️ همواره یکی از مباحث مطرح در سطح جامعه اینست، که چرا مثلا وقتی نرخ دلار افزایش مییابد قیمت ها براحتی و به تناسب افزایش مییابند و در جهت عکس و کاهش نرخ دلار کاهش قیمتها یا تجربه نمیشود و یا تناسبی با کاهش نرخ ارز ندارد؟ پاسخ اصلی مربوط به دلایل چسبندگی قیمت ها دارد که ریشه در مباحث کینزی در اقتصاد کلان دارد. علاوه بر آن در هر اقتصادی دلایل خاص خودش نیز قابل اقامه و اضافه کردن هست. از جمله دلایل اصلی این موضوع در اقتصاد بشرح زیر قابل بیان است:
1️⃣ وجود انتظارات تورمی، اکنون انتظارات تورمی بالایی در اقتصاد نقش بسته است. لذا بطور معمول کاهش این انتظارات زمانبر خواهد بود. بویژه که کاهش ها بعضا دچار نوسان افزایشی بتبع نوسان افزایشی در نرخ دلار هست.
2️⃣ تقاضای متراکم شده، بدلیل تورم بالا در سالهای اخیر در کالاهای مهمی چون مسکن، خودرو، موادغذایی و ... وجود دارد، و لذا بعضا با کاهشی در نرخ رشد اینگونه کالاها، برخی ازمصرف کنندگان که از تورم عقب افتاده اند دست به خریدی جدید در بازاری میزنند و این خود بازدارنده کاهش قیمت هست. این عامل بسیار تحت تاثیر انتظارات تورمی هست.
3️⃣ قراردادهای دستمزدی و روابط بلندمدت، کارفرمایان بطور معمول قراردادهای خود را با عوامل تولید در طی یک سال و یا بیشتر می بندند. اگر در این قراردادها افزایش دستمزدی در حد تورم پیش بینی شده باشد، حال اگر رشد قیمتها کمتر از حد انتظار گردد تا زمانی که طول دوره قرارداد به پایان نرسیده امکان تعدیل دستمزدها و لذا قیمت تمام شده کالاها وجود ندارد.
4️⃣ بنگاهها و تولیدکنندگان با افزایش حجم پول یا کاهش آن هماهنگ و به تناسب افزایش و کاهش در قیمتها نمیدهند. این موضوع بدلیل اطلاعات ناقص و با تاخیری هست که از ناحیه سطح عمومی قیمتها دریافت میکنند. این موضوع در بخش عوامل تولید و نیروی استخدام شده هم مصداق دارد.
5️⃣ تورم بخشی،. وقتی هزینه تولید و دستمزد کاهش مییابد و مواد اولیه گرانتر خریداری می شود، قیمت تمام شده نیز افزایش مییابد. طول قراردادها موجب میشود رشد قیمتها در جهت کاهشی یا مقاومت داشته باشد و یا با تاخیر اتفاق افتد.
6️⃣ تهدید به کاهش دستمزد ممکن است انگیزه کار را کم کند و برعکس تشویق به تلاش و افزایش بهره وری بهتر پاسخ می دهد. همچنین ترجیح تولیدکننده به نگهداری نیروی داخلی ،که مهارتی در تولید یا خدمت دارد، است تا به نیروی ارزانتر بیرونی و این خود موجب افزایش قیمت تمام شده میشود.
7️⃣ عدم وابستگی بخشی از تولیدات و خدمات به نرخ دلار و امثال آن،به تناسب وابستگی و یا عدم وابستگی تولید کالاها و خدمات به نرخ ارز، تناسب قیمت تمام شده آن کالاها از نرخ ارز تبعیت دارد یا ندارد.
8️⃣ عدم شفافیت و انحصار در تولید، اقتصاد ایران سالیان زیادی از ایندو پدیده رنج می برد. ایندو پدیده موجب افزایش قیمت ها میشود و مقاومت در کاهش آن. (مثال:بازار خودرو)
♦️ جمع بندی: افزایش حجم نقدینگی غیر متناسب با رشد تولید در دهه های اخیر موجب کاهش ارزش پول ملی و تورم دو رقمی شده است. حتی اگر بتوان نرخ ارز را کاهش داد، ولی قطعا نرخ ارز به نرخ های قبلی باز نمیگردد. حجم نقدینگی بالا و غیرمتناسب به همراه فشار دائمی طرف تقاضا، تورم را مهمان همیشگی اقتصاد ایران کرده است.