
بیلدربرگ یک سازمان جهانی سیاستگذاری ماسونی است که با دو شاخه فرعی لژ نیویورک و لژ منچستر فعالیت میکند و ابزارهای قدرتمند مالی، نظامی و نفوذ لازم را برای رسیدن به اهداف خود در مدیریت اقتصاد و سیاست جهان در اختیار دارد. هدف اصلی این گروه، ایجاد یک دولت جهانی است که تحت حکمرانی یک طبقه ممتاز باشد. در این گزارش سعی داریم به نمایی کلی از این گروه پرنفوذ و پنهان کار بپردازیم.
بیلدربرگ یک سازمان جهانی سیاستگذاری ماسونی است که دو شاخه فرعی به نام لژ نیویورک و لژ منچستر دارد. لژ نیویورک روابط اروپا و آمریکا و مسائل آمریکای شمالی را مدیریت میکند و لژ منچستر نیز بخش اروپایی روابط با آمریکا را تحت کنترل دارد.
هماهنگیهای لازم در این سازمان از طرف دفتر گروه بیلدربرگ که در نزدیکی لاهه در لند قرار دارد انجام میشود. این نهاد مانند اکثر سازمانهای بزرگ بینالمللی تحت کنترل صهیونیستهاست و ابزارهای قدرتمند مالی، نظامی و نفوذ لازم برای رسیدن به اهداف خود در مدیریت اقتصاد و سیاست جهان را در اختیار دارد. این گروه اولین اجلاس خود را در سال 1954 در هتلی بیلدربرگ واقع در هلند برگزار کرد.
بیلدربرگ با بهرهگیری از رسانهها و منابع عظیم مالی اعضای خود و افراد دستنشاندهاش در کشورهای مختلف، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد مورد نظر خود میسپارد تا به وسیله آنها طرحهای جهانی خود را عملی کند و در این راستا از اهرمهایی چون سازمان ملل، بانک جهانی، صندوق بینالمللی پول، سازمان تجارت جهانی، ناتو و... استفاده و مناسبات نظامی همچون جنگ های مختلف و شرایط اقتصادی مانند قیمت نفت و طلای هر سال را تعیین میکند. از سوی دیگر از طریق بازوهای اجتماعی و حقوقی خود در کشورهای مختلف قوانینی را وضع میکند که هرگونه اقدام علیه اهداف صهیونیسم جهانی را خنثی کند.
اعضای گروه بیلدربرگ تماما انتصابی هستند و تعدادشان حدود ۱۳۰ نفر است که از قدرتمندترین و بانفوذترین افراد در زمینههای سیاست، اقتصاد و رسانههای عمومی هستند. این گروه دارای اعضای دائمی است و علاوه بر آن در اجلاسهای سالانه خود افرادی را به عنوان مهمان نیز دعوت میکند.
بسیاری از اعضای دائم گروه بیلدربرگ سیاستمداران کهنهکار، صاحبان اقتصادهای بزرگ و پادشاهان و اعضای خاندانهای سلطنتی کشورهای غربی هستند.
طی اجلاس، منابع مالی بیلدربرگ کشور برگزار کننده را کاملا تطمیع میکند. اسامی دعوتشدگان به اجلاس کاملا محرمانه است و کشور میزبان برای جلویگری از هرگونه ایجاد مشکل در آینده برای دعوتشدگان ویزا صادر نمیکند تا این اسامی در جایی ثبت نشود. این اجلاس عموما در اطراف شهرهای کوچک اروپایی و آمریکایی تشکیل میشود و دارای هیچ بیانیه افتتاحیه رسمی نیست.
تنها در زمان کوتاهی قبل از مراسم افتتاح اجلاس، بیانیه کوتاهی به نشریات محلی داده میشود تا مردم نسبت به تدابیر امنیتی خاص در روزهای اجلاس آگاهی داشته باشند و محدودیتهای مربوط به این تدابیر را در نظر بگیرند. بعد از نشستهای سالانه بیلدربرگ که معمولا سه روز به طول میانجامد، قطعنامهای صادر نمیشود و در مورد هیچ موضوعی نیز رایگیری انجام نمیگیرد و شرکتکنندگان سوگند یاد میکنند آن چه را در جلسات گذشته است در هیچ جایی فاش نکنند.
بر اساس مدارک موجود، پیوند اروپا و آمریکا به وسیله ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کارآمدن کسانی چون کلینتون، بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج فارس، تحول نهضت اروپا، تخریب وجهه ژان ماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه، تحریم آرژانتین در جریان جنگ «فالک لند»، تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، همه و همه در جلسات بیلدربرگ تصمیمگیری شدهاند.
گروه بیلدربرگ تا کنون مورد توجه افراد زیادی از خبرنگاران و تحلیلگران قرار گرفته است. برخی از آنها در مسیر کندوکاو و کسب اطلاعات در مورد اهداف و خط مشیهای این سازمان با مشکلات و هزینههایی نیز مواجه شدهاند. در زیر از روزنامهنگار آمریکایی "جیم تاکر" و نیز نویسنده و بیلدربرگپژوه معروف "دانیل استولین" حقایقی را در مورد این کلوب میخوانیم.
- جیم تاکر
جیم تاکر یک خبرنگار آمریکایی است که افشاگریهای فراوانی در مورد بیلدربرگ انجام داده است. او معتقد است اعضای شرکت کننده در این اجلاس یک گروه سری از جنایتکاران بینالمللی سیاسی و اقتصادی هستند. به باور او این گروه از سرمایهداران بینالمللی و سیاستمداران بلندپایه دولتهای اروپایی و آمریکایی برای کنترل و مدیریت جهان تشکیل شده است.
وی سکوت خبری رسانهها بخصوص رسانههای اصلی امریکایی درباره این اجلاس را به دلیل شرکت مقامات ارشد این رسانهها در این اجلاس میداند و از جمله این رسانهها به روزنامههای بانفوذی مانند "واشنگتن پست"، "نیویورک تایمز" و "لس آنجلس تایمز" اشاره میکند. او میگوید: "بیلدربرگیها از سال 1954 تا کنون بر دنیا حکومت میکنند." و معتقد است که اعضای کلوب بیلدربرگ در مورد زمان شروع، مدت ادامه و زمان پایان جنگها بر روی زمین تصمیم میگیرند.
- دانیل استولین
دانیل استولین در لتونی متولد شده است و اصالت روسی دارد. نویسنده و سخنرانی است که حوزه اصلی مطالعاتی او گروه بیلدربرگ است. او معتقد است بیدلبرگ گروهی متشکل از طبقه اشراف جهان و سیاستمداران عمده که اجلاسهای منظم سالانهای را از سال 1954 به بعد تشکیل میدهند و در مورد سیاستها، طرحهای نظامی، رسانهها و اقتصاد کل جهان تصمیمگیریهایی انجام میدهند است. استولین کتابی در مورد اهداف و ساختار این گروه با نام – داستان واقعی بیلدربرگ- انتشار داده است که در آن مینویسد: "هدف اصلی، ایجاد یک دولت جهانی است که تحت حکمرانی یک طبقه ممتاز باشد که تلاش دارد منابع طبیعی زمین را تحت کنترل خود داشته باشد.
او مینویسد: « بیلدربرگ یک شخص نیست. بلکه یک ایده است؛ ایدهای که انسان را ذاتا شیطانی میداند. بشریت نمیتواند خود را از دست "قدرتهای متحد" نجات دهد مگر این که به مبارزه با ایدهآلیسم ارائه شده توسط آن برخیزد. در واقع این ایدههای دولت هاست که سیاستهایشان را ایجاد میکند و راس قدرت است که موجب کشاندن بشریت به جنگ میشود؛ از همین روست که باید گفت جنگ جهانی دوم برنده واقعی نداشت.
در این جنگ با هزینهشدن زندگی صدها میلیون انسان یک فرد واحد و دارو دسته اش شکست داده شد؛ اما با ایده ای که پشتوانه آن گروه بود مبارزه ای انجام نشد و امروز آن ایده دوباره در آمریکا ریشه دوانده و برای تسخیر خط مشیهای اقتصادی، کسب و کار، نظام آموزشی و در نهایت بالاترین نقطه قدرت دولتی خیز برداشته است.
-برجستهترین فرد موثر در بیلدربرگ
گفته میشود این فرد جوزف رتینگر است که رتبه 33 ماسونی را داشت. او بازوی سیاسی ژنرال سیکورسکی بود و در دولت در تبعید لهستان که در لندن تشکیل شده بود خدمت میکرد. با توجه به تجربیات و سطح کاریاش او در سال 1950 قادر به ایجاد روابطی با سیاستمداران و نظامیان رده بالا بوده است.
- شاهزاده برنارد و کلوب مخفی بیلدربرگ
برنارد مثل یک آگهی پخش کن عمل کرد. در 1952 رتینگر پیشنهاد تشکیل یک کنفرانس مخفی را به برنارد داد تا در آن رهبران ناتو را یکجا جمع کنند و کاملا شفاف و صریح در مورد مناسبات بین المللی مذاکره کرده و تصمیم گیری کنند. در آن زمان شاهزاده برنارد فرد مهمی در صنعت نفت بود و منصب مهمی در شل داشت.با حمایت های مالی برنارد، ایده های رتینگر عملیاتی شد و او توانست افرادی را که می خواست در یک جا جمع کند.
- آیا بیلدربرگ رقیبی نیز دارد؟
در حقیقت بیلدربرگ بازوی سیاست خارجی یک گروه ناشناخته دارای قدرت مطلقه به نام "کمیته 300" است که اجداد آنها صاحبان کمپانی چای انگلیسی هند شرقی بودند که کار اصلیشان تجارت چای نبود بلکه حمل و نقل مواد مخدر بوده است.
در واقع تمامی تجارت مواد مخدر جهان توسط قدرتمندترین مرد و تعدادی زن مدیریت می شود که همه آنها عضو کمیته 300 هستند. سود تجارت جهانی مواد مخدر چیزی مابین 500 تا 700 میلیارد دلار است که اکثریت این پول کثیف وارد عرصه سهامداری شده و سپس به عنوان پول مشروع به جیب زده می شود. بیلدربرگ در مدیریت این گردش مالی پیچیده نقش بزرگی ایفا میکند.
- اهداف بیلدربرگ
از نقشههای بلندپروازانه بیلدربرگ میتوان به ایجاد یک دولت جهانی اشاره کرد که دارای یک بازار جهانی است. یک ارتش دارد و امور اقتصادی آن توسط یک بانک اداره میشود و دارای یک کلیسای جهانی هم هست تا مذاهب موروثی بشر را در جهت اهداف نظم نوین جهانی به کار گیرد. تمامی دیگر مذاهب باید از بین بروند. تمامی هویتهای ملی باید از درون تخریب شوند. فقط ارزشهای جهانی اجازه رشد خواهند داشت.
جامعه پساصنعتی باید نرخ رشد صفر داشته باشد. این نرخ رشد صفر برای انهدام آثار رفاه ضروری بوده و این امکان را به وجود خواهد آورد که جامعه به دو بخش مالکان و بردگان تقسیم شود. وقتی رفاه وجود دارد در نتیجه پیشرفت نیز در پی خواهد آمد که اجرای برنامههای رکود را سخت خواهد کرد. مثلا، این به معنای اتمام کار صنعتی سازی و تولید برق به جز برای کامپیوترها و صنایع خدماتی است. باقی صنایع در آمریکا و کانادا به کشورهای فقیری همچون بولیوی، پرو، اکوادور، نیکاراگوئه و ... منتقل میشوند؛ جایی که بردهها نیروی کار ارزانی هستند.
- نمونه فعالیت های بیلدربرگ
قبل از این که دولت نیکسون به طور عمومی سیاست برقراری رسمی روابط با چین را اعلام کند، این بیلدربرگ بود که پیشنهاد دهی و تصمیمگیری برای این کار را انجام داده بود.
در اجلاس سال 1973 در سوئد بیلدربرگ موافقت کرد که قیمت نفت را به 12 دلار در بشکه افزایش دهد که یک پرش بزرگ در قیمت بود تا در اقتصاد آمریکا و اروپای غربی به عنوان بخشی از سیاست کاهش سرعت، هرج و مرج ایجاد شود.
در 1983 بیلدربرگ از رئیسجمهور شدیدا محافظهکار آمریکا، رونالد ریگان این قول را دریافت کرد که 50 میلیارد دلار از درآمدهای مالیاتی آمریکا را از کانال های دلخواه، صندوق بین المللی و بانک جهانی به جهان سوم و کشورهای کمونیستی اختصاص دهد تا سود سرمایههای اعضای بیلدربرگ که به صورت وام از طرف بانک های اروپایی به این کشورها پرداخت شده بود را بپردازند. این موضوع مفتضح تر از آن بود که بشود مخفی اش کرد و به طرح برادی (Brady Plan) معروف شد.
بیلدربرگ تصمیمهایی که به حذف مارگارت تاچر از سیاست منجر شد را هماهنگی و مدیریت کرد. زیرا او اجازه در اختیار بودن تمام و کمال قدرت انگلستان برای ایجاد دولت مافوق اروپایی طراحی شده توسط بیلدربرگ را نمیداد و کار به جایی رسید که حزب متبوع تاچر او را به نفع بیلدربرگ کنار گذاشت.
در 1985، سال ها پیش از این که به صورت سیاست رسمی دولت آمریکا مطرح شود، بیلدربرگ دستور حمایت کامل از استراتژی های ابداعی دفاعی (جنگ ستارگان) را صادر کرد؛ طرحی که محافظت از ثروت نامحدود بیلدربرگ را تضمین میکرد.
- اسامی برخی شرکت کنندگان
فهرست زیر شامل افرادی است که در گذشته و یا در زمان حال در گروه بیلدربرگ عضویت داشته و دارند. از این افراد، برخی از اعضای دائم گروه بیلدربرگ هستند و برخی تنها در زمانی خاص در همایشهای سالانه گروه بیلدربرگ به عنوان «مهمان» دعوت شدهاند.
اعضای خاندانهای سلطنتی
پرنس فیلیپ همسر الیزابت دوم، ملکه بریتانیا و دوک ادینبورو
پرنس چارلز ولیعهد بریتانیا و پرنس ولز (از ۱۹۸۶ میلادی - تاکنون)
ملکه بئاتریکس هلند
کلاوس فون آمسبرگ، همسر ملکه هلند
ویلم الکساندر، ولیعهد هلند
خوآن کارلوس اول، پادشاه اسپانیا
ملکه سوفیا، همسر خوآن کارلوس پادشاه اسپانیا
شاهزاده اینفانتا کریستینا، دختر خوآن کارلوی پادشاه اسپانیا
پرنس فیلیپ، ولیعهد بلژیک
کارل گوستاو شانزدهم، پادشاه سوئد
هانس ادام دوم، شاهزاده لیختن اشتاین
پرنس الکس، شاهزاده دانمارک
- سیاستمداران
انگلستان
گوردن براون نخستوزیر سابق بریتانیا
تونی بلر نخستوزیر اسبق بریتانیا
جان میجر نخستوزیر اسبق بریتانیا
مارگارت تاچر نخستوزیر اسبق بریتانیا
جیمز کالگهان نخستوزیر اسبق بریتانیا
ادوارد هیث نخستوزیر اسبق بریتانیا
هارولد ویلسون نخستوزیر اسبق بریتانیا
- فرانسه
والری ژیسکار دستن رئیسجمهور اسبق جمهوری فرانسه
لیونل ژوسپن نخستوزیر اسبق جمهوری فرانسه
ژرژ پمپیدو نخستوزیر اسبق جمهوری فرانسه
دومینیک دوویلپن نخستوزیر اسبق جمهوری فرانسه
لورن فابیوس نخستوزیر اسبق جمهوری فرانسه
میشل روکارد نخستوزیر اسبق جمهوری فرانسه
پیر بروگووی نخستوزیر اسبق جمهوری فرانسه
- آلمان
آنگلا مرکل صدراعظم کنونی آلمان
گرهارد شرودر، صدراعظم سابق آلمان
هلموت کهل، صدراعظم اسبق آلمان
هلموت اشمیت، صدراعظم اسبق آلمان
ریچارد ون ویزتاکر، رئیسجمهور اسبق آلمان
پر اشتاینبروک، وزیر اسبق اقتصاد آلمان
- دبیر کلهای افتخاری:
در این دوران، افراد ذیل به ترتیب به عنوان دبیر کل افتخاری کنفرانس بیلدربرگ انتخاب شدند:
الف – جوزف ای. جانسون «Joseph E. Johnson» از مؤسسه کارنگی
30 )آپریل 1906 – 1990) او یک آمریکایی متولد ویرجینیا بود که در تحصیلات خود را در هاروارد به اتمام رسانده بود. در زمان ریاست جمهوری روزولت به وزارت امور خارجه آمریکا منتقل و در سال 1945 به ریاست اداره امور امنیت بینالمللی منصوب شد. وی همزمان نماینده آمریکا در سازمان ملل متحد بود.
اما او از سال 1950 تا 1971، رئیس بنیاد خیریه (موقوفههای) کارنگی «Carnegie» بود و در همین سمت به عنوان مدیر کل افتخاری کنفرانس بیلدربرگ انتخاب شد.
ب – ویلیام باندی «William Bundy» از گروه پرینستون «Princeton»:
24) سپتامبر 1917 – 6 اکتبر 2000). او از اعضای برجسته سازمان سیا «CIA» و مشاور امور خارجه رؤسای جمهور جان اف کندی و جانسون بود. وی یکی از عناصر کلیدی برنامهریزی جنگ ویتنام بود که پس از پایان خدمات دولتی به تاریخنویسی روی آورد.
عضو سازمان سیا و مشاور امور خارجی به ریاست جمهوری جان اف کندی و جانسون بود. او نقش کلیدی در برنامه ریزی جنگ ویتنام بود. پس از ترک خدمت دولت او مورخ بود.
ج – تئودورال ل. الیوت «Theodore L. Eliot» سفیر سابق آمریکا در افغانستان:
کمیسر «Theodore L. Eliot» متولد سال 1928 در نیوجرسی بود و در سالهای 1973 تا 1978 در دورهی ریاست جمهوری نیکسون و حتی سال اول ریاست جمهوری کارتر نیز سفیر آمریکا در افغانستان شد. او یکی از اعضای آکادمی دیپلماسی آمریکا بود. وی از مؤسسه مطالعات سیاسی جرج تاون «Georgetown» برای مدیر کلی افتخاری انتخاب شده بود.