📈زمان قدیم این باور رواج داشت که هرگاه که سُم اسبها در طویله بر زمین کوبیده میشود، زلزله یا بلایی طبیعی در راه است. نقش همین سم اسبها را در ادبیات اقتصاد، شاخصهای پیشرو (leading indicator) ایفا میکنند.
📈یکی از مهمترین شاخصهای پیشرو در علم اقتصاد، سمت و سوی قیمتها در بازار سهام است. از آنجا که بورس بازار خرید و فروش انتظارات است، آن زمان که تقاضا بر عرضه پیشی میگیرد، علامت آن است که سرمایهگذاران رای خود را بر رشد فعالیتهای اقتصادی به صندوق میریزند و هر زمان که قیمتها آهنگ نزولی پیشه میکند به این معنا است که ناامیدی از آینده، حائز اکثریت آرا است.
📈پس از این مقدمه کوتاه به سراغ بورس تهران میرویم که شاخص قیمتها از ابتدای سال حدود ۳ برابر و نسبت به ابتدای سال ۹۷، حدود ۱۴ برابر شده است. آیا این اعداد و ارقام که پیش از این حتی در ذهن خوشبینترین سهامداران، رویایی دستنیافتنی مینمود، خبر از اتفاقی میمون و مبارک برای اقتصاد ایران در سالهای آتی دارد؟ یا این قاعده کلی مشمول استثنائاتی نیز میشود؟!...
📈ایران اکنون در رده سوم پربازدهترین بورسهای جهان قرار دارد. اگر پیشبینی صندوق بینالمللی پول برای رشد منفی ۶ درصدی امسال را در کنار رشدهای منفی دو سال پیشین قرار دهیم، اقتصاد ایران در سه سال اخیر ۱۸ درصد کوچک خواهد شد که نزدیک به یکپنجم GDP است.
📈بهمنظور درک بهتر موضوع میتوان اقتصاد ایران را به هواپیمایی توصیف کرد که با سه موتور بازار پول، بازار سرمایه و بخش واقعی اقتصاد در حال حرکت است.
📈موتور خلق پول با سرعتی بیش از گذشته در حال حرکت است و اگر رشد اعلامی ۸/ ۸ درصدی بهار تا پایان سال تداوم یابد، بهنظر میرسد رشد نقدینگی به ۴۰ درصد خواهد رسید.
📈به برکت رشد نقدینگی، بازار سرمایه هم از رونق خوبی برخوردار است و همانطور که ذکر آن رفت شاخص قیمتها از ابتدای سال سه برابر شده است؛ ولی متاسفانه موتور اصلی که بخش واقعی اقتصاد است با توقفهای پیدرپی به راه خود ادامه میدهد و پیشبینی میشود تا پایان امسال باز هم از میزان تولید سالانه در کشور کاسته شود. بهنظر میرسد جای ابزار و هدف در اقتصاد ایران جابهجا شده است. به جای آنکه ابزارها در بازار پول و سرمایه در جهت هدف ارتقای تولید و بهرهوری قرار بگیرند، بخش واقعی اقتصاد ایران باید خود را بهعنوان متغیر وابسته با جاهطلبی سیاستگذاران در بازارهای پول و سرمایه انطباق دهد.
📈بهنظر میرسد با سیر نزولی بخش واقعی اقتصاد از یکسو و حرکت با دور تند در موتورهای بازار پول و سرمایه، مقامات کشور با یک پیچیدگی خاص در سیاستگذاری مواجه شدهاند. اگر بخواهند از دور موتور بازار سرمایه با ابزارهایی همچون افزایش سنگین عرضههای اولیه، افزایش محدودیت نوسان روزانه قیمتها یا وضع مالیات بر عایدی سرمایه بکاهند، نقدینگی آزاد شده به سمت بازارهای موازی دیگر همچون ارز، طلا، مسکن و همچنین کالاها و خدمات مصرفی حرکت خواهد کرد و التهاب باز هم بزرگتری بر این بازارها تحمیل خواهد شد. از سوی دیگر اگر سیاستگذار انفعال پیشه کند و اجازه دهد بورس بر مدار گذشته به حرکت خود ادامه دهد، بنا بر اصل کلی ظروف مرتبط، بهمنظور حفظ قیمتهای نسبی، سایر بازارها نیز در پی بورس روانه خواهند شد و از این حیث شاهد یک سیکل معیوب قیمتی در بازارها خواهیم بود. به این ترتیب که سیر صعودی ارز، افزایش قیمت سهام کالامحور صادراتی در بورس را بهدنبال خواهد داشت و متعاقب افزایش قیمت سهام، بهمنظور حفظ قیمتهای نسبی، بازار ارز هم با شوکهای جدیدی روبهرو خواهد شد.
📈به هرحال سیاستگذاران اکنون در دوراهی قرار دارند. یا انفعال در سیاستگذاری را در پیش گیرند و اجازه دهند بحرانهای فعلی با شدت و حدت بیشتری در آینده تکرار شوند یا دست به چاقو شوند و خود را برای یک جراحی پرریسک آماده کنند؛ درحالیکه تا پایان دولت فعلی بیش از یک سال باقی نمانده است، پذیرش ریسک جراحی از سوی مقامات فعلی بسیار بعید مینماید و دولتمردان ترجیح میدهند این بیمار نحیف را به پزشک دیگری تحویل دهند، شاید که این دکتر جدید نوشدارویی جادویی برای معالجه بیمار بیابد.