انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علی حسین صمدی» ثبت شده است

کارآفرینان سیاسی (Political Entrepreneurship) ؛  محور مهم تغییرات نهادی ( Institutional Change)  در ایران/ علی حسین صمدی

کارآفرینی به زبانی ساده به فرایند کشف فرصت های موجود و خلق فرصت های ناموجود اشاره دارد و یک مفهوم چند بعدی و بین رشته ای است. کارآفرینی انواع بسیار زیادی دارد. کارآفرینی سیاسی، یکی از آن ها است. کارآفرین سیاسی فردی است که  به دنبال کشف و خلق فرصت ها در عرصه سیاست است و هدف آن ایجاد تحول و نوآوری و معرفی راه کارهای جدید در عرصه سیاست گذاری است.

اما برای نهادها تعاریف بسیار زیادی وجود دارد و برای ایجاد تغییرات نهادی، نظریه های متعددی مطرح شده است. ساده ترین و قابل فهم ترین تعریف را داگلاس نورث (برنده جایزه نوبل اقتصاد در سال 1993) مطرح کرده است. از دید گاه وی، نهادها قوانین بازی در جامعه هستند. به عبارت دیگر، نهادها قید و شرط هایی هستند که روابط متقابل انسان‌ها با یکدیگر را شکل می‌دهند و این قید و بندها توسط خود افراد وضع و اعمال می شوند. در ساده ترین و قابل فهم ترین دسته بندی، نهاد ها را می توان به نهادهای رسمی و نهادهای غیر رسمی تفکیک کرد. نهادهای رسمی  به طور ساده به قوانین نوشته شده و رسمی مانند قانون اساسی و قوانین و مقررات و ..... و نهادهای غیر رسمی به قوانین نانوشته مانند آداب و رسوم و سنت ها و ... اشاره دارد. براین اساس، تغییرات نهادی به تغییر در نهادهای رسمی و غیر رسمی اشاره دارد. برای ایجاد تغییرات نهادی، نظریه های متعددی (از دیدگاه عامل تغییر (7 نظریه) و منشاء تغییر (4 نظریه)) مطرح شده است. نظریه کارآفرینی به تغییرات نهادی از آن جمله است.

چند واقعیت اقتصاد ایران:

1. مشکلات اقتصادی موجود تنها به مباحث اقتصادی محدود نمی شود و منشاء و ریشه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی دارد. بسیار ساده اندیشانه است که فرض کنیم منشاء مشکلات اقتصادی ما تنها ریشه در سیاست های دولت فعلی دارد و ناجوانمردانه و با اهداف سیاسی و .... این نقدها را دنبال کنیم. این جمله نیز به معنای این نیست که دولت ها نیز بی تقصیر بوده اند.

2. اغلب متخصصین در مسایل اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی، برای حل مشکلات اقتصادی و سایر مشکلات، به جای ایفای نقش " مشارکت ایده محور بر اساس دانش و ابتکار " به  "مشارکت اعتراضی" روی آورده اند.

3. تحولات صورت گرفته در انتخابات ریاست جمهوری امریکا و تحولات پیش روی ایران تا انتخابات ریاست جمهوری سال 1400 ، فرصت بسیار مناسبی را برای فعالیت کارآفرینان سیاسی به معنای خلق فرصت  در زمینه سیاست گذاری عمومی کشور فراهم کرده است.

4. به جای ایجاد تغییرات نهادی، به انقلاب نهادی نیاز داریم. انقلاب نهادی به معنای دگرگون شدن، متحول شدن و تغییر اساسی در نهادهای اقتصادی- حقوقی ، اجتماعی و سیاسی  است.

  با این توضیحات روشن است که موتور محرکه ایجاد تغییرات نهادی در ایران، کارآفرینان سیاسی هستند.

 این افراد می توانند از طرق  مختلف، باعث ایجاد تغییرات نهادی در کوتاه مدت و انقلاب نهادی در درازمدت شوند

یکی از مهم ترین روش ها برای ایجاد این نوع تغییرات، تسهیل تغییر نهادی (برای مثال، به هم ریختن قواعد بازی فعلی و ترغیب نظام مدنی و سیاسی جامعه برای تغییر قوانین و قواعد بازی یعنی نهادها و از همه مهمتر نهادزدایی) است. توجه به این جنبه از تغییر نهادی سابقه‏ ای طولانی دارد و در متون علوم سیاسی با بحث کارآفرینی سیاسی متناظر است.

بر اساس نظریه «جریان (رود) های چندگانه»ی Kingdon، می توان نشان داد که درحال حاضر چگونه کارآفرینان سیاسی می توانند این تغییرات را ایجاد کنند و این که چگونه بازیگران عرصه سیاست در ایران، باید از نقش مشارکت اعتراضی به مشارکت ایده محور بر اساس دانش و ابتکار، تغییر راهبرد دهند و جامعه علمی کشور را برای حل مشکلات، بسیج کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

*ورود تحلیل های غیر اقتصادی به علم  اقتصاد* / علی حسین صمدی

بحث های متعددی در بین تحلیل گران اقتصادی مبنی بر تحلیل پویایی های پدیده های اقتصادی وجود دارد. گروهی بر این باورند که تنها باید از نظریه های محض اقتصادی برای تشریح این پویایی ها استفاده کرد. اغلب نظریه های ارایه شده  در قرن بیستم میلادی و اغلب مطالب آنها و مکاتب مختلفی مانند کینز، کلاسیک های جدید، پول گرایان، کینزین  های جدید، پسا کینزی ها، ادوار تجاری و...برخی از این مثال ها هستند که می توان آنها را دیدگاههای جریان اصلی اقتصاد یا همان ارتدوکس ها نام گذاری کرد. بحث این نظریه ها  و مکاتب این نیست که به عوامل غیر اقتصادی نباید توجه کرد و هیچ نقشی در توجیه پدیده های اقتصادی ندارند، بلکه آنها به تبعیت از فرض ثابت بودن سایر شرایط (فرض مورد علاقه ارتدوکس ها)، به تحلیل تاثیر عوامل اقتصادی بر پدیده های اقتصادی پرداخته اند.

در اواسط قرن بیستم، بحث ها تخصصی تر شده و گرایش های مختلفی ایجاد شده اند که اقتصاد نظری، اقتصاد بازرگانی، اقتصاد صنعتی، اقتصاد پول و بانکداری، و ... از آن جمله است.

اما از نیمه دوم قرن بیستم  و به طور خاص در اواخر قرن بیستم، اتفاقات دیگری در عرصه تحلیل های اقتصادی رخ داده است. توجه به بحث های بین رشته ای مانند حقوق و اقتصاد، سیاست و اقتصاد، جامعه شناسی و اقتصاد، روانشناسی و اقتصاد، مدیریت و اقتصاد، اخلاق و اقتصاد، فلسفه و اقتصاد، جغرافیا و اقتصاد، تاریخ و اقتصاد، زیست شناسی و اقتصاد و... به اوج خود رسیده و در تحلیل های اقتصادی مورد استفاده قرار گرفتند. توجه بیشتر به تحلیل های اقتصاد نهادی (توجه به حقوق، تاریخ، جامعه شناسی، مردم شناسی،  روانشناسی، سیاست، مدیریت و...)، اقتصاد تکاملی (بیشتر زیست شناسی و اقتصاد)، و اقتصاد رفتاری (بیشتر روانشناسی و اقتصاد) در اوایل قرن 21 ام نیز حایز اهمیت فراوانی است.

نگاهی به لیست دریافت کنندگان  جایزه نوبل اقتصاد (پیوست) نشان می دهد که در سه ده گذشته به ویژه در اوایل قرن 21 ام تعداد این افراد زیاد شده است.

 *برخی نوبلیست های اقتصاد نهادی:*

1986: جیمز بوکانن (پایه های قراردادی و قانونی نظریه اقتصاد و تصمیم گیری سیاسی)

1991: رونالد کوز (هزینه مبادله و حقوق مالکیت)

1992: گری بکر (اقتصاد خانواده و تحلیل های خرد نابازاری)

1993: داگلاس نورث و رابرت فوگل (نهادها و تغییرات نهادی)

2009: استروم و ویلیامسون (حکمرانی اقتصادی)

2016: هارت و هولمستروم (نظریه قرارداد)

خلاصه مطلب این که برای تشریح پویایی های پدیده های اقتصادی، تنها نمی توان به نظریه های اقتصادی متوسل شد و لازم است پارا فراتر گذاشته و به دیدگاه دگر اندیشان (هترودوکس ها) به ویژه اقتصاد نهادی توجه کرد. این مطلب به معنای فراموش کردن دیدگاه ارتدوکس ها نیست، بلکه تحلیل های مکملی برای آنها محسوب می شود.

سخن آخر:

هایک معتقد  است:

اقتصاد دانی که فقط اقتصاد بداند، اقتصاد دان خوبی نیست»*

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی