انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۱۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

🌐 دلایل چسبندگی قیمت ها بویژه در کاهش ها در ایران/ محمدرضا منجذب

همواره یکی از مباحث مطرح در سطح جامعه اینست، که چرا مثلا وقتی نرخ دلار افزایش مییابد قیمت ها براحتی و به تناسب افزایش مییابند و در جهت عکس و کاهش نرخ دلار کاهش قیمتها یا تجربه نمیشود و یا تناسبی با کاهش نرخ ارز ندارد؟ پاسخ اصلی مربوط به دلایل چسبندگی قیمت ها دارد که ریشه در مباحث کینزی در اقتصاد کلان دارد. علاوه بر آن در هر اقتصادی دلایل خاص خودش نیز قابل اقامه و اضافه کردن هست. از جمله دلایل اصلی این موضوع در اقتصاد  بشرح زیر قابل بیان است:

1  وجود انتظارات تورمی، اکنون انتظارات تورمی بالایی در اقتصاد نقش بسته است. لذا بطور معمول کاهش این انتظارات زمانبر خواهد بود. بویژه که کاهش ها بعضا دچار نوسان افزایشی  بتبع نوسان  افزایشی در نرخ دلار هست.

2  تقاضای متراکم شده، بدلیل تورم بالا در سالهای اخیر در کالاهای مهمی چون مسکن، خودرو، موادغذایی و ... وجود دارد، و لذا بعضا با کاهشی در نرخ رشد اینگونه کالاها،  برخی ازمصرف کنندگان که از تورم عقب افتاده اند دست به خریدی جدید در بازاری میزنند و این خود بازدارنده کاهش قیمت هست. این عامل بسیار تحت تاثیر انتظارات تورمی هست.

3  قراردادهای دستمزدی و روابط بلندمدت، کارفرمایان بطور معمول قراردادهای خود را با عوامل تولید در طی یک سال و یا بیشتر می بندند. اگر در این قراردادها افزایش دستمزدی در حد تورم پیش بینی شده باشد، حال اگر رشد قیمتها کمتر از حد انتظار گردد تا زمانی که طول دوره قرارداد به پایان نرسیده امکان  تعدیل دستمزدها و لذا قیمت تمام شده کالاها وجود ندارد.

4 بنگاهها و تولیدکنندگان با افزایش حجم پول یا کاهش آن هماهنگ و به تناسب افزایش و کاهش در قیمتها نمیدهند. این موضوع بدلیل اطلاعات ناقص و با تاخیری هست که از ناحیه سطح عمومی قیمتها دریافت میکنند. این موضوع در بخش عوامل تولید و نیروی استخدام شده هم مصداق دارد.

5  تورم بخشی،. وقتی هزینه تولید و دستمزد کاهش مییابد و مواد اولیه گرانتر خریداری می شود، قیمت تمام شده نیز افزایش مییابد. طول قراردادها موجب میشود رشد قیمتها در جهت کاهشی یا مقاومت داشته باشد و یا با تاخیر اتفاق افتد.

6  تهدید به کاهش دستمزد ممکن است انگیزه کار را کم کند و برعکس تشویق به تلاش و افزایش بهره وری بهتر پاسخ می دهد. همچنین ترجیح تولیدکننده به نگهداری نیروی داخلی ،که مهارتی در تولید یا خدمت دارد، است تا به نیروی ارزانتر بیرونی و این خود موجب افزایش قیمت تمام شده میشود.

7  عدم وابستگی بخشی از تولیدات و خدمات به نرخ دلار و امثال آن،به تناسب وابستگی و یا عدم وابستگی تولید کالاها و خدمات به نرخ ارز، تناسب قیمت تمام شده آن کالاها از نرخ ارز تبعیت دارد یا ندارد.

8  عدم شفافیت و انحصار در تولید، اقتصاد ایران سالیان زیادی از ایندو پدیده رنج می برد. ایندو پدیده موجب افزایش قیمت ها میشود و مقاومت در کاهش آن. (مثال:بازار خودرو)

جمع بندی: افزایش حجم نقدینگی غیر متناسب با رشد تولید در دهه های اخیر موجب کاهش ارزش پول ملی و تورم دو رقمی شده است. حتی اگر بتوان نرخ ارز را کاهش داد، ولی قطعا نرخ ارز به نرخ های قبلی باز نمیگردد. حجم نقدینگی بالا و غیرمتناسب به همراه فشار دائمی طرف تقاضا، تورم را مهمان همیشگی اقتصاد ایران کرده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

پایمال شدن حقوق مشتریان، ضعف قانون یا نظارت؟ / سهراب دل انگیزان

💥 تبانی تولیدکنندگان با فروشگاه های بزرگ زنجیره ای برای درج قیمت بالاتر روی اجناس نوعی کلاه گذاشتن بر سر مشتریانی است که قربانی کژمنشی و کژگزینی ای می شوند که در چارچوب های علامت دهی غلط در نظام بازار اتفاق می افتد.

💥مجوزهای فعالیت های توزیعی و تولیدی نباید انحصاری باشد و تعداد مجموعه هایی که مجوز می گیرند باید به میزانی زیاد باشد که این مجموعه ها و یا فروشگاه ها قدرت تبانی با یکدیگر و یا با مجموعه زنجیره گسترده تولید خودشان را نداشته باشند. این تعداد زیاد از طریق علامت دهی در سیستم های مجوزدهی صورت می گیرد که با مقررات آسان شکل می گیرد. وقتی مقررات آسان در این زمینه اجرایی می شود، فروشگاه های زیادی مجوز خواهند گرفت و به همین دلیل آنها با هم رقابت می کنند و در پی رقابت شکل گرفته، بخش قابل توجهی از آشکارسازی و افشاسازی را انجام می دهند.

💥این کژمنشی باعث ایجاد رانت، رشوه، امتیاز دادن، فرصت و شکل گیری لابی می شود و هم از آن طرف کلاهبرداری هایی را در پی خواهد داشت. در این بحبوحه دولت چه می کند؟ دولت برای آنکه این فضای کژمنشی را از بین ببرد، سازمانی عریض و طویل برای نظارت ایجاد می کند؛ در حالی که آن سازمان نظارت کننده خود تبدیل به سازمانی می شود که بزرگ ترین رانت ها را خواهد دید، اما می گوید «من ندیدم!» / کسب و کار

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تفاوت دو فاز افت بازار در سال 92 و 99، آیا مدت زمان فاز افت بازار به اندازه سال 92 خواهد بود؟

پس از ریزش بازار در آذر ماه 92 حدود 4 سال طول کشید که بازار مجددا سقف قبلی را پس بگیرد! افت قیمتی شاخص در این مدت حدود 32 درصد بود.

بازار فعلی از 20 مرداد وارد فاز ریزشی شده و شاخص کل تا امروز ( حدود 5 ماه و 15 روز)، بیش از 49 درصد ارزش خود را از دست داده است.

بنابر این افت قیمتی تا اینجای کار بسیار بیشتر از سال 92 بود،  آیا باید انتظار داشت که مدت زمان این فاز هم به اندازه ریزش قبلی طولانی باشد؟

در سال 92 اتفاقاتی افتاد که تفاوت‌های اصلی این دو فاز ریزش را نشان می‌دهد:

▪️سرکوب دلار باتوجه به خوش‌بینی به برجام در سال 92 و خبرهای خوش سیاسی در آن زمان

▪️ ایجاد رکود در بازارها به هدف کنترل تورم افسار گسیخته

🔹به عبارتی، سناریویی که دولت در سال 92 داشت، ابتدا کنترل تورم بود و در گام بعد، ایجاد رونق به کمک برجام (جذب سرمایه‌گذاری خارجی+تزریق منابع نفتی به اقتصاد)، کاهش نرخ بهره سپرده‌‌های بانکی، و آزاد سازی نرخ ارز.

اما متاسفانه نه تنها رونقی اتفاق نیافتاد، بلکه با سرکوب نرخ ارز،

▫️برخی کارخانجات تعطیل یا زیان‌ده شدند،

▫️واردات زیاد شد (قدرت خرید مردم، به دلیل کالاهای وارداتی ارزان، رشد کرد(

▫️خروج سرمایه و منفی شدن تراز پرداخت‌ها شرایط را برای جهش نرخ ارز فراهم کرد.

تفاوت زمانی و ارزشی افت سال 99 نسبت به سال 92

در سال 92 بازار به مدت 3 سال رکود داشت و تورم برای سه سال به زیر 10% رسید.

اما در شرایط فعلی چند تفاوت اساسی وجود دارد:

 

1  باتوجه به لایحه بودجه سال 1400، بنظر می‌رسد در بهترین شرایط، سال آینده 30% تورم داشته باشیم.

2  به گفته رئیس بانک مرکزی، نقدینگی مانند گلوله برفی در حرکت به سمت پایین بزرگتر می شود.

)ضریب فزاینده نقدینگی از 5.4 در سال 92 به بیش از 8 رسیده است؛ یعنی در آن زمان با خلق 1 ریال، نقدینگی 5 برابر می‌شد اما اکنون به ازای خلق هر 1 ریال، 8 برابر نقدینگی ایجاد می شود و این یعنی تورم بیشتر(.

3  با توجه به وضعیت بازار جهانی و خلق نقدینگی گسترده در اقتصادهای بزرگ، انتظار رشد قیمت کامودیتی‌ها را طی سال آینده داریم.

4  در سال 92 بازار طی یک روند سه ساله آهسته آهسته به ارزش ذاتی خود نزدیک شد و با بهبود شرایط بنیادی در بازار جهانی رشد خود را آغاز کرد، اما در شرایط کنونی بازار درکمتر از شش ماه حتی با فرض دلار 20 هزار تومانی حباب منفی گرفته است.

بنابراین، انتظار داریم بازار بخشی از ریزش خود را طی سال آینده جبران کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

بیراهه برهان خلف در اقتصاد

در هندسه اثبات از راه برهان خلف به این معنی است که مثلا برای اثبات یک ادعا مثل برابری دو زاویه نشان دهیم گزینه‌های دیگر امکان‌پذیر نیست و مسیر اثبات آنها به بن‌بست می‌خورد و تنها راه باقیمانده قبول ادعای مذکور است.

کشور ما نیز متاسفانه در پیمودن مسیر توسعه به جای راه مستقیم و کوتاه، همین راه غیربهینه و طولانی را در پیش گرفته است و به جای راه‌حل اصلی مسائل، اقسام راه‌های فرعی و غلط را دنبال می‌کند و تا مطمئن نشود راه دیگری غیر از راه درست ممکن نیست به انتخاب درست دست نمی‌زند. برای روشن شدن موضوع چند مثال روز را مطرح می‌کنم.

اخیرا کشور با تهدید قطع برق به‌دلیل کمبود گاز و آلودگی ناشی از سوزاندن مازوت روبه‌رو شده است. مساله اصلی این است که قیمت‌گذاری گاز چنان نادرست است که هیچ انگیزه‌ای برای رفتار مصرفی بهینه در سمت خانوارها و رفتار تولیدی بهینه در سمت بنگاه‌های اقتصادی ایجاد نمی‌کند.

نماد آن این است که افراد در زمستان همان لباسی را می‌پوشند که در تابستان می‌پوشیدند. درنتیجه مصرف گاز با سرعت رو به افزایش است و وزارت نفت بیهوده و به غلط تلاش می‌کند این رشد مصرف را با رشد استخراج گاز که متعلق به نسل‌های بعدی نیز هست، جبران کند.

راه درست مواجهه اصلاح قیمت‌گذاری گاز است؛ اما چون جامعه و سیاست‌گذاران حاضر به این کار نیستند اقسام موضوعات فرعی برجسته می‌شود و حول آنها مناقشات سیاسی نیز شکل می‌گیرد.

اخیرا عده‌ای استخراج رمزارزها و عده‌ای دیگر تحریم و عقب‌مانده بودن فناوری نیروگاه‌ها را عامل اصلی مشکل اعلام کرده‌اند و حول این تحلیل‌ها تبلیغات سیاسی نیز شکل گرفته است. گرچه این مسائل فرعی نیز ریشه در همان مساله اصلی دارد؛ اما یک غفلت عمدی جمعی درمورد مساله اصلی به چشم می‌خورد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی