصلاح قیمت‌ها مساله‌ فرعی اقتصاد ایران است.  حمایت کنیم، اما عبرت بگیرید.
 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی