کاهش نرخ سود سپرده کوتاه مدت مطلوب است اما نرخ سود سپرده های بلند مدت باید افزایش یابد چون در حال حاضر نرخ رشد پول ما بسیار شدید است و به ۵۰ درصد رسیده است؛ چون علاوه بر اینکه نقدینگی به صورت پول در حال بروز و ظهور است، بخشی از شبه پول در جامعه ما نیز در حال تبدیل به پول است.

تصمیم درست این بود که حدود ۳۴ درصد کل نقدینگی که حساب های کوتاه مدت است، نرخ سود آن ها صفر می شد و نرخ سود سپرده های بلند مدت که حدود ۵۰ درصد است، به مدت کوتاهی افزایش می یافت. باید مدتی، بخشی از سپرده ها فریز می شد و نرخ بهره افزایش می یافت یعنی نرخ بازار بین بانکی در کوتاه مدت افزایش پیدا می کرد و بعد از کنترل انتظارات تورمی دوباره این نرخ کاهش می یافت.

این مهاجرت هنوز منجر به انفجار بازار ارز و انفجار تورمی نشده هرچند نسبتا نرخ تورم کنونی بالا و کم سابقه در تاریخ ایران است اما مساله این است که بورس، نقدینگی را جذب کرده و شبه پول به پول تبدیل شده است.  با این تصمیم رونق بورس ادامه می یابد اما حباب بزرگی در حال شکل گیری است که ویران گر است و من به مسولان توصیه می کنم با صبر، تحقیق، مداقه و مشاوره بیشتر تصمیمات مهم اقتصادی برای کشور بگیرند.

اگر بورس در سطوح بالاتر از امروز سقوط کند، نقدینگی سوخت نمی شود بلکه با قدرت بیشتر تبدیل به تورم خواهد شد اما ثروت و قدرت خرید افراد تازه کاری که وارد بورس شده اند سوخت می شود چرا که این بازار به ضرر افراد تازه کار است.

  ابتدا نقدینگی وارد بورس می شود اما در نهایت به بازار های جایگزین یعنی بازار ارز و طلا کوچ می کند. تا زمانی که بورس جاذب نقدینگی است، نقدینگی از حساب های شبه پول به حساب های جاری کارگزاری ها منتقل می شود اما پس از آن وارد بازار ارز می شود

  دولت باید ابتدا انتشار اوراق را آغاز می کرد و اگر نقدینگی از حساب های سپرده بلند مدت به سمت بازار منتقل نمی شد، می توانست همزمان نرخ سپرده را کاهش و نرخ اوراق را افزایش دهد اما در حال حاضر که انتظار تورمی داریم، آنقدر خریدار اوراق زیاد است که در چند ماه گذشته نرخ بازدهی اوراق کاهشی بوده است که باعث می شود با توجه به تورم، نرخ بهره واقعی در بانک ها و اوراق منفی تر شود و این موضوع تورم زاست.