انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۳۱۶ مطلب با موضوع «اقتصاد ایران» ثبت شده است

⭕️تفاوت نگاه مهندسی و حسابداری با نگاه علوم اجتماعی و اقتصاد/علی سرزعیم

شاید یکی از تاثیرگذارترین مقالاتی که در عمرم خوانده ام، مقاله ای است که توسط جان فارستر چند دهه قبل به سال 1971 با عنوان «رفتارهای خلاف شهود سیستم های اجتماعی» نوشته شده است. در این مقاله نویسنده می گوید که پدیده های اجتماعی رفتارهایی دارند که با شهود عادی قابل فهم و پیش بینی نیستند، زیرا فهم متعارف ما درک خطی و مکانیکی از پدیده ها دارد، در حالیکه در اغلب سیستم های اجتماعی سازوکار بازخورد وجود دارد و همین امر یک سیستم را غیرخطی می کند. دقیقا به همین دلیل فهم و تحلیل و پیش بینی پدیده های اجتماعی امری است که نیاز به آموزش و ممارست دارد و نمی توان به شهود فردی اتکا کرد.

شاید بتوان ویژگی نگاه مهندسی و خصوصا حسابداری را ایستا دیدن و تحلیل کردن مسائل عنوان کرد، ولی ویژگی نگاه علوم اجتماعی و اقتصاد تحلیل پویا و دینامیک است. در علوم اجتماعی و به ویژه اقتصاد، افراد می آموزند که مسائل را بیش از اینکه به شکل یک مسئله بهینه سازی خطی ببینند، به شکل انتخاب استراتژی در درون یک بازی چندجانبه تحلیل کنند که هر حرکت واکنش دیگران را  به همراه خواهد داشت و از تجمیع رفتارها و اقدامات است که برآیند نهایی مشخص می شود.                              

در عرصه بهداشت سابقا کشور ما با مشکلات زیادی روبه رو بود. برای مثال هزینه های درمانی بالا رفته بود، اما بیمه ها سهم کمی از این هزینه ها را پرداخت می کردند و در نتیجه بیماران مجبور بودند مابه التفاوت را که اصطلاحا «پرداخت از جیب» خوانده می شود از جیب بپردازند. این امر موجب می شود تا خانوارهایی که درآمد یا پس انداز کمی داشتند، با مواجه شدن با یک بیماری پرخرج به سرعت به ورطه فقر کشیده شوند. خب در چنین وضعیتی، پزشکانی بر سر کار آمدند و تصور می کردند که با مسئله ساده ای روبرو هستند که نیازی به دانش تخصصی اقتصاد بهداشت ندارد. از دید آنها مسئله روشن بود، زیرا تصور می کردند که کافی بود تا دولت بخش عمده مابه التفاوتی که توسط مردم پرداخت می شد را بر عهده گیرد. در این صورت تراز کماکان برقرار می ماند و فشار بر اقشار ضعیف کمتر می شد. این نگاه مسئله را به یک معادله حسابداری ساده تقلیل می داد که در یک سمت هزینه ها قرار داشت و در سمت دیگر منابعی که باید آن را بپردازد. این تحلیل ساده انگارانه موجب شد که طرح تحول سلامت کلید بخورد و تصور شود که به سادگی می توان مسئله درمان را حل کرد و یادگاری خوبی بر جای گذاشت.

  اگر مسئولان حوزه بهداشت به تصور شهودی خود اتکا نداشتند و به دانش سیاستگذاری سلامت ارزش قائل می شدند، این نکته ساده را می‌خواندند که هرجا دولت یا بیمه ها هزینه ها را پرداخت می کنند، مشکل مخاطره اخلاقی سر بر می‌آورد و اگر سازوکار کنترل هزینه اعمال نشود، هزینه ها سر به فلک خواهد کشید. ما اولین کشوری نیستیم که چنین اشتباهی را تجربه می کنیم، بلکه کشورهای دیگر قبل از ما همین اشتباه را کردند و اشتباه آنها در کتابها مستند شد، ولی ما متاسفانه ارزشی برای مرور تجربیات دیگران قائل نشدیم و تجربه دیگران را مجددا تجربه کردیم و منابع کشور را به این شکل ضایع کردیم.                        

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

️دومین شوک منفی عرضه و توقع معقول از سیاستگذاری پولی/ تیمور رحمانی

برخی پیش بینی ها حکایت از آن دارد که اقتصاد جهان حدود  ۲.۷ تریلیون دلار بر اثر شیوع ویروس کرونا زیان خواهد دید. بزرگترین اقتصاد دنیا به دلیل وحشت از پیامدهای ویروس کرونا و عواقب رکودی آن در یک تصمیم گیری خارج از جدول منظم سیاستگذاری آن، نرخ  بهره سیاستی را به طور محسوسی کاهش داد و فعلا شاخص های عمده سهام دنیا نشانه ای از بهبود را نشان نمی دهند و می دانیم که پایین ماندن نرخ بهره سیاستی در سالهای اخیر امکان بهره گیری از سیاست پولی برای جلوگیری از رکود را از طریق کاهش نرخ بهره محدود کرده است و شاید نگرانی منعکس شده در بازارهای سهام نیز از همین موضوع سرچشمه می گیرد. نکته با اهمیت آن است که پیامد ویروس کرونا برای اقتصاد جهانی از نوع شوک منفی عرضه است و می دانیم که سیاستگذاری پولی توانایی محدودی در مقابله با شوک منفی عرضه دارد. با توجه به این مقدمه به بررسی پیامد ویروس کرونا برای اقتصاد ایران می پردازیم و اینکه چه تغییر مسیری محتمل است در وضعیت اقتصاد کلان ایران بر جای بگذارد و چه توقعی از سیاستگذاری و از جمله سیاستگذاری پولی داشته باشیم.

می‌دانیم که اقتصاد ایران بر اثر شوک منفی عرضه ناشی از تحریم های آمریکا در سال ۱۳۹۷ دچار رکود تورمی شدیدی شد که خود را در جهش تورمی و رشد منفی تولید نشان داد. نرخ تورم نقطه به نقطه در اردیبهشت ۱۳۹۸ به بالای ۵۰ درصد رسید و نرخ تورم متوسط سالانه هم در بهمن ۱۳۹۸ به ۳۷ درصد رسیده است.  اقتصاد ایران در نیمه دوم سال ۱۳۹۸ از مرحله خطرناک ورود به وضعیت تورم های بسیار شدید و تعمیق بیشتر رکود فاصله گرفته است و در حال احیای خود می باشد(البته باید توجه داشت که این بدان معنی نیست که اقتصاد ایران به وضعیت مطلوب برگشته است بلکه بدان معنی است که از وخیم شدن وضعیت جلوگیری شده است)

شیوع کرونا در اقتصاد جهانی و همچنین در ایران می تواند سبب بازنگری در پیش بینی های قبلی شود و ما را آماده دوران گذاری برای تحمل شرایط دشوار و شکل دادن توقع معقول از سیاستگذاری پولی نماید. در ماههای اخیر با وجود آنکه سیاستگذار پولی در تلاش شدید برای تداوم ثبات بخشی به بازار ارز و لذا پایین نگهداشتن انتظارات تورمی بوده است، مواردی چون تشدید فشار ناشی برنامه هسته ای، لیست سیاه اف ای تی اف، انباشت ریسک در برخی بازارها در ایران و مواردی از این دست رخ داده است که می تواند تا حدی تلاش های سیاستگذار پولی را کم اثر نماید. اما مهم تر از همه این حوادث، شیوع ویروس کرونا در جهان و ایران است. وقوع این حادثه از دو منظر مانند یک شوک منفی عرضه شدید برای اقتصاد ایران محسوب می شود و به طور طبیعی انتظار تشدید یا تداوم رکود تورمی موجود را ایجاد می نماید.

تمام آنچه که اشاره شد، بدان معنی است که برای سال ۱۳۹۹ آنچه ثبات سازی در بازار ارز برای اقتصاد ایران فراهم کرده بود، بر اثر دومین شوک منفی عرضه در دو سال متوالی، تا حدی خنثی شده و متوقف شود. تنها چیزی که می تواند مایه امیدواری باشد آن است که شیوع این ویروس امری موقتی بوده و برخلاف شوک ناشی از تحریم، مدت زیادی دوام نمی آورد. اگر امیدوار باشیم که شیوع ویروس کرونا در اردیبهشت خاتمه یابد، آنگاه اثر آن در وارونه کردن تورم و تداوم رشد منفی هم بر طرف شده و اقتصاد ایران مجددا پس از یک دوره انتقالی حدود ۴ تا ۵ ماهه به تداوم روند رو به بهبود ادامه دهد. نکته با اهمیت آن است که سیاست پولی ابزار چندانی برای مقابله با این شوک منفی در اختیار ندارد(همانطور که در دنیا نیز همینطور است).

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

سقوط آزاد قیمت جهانی نفت و ارزهای مجازی/ مجتبی کریم آقایی

🔹قیمت نفت خام برنت با سقوط 33 درصدی به بشکه 28 دلار کاهش یافت.

🔹به دنبال شکست توافق روسیه و عربستان سعودی، عدم حصول توافق میان اعضای اوپک در نشست اخیر و کاهش تقاضا در نتیجه شیوع ویروس کرونا، قیمت جهانی نفت به یکی از پایین‌ترین ارقام خود رسید. این در حالیست که مطابق با بررسی صندوق بین المللی پول، ایران برای نداشتن کسری بودجه نیازمند نفت ۱۹۴ دلاری است.

 همچنین بازار ارز مجازی به دنبال سقوط قیمت نفت و سقوط سهام فرو ریخت و باعث شد ۲۱.۵۸ میلیارد دلار از ارزش ارزهای مجازی تنها ظرف چند ساعت بر باد برود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

ایدئولوژی ضد پیشرفت‼️  / موسی غنی نژاد

 ⭕️مشکل ما نه مشکل مدیریت است، نه مشکل اقتصاد و نه حتی مشکل سیاست به معنای کلی کلمه؛ مشکل ما ایدئولوژی است.

⭕️ما گرفتار نوعی ایدئولوژی شده‌ایم که دست و پای مملکت را برای هرگونه پیشرفت بسته است. این ایدئولوژی در سطوح مختلف قابل مشاهده است. مثلاً در حوزه اقتصادی اینکه مشاهده می‌شود یک عده هنوز از خودکفایی دم می‌زنند، نشانه این ایدئولوژی کهنه و منسوخ است.

خودکفایی در دنیای امروز بی‌معناست و کسانی که این حرف را مطرح می‌کنند، هرگز نمی‌توانند به صورت استدلالی از موضع خود دفاع کنند. به همین دلیل آن را تنها به صورت یک حکم دستوری و یک موضع اعتقادی مطرح می‌کنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

خط و نشان غیرمستقیم سازمان بورس برای خریداران سهام

متن اطلاعیه لغو تصمیم اخیر سازمان بورس در کاهش دامنه نوسان را شاهد هستیم و در نامه آمده که تا تشکیل جلسه 20 اسفند و طرح مسئله در شورای عالی بورس این تصمیم منتفی است. اما در اطلاعیه به صورت علنی نسبت به رشدهای حبابی قیمت سهام هشدار داده شده است و برخلاف اظهارنظرهای اخیر که علت تصمیم‌گیری موضوع دیگری مانند مالیات یا هراس از ریزش بازار مطرح می‌شد مشخصا به رشدهای بدون پشتوانه سهام اشاره شده است. هراس منطقی از عاقبت رشدهای غیرمنطقی و حبابی در سهام بسیاری از شرکت‌ها نگرانی زیادی را به وجود آورده است.

در شرایط کنونی و پس از رشدهای بی‌محابای قیمتی شاید به جای اینکه به دنبال سهام ارزنده جهت کسب سود باشیم باید بیشتر مواظب بود تا در دام سهام که حداقل حباب عیان و آشکار را دارا هستند نیفتیم.

⚪️ ممکن است برخی نسبت به ارائه این مطلب نقد داشته باشند اما در حقیقت سهام برخی از شرکت‌ها به خصوص شرکت‌های کوچک با حباب قیمتی همراه هستند. برای مثال به حباب وآوا، وگستر، وجامی، ومشان، وشمال، جهرم، تپکو بسیاری از نمادهای کوچک بورسی و فرابورسی و حتی نمادهای بزرگ این بازارها اشاره کرد. برای مثال شمواد و شپلی که در ساخت زیان با یکدیگر سال‌های سال است رقابت دارند و بعضا سهام آن‌ها دست‌مایه بازی سفته‌بازان قرار می‌گیرد و هر بار نیز قربانی جدیدی می‌گیرد.

⚪️ یا به حباب آشکار قیمتی وگستر اشاره شد. سهام برخی از شرکت‌ها سرمایه‌گذاری چندین برابر ارزش واقعی و ذاتی (NAV) معامله می‌شوند که به آن‌ها بارها اشاره شده است. زمانی‌که این ادعا وجود دارد که سهام بسیاری از شرکت‌های زیرمجموعه این سرمایه‌گذاری‌ها نیز حباب آشکار را دارا هستند. شاید مشکل از این‌جاست که معامله‌گران بازار سهام کشورمان با مفهوم NAV آشنا نیستند.

⚪️ در صورت‌های مالی 9 ماهه (در سامانه کدال در نماد وگستر موجود است) می‌توان حقوق صاحبان سهام این شرکت را مشاهده کرد. حقوق صاحبان سهام از کسر بدهی‌ها (سمت چپ) از دارایی‌ها به دست می‌آید. این سرفصل به عنوان ارزش دفتری نیز شناخته می‌شود. منظور از ارزش دفتری نیز اگر بخواهیم خیلی ساده مطرح کنیم شما یک دارایی را سال 90 با قیمت یک میلیارد تومان خرید کرده‌اید که این دارایی باید در صورت‌های مالی شما با همین بهای تمام‌شده منعکس شود. حال اگر این دارایی استهلاک‌پذیر باشد مانند ماشین‌آلات در نتیجه با کسر استهلاک سالیانه از بهای تمام‌شده هر سال ارزش دفتری جدیدی ثبت می‌شود. استهلاک نیز در صورت سود و زیان منعکس می‌شود. اما ممکن است دارایی یک قطعه زمین باشد که استهلاک‌پذیر نیست در نتیجه بهای تمام‌شده با ارزش دفتری یکسان است.

⚪️ حالا فرض کنید که کل ارزش دفتری دارایی‌ها شما همان حقوق صاحبان سهام است که در صورت‌های مالی 9 ماهه مشاهده می‌شود. اما از سال 90 تاکنون این دارایی یک میلیارد تومانی به 10 میلیارد تومان رسیده است اما در قوانین حسابداری شما ارزش روز ثبت نشده و همچنان این دارایی با همان ارزش قدیم آن ثبت است. اگر این دارایی یک سهم یا شرکت دیگری باشد اختلاف ارزش روز با بهای تمام‌شده در عملکرد ماهانه شرکت‌های سرمایه‌گذاری در دسترس است. حقوق صاحبان سهام وگستر حدود 50 میلیارد تومان است.

⚪️ اختلاف ارزش روز با ارزش دفتری سرمایه‌گذاری‌های وگستر نیز تا پایان ماه بهمن 41 میلیارد تومان بوده است؛ این عدد را می‌توانید از گزارش ماهانه در سامانه کدال مشاهده کنید. همچنین علاوه بر دارایی‌های سرمایه‌گذاری هیچ‌گونه دارایی ثابت قابل توجهی نیز مشاهده نمی‌شود. بر این اساس خالص ارزش دارایی‌های وگستر (Net asset vlue) حدود 91 میلیارد تومان تا پایان بهمن است. همچنین طی دی و بهمن حدود 33 میلیارد تومان نیز سود حاصل از فروش سرمایه‌گذاری شناسایی شده است. در نتیجه از جمع این اعداد و با ارفاق خالص ارزش دارایی‌های وگستر به حدود 325 تومان به ازای هر سهم می‌رسد.

اما NAV شرکت یعنی این‌که شما اگر شرکت را منحل کنید و همه آن‌چیزی که در شرکت هست را بفروشید و بدهی‌های آن را نیز پرداخت کنید تمام آن‌چه برای شما به عنوان سهام‌دار می‌ماند همین مبلغ برای مثال 133 میلیارد تومان است. این در حالی است که ارزش بازار (یا همان سهمی) که شما در حال خرید آن هستید حدود 300 میلیارد تومان است. اگر بخواهیم برای یک معامله‌گر مبتدی توضیح دهیم در حالی‌که وگستر با سرمایه 40 میلیارد تومانی حداکثر ارزش حدود 325 تومان را دارا است این شرکت را حدود 2.5 برابر ارزش واقعی می‌خرید. در ماه‌های گذشته نیز به این موضوع اشاره شده بود اما فعلا افسار حباب سهام در دست نقدینگی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تحلیلی کوتاه بر تصمیم جدید بورس/ مجتبی کریم آقایی

طی روزهای گذشته هشدارهایی در خصوص وضعیت بازار بورس داده شد. با تصمیم سازمان بورس کلیه معاملات از نوسان 5 به درصدی به نوسان 2 درصدی خواهد رسید. بنظرمی آید در روزهای آینده بازار بورس( در صورتیکه دستکاری نشود)،  مواجه با  صف های سنگین فروش و خرید  شود .

با توجه به شرایط اعلامی احتمالا در روزهای آتی صف های فروش شلوغ تر و غول نقدینگی به سمت سایر بازارها به جریان شود و نتیجتا تورم و گرانی را در جامعه بیشتر از قبل کند.

البته عرضه اولیه پتروشیمی تندگویان در روز شنبه  اثر محدودیت را تا حدودی کم میکند. روز شنبه بیش از  ۲ میلیارد و ۶۰ میلیون و ۳۵۹ هزار سهم از شگویا با قیمت ۴۳۸ تومان عرضه می‌شود.. این عرضه می‌تواند بیش از ۹۰۰ میلیارد تومان نقدینگی خرد جذب کند. توسعه عرضی راه‌حل مقابله با هیجان سهام است و نه محدودسازی معاملات.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

بازسازی سرمایه اجتماعی/ عباس عبدی

پیش‌تر عوامل تولید به‌طور سنتی شامل کار، زمین و سرمایه فیزیکی و مالی محسوب می‌شدند. ولی دو عامل مهم دیگر نیز باید به آنها اضافه کرد. اطلاعات و سرمایه اجتماعی. امروز سهم اطلاعات بسیار مهم‌تر از عوامل دیگر شده است؛ ولی در این میان اهمیت سرمایه اجتماعی به علت آنکه کمتر در معرض مبادله قرار می‌گیرد، فراموش می‌شود.

کار، زمین و سرمایه جزو کالاهای خصوصی و قابل مبادله هستند؛ به همین علت در محاسبات اقتصادی قرار می‌گیرند حتی اطلاعات نیز تا حدی همین وضع را دارند؛ هر چند اطلاعات از جهتی دیگر با کار و زمین و سرمایه فرق دارد؛ زیرا تکثیر آن کم هزینه و در حد صفر است. ولی سرمایه اجتماعی که بستر مناسب را برای ترکیب عوامل دیگر فراهم می‌کند، ویژگی کالای خصوصی را ندارد. سرمایه اجتماعی چیست؟ خیلی چیزها را می‌تواند شامل شود. ولی در نهایت همان چیزهایی است که موجب می‌شود یک سرمایه‌گذار سود ۱۵ درصدی در یک کشور را به سود ۵۰ درصدی در کشور دیگری ترجیح دهد یا برای تولید یک دلار کالا نیاز کمتری به نهاده‌ها و عوامل دیگر تولید داشته باشد. در حقیقت سرمایه اجتماعی روان‌کننده گردش امور اقتصادی و جز آن است؛ ضمن اینکه ذاتا نیز مطلوبیت دارد.

رکن مهم سرمایه اجتماعی، اعتماد است. اعتماد به همکار، اعتماد به نهادها، اعتماد به حکومت و اعتماد به دیگران. اعتمادی فراتر از پایگاه‌های انتسابی؛ مثل خانواده، قوم، قبیله و... مثال مشهور آن نیز از بازرگانان الماس و اعتمادی است که در دادن قطعات الماس به یکدیگر دارند. همه آنان که در بازار کار کرده‌اند، می‌دانند تا چه اندازه بازرگانان و فعالان اقتصادی نیازمند اعتماد به یکدیگر هستند و اعتماد چگونه هزینه مبادله را کم و چرخ‌های اقتصادی را روان و روغن‌کاری می‌کند و همه مردم بدون استثنا از آن بهره‌مند می‌شوند. یکی از دغدغه‌های اصلی دولت‌ها کسب اعتماد مردم است؛ زیرا بدون اعتماد هیچ سیاست و برنامه‌ای نمی‌تواند موثر باشد یا حداقل کم هزینه باشد. اعتماد نیز به سختی به دست می‌آید و به سادگی از دست می‌رود. سرمایه بزرگی است که فقط افراد کوته‌بین حاضر می‌شوند با بیان دروغ آن را به باد بدهند. داستان چوپان دروغگو را از کودکی آموخته‌ایم؛ ولی در عمل به کار نمی‌بندیم. اینکه اعتماد چگونه به دست می‌آید، بحث دیگری است که فرآیند طولانی‌مدت و پیچیده‌ای دارد. ولی اینکه وضع ایران از حیث اعتماد چگونه است و چه روندی را در سال‌های اخیر طی کرده، موضوع مهمی است که باید به آن پرداخت.

پیمایشی که در سال ۱۳۹۴ با هدف سنجش سرمایه اجتماعی کشور انجام شد، میزان اعتماد را در کشور در سه سطح کلان، میانی و خُرد اندازه گرفت. توضیح همه آنها نیازمند چند مقاله یا کتاب است. کافی است که برخی از این شاخص‌ها را با یکدیگر مرور کنیم. ارقام شامل زیاد و خیلی زیاد به کم و خیلی کم است. متوسط حذف شده است. هر کدام از این شاخص‌ها سرجمع پرسش‌های جزئی‌تر است که آنها را سنجیده‌اند که امکان ورود به جزئیات نیست. هر چه شاخص کم به زیاد بالاتر باشد، ارزیابی مردم از آن موضوع بدتر است.

 با چنین شاخص‌های اعتمادی که به‌جز یکی دو مورد در بقیه موارد مقادیر کم و خیلی کم آن بیشتر و خیلی بیشتر از مقادیر زیاد و خیلی زیاد است و در برخی موارد به نسبت ۱۰ نیز می‌رسد. شاخص‌های اعتماد اجتماعی در سطح کلان و سپس میانی اندک است. در سطح خرد نیز به شدت وابسته به تعلقات خانوادگی و قومی و فامیلی است و اعتماد تعمیم‌یافته به نسبت اندک است.

در چنین محیطی هزینه‌های سیاست‌گذاری، بسیار بالا و کارآیی آنها بسیار کم می‌شود؛ زیرا بخش مهمی از منابع صرف خنثی کردن بی‌اعتمادی ساختاری و ریشه‌ای می‌شود. در موضوعی چون اپیدمی کرونا این مشکل حادتر می‌شود؛ زیرا برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری بیش از آنکه به انگیزه‌های اقتصادی و تولیدی مربوط شود، به موضوع رفتارهای انسانی ربط دارد و این نیازمند سطح بالاتری از اعتماد عمومی تعمیم‌یافته است. مهم‌ترین وظیفه یک دولت مدرن این است که تا حد ممکن میزان اعتماد و سرمایه اجتماعی را در تمام حوزه‌ها و شاخه‌ها افزایش دهد. این متغیر نه تنها نقش برجسته‌ای در روان‌سازی امور اقتصادی و اجتماعی و کاهش هزینه‌ها و افزایش کارآیی دارد، بلکه آرامش روحی و روانی ایجاد می‌کند که یک مطلوبیت ذاتی و ارزشمند برای فرد و جامعه است. بنابراین بهبود این شاخص نه تنها نقش ابزاری برای رسیدن به اهداف دیگر دارد، بلکه ذاتا نیز یک هدف مطلوب محسوب می‌شود. متاسفانه از سال ۱۳۹۴ تاکنون نه تنها این شاخص‌ها بهبود نیافته که بدتر شده است. برای نمونه امید به آینده به طرز معناداری کاهش چشمگیری یافته است. به نظرم اگر امکانی فراهم شود که یک انتخابات دموکراتیک برگزار شود، بهترین شعاری که یک نامزد ریاست جمهوری می‌تواند برگزیند، برنامه‌ای برای بازسازی و ارتقای سرمایه اجتماعی است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

بانک مرکزی از چه راه‌هایی می‌تواند جلوی رشد نقدینگی را بگیرد؟

نرخ رشد نقدینگی نسبت به مدت زمان مشابه در سال گذشته افزایش بیشتری را نشان می‌دهد که دلیل آن به احتمال زیاد، افزایش بدهی‌های دولت به بانک مرکزی است و با توجه به اینکه درآمدهای ارزی ما کاهش پیدا کرده نمی‌دانم تا چه اندازه می‌شود افزایش نرخ رشد نقدینگی را به نسبت خرید ارز نسبت داد.

🔹اگر دلیل این موضوع افزایش دارایی ارزی بانک مرکزی باشد، ساده‌تر این مشکل حل می‌شود. به این صورت که بانک مرکزی می‌تواند با فروش دارایی ارزی این حجم پولی را که در اقتصاد بوجود آمده را کم کند. این امکان باید برای بانک مرکزی وجود داشته باشد تا در سه ماهه پایانی سال با انجام عملیات استریلیزه کردن حجم نقدینگی را حداقل به اندازه‌ای که در سال‌های قبل بوده کاهش دهد، وگرنه این حجم بالای نقدینگی آثار تورمی بیشتری نسبت به سال‌های گذشته خواهد داشت.

🔹اگر بدهی دولت به بانک مرکزی افزایش پیدا کرده باشد، کاری سختی است به این دلیل که برای خنثی کردن افزایش نقدینگی باید دولت بدهی‌هایش را به بانک مرکزی پس بدهد که این دشوار است و شدنی نیست. اگر طبق گفته رئیس کل بانک این افزایش نرخ رشد نقدینگی به دلیل دارایی ارزی بانک مرکزی باشد مشکل قابل حل است و بانک مرکزی می‌تواند با فروش ارز هم نرخ ارز را پایین آورد و هم اینکه بخشی از نقدینگی را از بین ببرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

کرونا و گران‌فروشی

فکر نکنم کسی نیاز به شواهدی برای افزایش ناگهان قیمت و نایابی کالاهایی مثل ماسک و ضدعفونی‌کننده دست و محیط در این روزها داشته باشد. همه ما این موضوع را احتمالا کاملا از نزدیک لمس کرده‌ایم. موضوع خاص ایران هم نیست و کمابیش در همه کشورها همین اتفاق افتاده است.

در چنین شرایطی سوالات مهمی پیش روی اقتصاددانان، متخصصان اخلاق کاربردی، علوم اجتماعی، علوم رفتار و حوزه‌هایی مثل مدیریت زنجیره تامین قرار می‌گیرد. اولین سوال احتمالا در راستای درک این است که چرا این اتفاق افتاده است: مردم می‌پرسند که یک ماسک ساده مگر نیاز به چه موادی دارد که قیمتش ناگهان ۳۰-۴۰ برابر شده است؟ سوالات بعدی جنبه هنجاری‌تری دارند: آیا اخلاقی است که یک فروشنده ناگهان قیمت را این قدر بالا ببرد؟ و نهایتا دسته سوم سوالات می‌‌پرسند چه کار باید کرد و سیاست بهینه چیست؟

بدون این‌که فعلا قصد داشته باشیم یک جواب آماده از پیش و ساده به این سوالات بدهیم، می‌توانیم در قدم اول برخی اصول ابتدایی را فهرست کنیم که احتمالا افراد زیادی روی آن‌ها توافق اولیه خواهند داشت.

در سمت تولید

- افزایش تقاضا برای این کالاها واقعی و عقلانی است. بسیاری از این کالاها تا همین ۲-۳ هفته پیش فقط برای جمعیت کوچکی از جامعه کاربرد داشتند و در نتیجه ظرفیت تولید و توزیع و موجودی آن‌ها هم متناسب با همین سطح تقاضا بود. ولی با گسترش احتمال بیماری، ناگهان تقاضا برای آن‌ها و تمایل به پرداخت برای‌شان ده‌ها برابر شده است. در نتیجه به خاطر صلب بودن نسبی عرضه در کوتاه‌مدت و جهش شدید تقاضا، قیمت بالا رفته است.

- پس ما باید کاری کنیم که «انگیزه» تولید چنین محصولاتی در جامعه ناگهان بالا برود و تولید حقیقی آن‌ها به سطح تقاضای جدید برسد. سیاست‌های سمت بنگاه‌ها و تولیدکنندگان باید معطوف به حداکثر کردن انگیزه تولیدکنندگان باشد و نه تخریب آن.

- به خاطر عوامل بالا، رفتار کوتاه‌مدت و میان‌مدت قیمت با هم فرق خواهد کرد. ماسکی که قیمتش الان ۳۰-۴۰ برابر شده است، ممکن است ظرف چند روز یا چند هفته به قیمت خیلی پایین‌تری برسد. چرا؟ چون رساندن تولید به سطح جدید نیازمند زمان است. عناصر زنجیره تامین با دیدن علامت قیمت جدید، ظرفیت خود را از محصولات دیگری که تقاضای آن‌ها در این شرایط پایین آمده به سمت محصولاتی که الان تقاضا دارند سوق خواهند داد. ولی این کار نیازمند مقداری زمان و احتمالا تلاش است.

- باید بین افزایش قیمت ناشی از محدودیت‌های موقت تولید در یک صنعت رقابتی و افزایش قیمت ناشی از قدرت بازار، انحصار و دست‌کاری عامدانه قیمت تفاوت گذاشت.

در سمت مصرف

- در شرایط اپیدمی کالاهایی مثل ماسک و ضدعفونی‌کننده جنبه «اکسترنالیتی مثبت» دارند چون مصرف آن‌ها نه تنها به خود فرد فایده می‌رساند، بل‌که باعث کاهش احتمال انتقال بیماری به بقیه هم می‌شود. در نتیجه ما با یک کالای خصوصی صرف طرف نیستیم و تامین کالاهای بهداشتی برای گروه‌های مختلف به نفع همه جامعه است.

- در هر جوابی که می‌‌دهیم نباید فراموش کنیم که مساله به جان انسان‌ها مربوط است و زندگی آدم‌ها در چنین شرایطی نباید ربط مستقیم به وضعیت اقتصادی و درآمد شخصی آن‌ها داشته باشد. همدلی در تحلیل شرایط و ارائه پاسخ‌ها را نباید فراموش کرد.

- اقشار کم‌درآمد در شرایط بحران به طور عمومی آسیب‌پذیرتر هستند. افزایش قیمت چنین محصولاتی (در حدی که کاملا از توان خرید آن‌ها خارج می‌شود) آن‌ها را خیلی بیش‌تر آسیب‌پذیر می‌کند.

- ارزش مصرفی ماسک و مواد بهداشتی برای همه یک‌سان نیست. کسانی که در مناطق در معرض اپیدمی (به خاطر شرایط جغرافیایی یا کاری) هستند نیاز خیلی بیش‌تری به چنین محصولاتی دارند تا کسانی که از آن دور هستند.

جمع‌بندی 

چنین مساله‌هایی جواب‌های ساده ندارند و بخشی از جواب به شدت به اقتضای شرایط مربوط است. ولی در هر صورت، مداخله‌های نادرست و فکرنشده و ناگهانی در شرایط بحران بسیار هزینه‌زا است. نه تنها می‌تواند باعث فساد بل‌که باعث ناکارایی و کم‌یابی بیش‌تر شود. هر قدمی باید خیلی فکرشده برداشته شود. در این بین ظرفیت اقدامات داوطلبانه و نوع‌دوستانه هم در سمت تولید و هم در سمت مصرف‌کنندگان را نباید دست‌کم گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

درگذشت بنیان‌گذار ایران‌خودرو

دیروز در شرایطی بنیان‌گذار ایران خودرو در انگلیس درگذشت که از وی به‌عنوان شخصیتی یاد می‌شود که زندگی ایرانیان را در دهه ۴۰ تغییر داد.عنوان می‌شود که تولید پیکان در ایران توسط محمود خیامی به نوعی به شکل‌گیری طبقه متوسط شهری کمک کرد و منجر به تغییر سبک زندگی مردم شد. محمود خیامی موسس شرکت ایران ناسیونال به همراه برادر خود احمد آقا در ۱۲ مهرماه ۱۳۴۱ با ۱۰ میلیون سرمایه، شرکت ایران ناسیونال که امروز ایران خودرو نام دارد را برای تولید اتوبوس‌های بین شهری تاسیس کرد، هر چند در سال ۵۱ برادران خیامی راه تجاری خود را از یکدیگر جدا کردند اما محمود خیامی که ایران ناسیونال به وی رسید با جدیت به توسعه این شرکت پرداخت. آن طور که عنوان می‌شود برادران خیامی قبل از انقلاب ده‌ها شرکت مختلف در صنایع سنگین ایجاد و خدمات ارزنده‌ای در توسعه صنعت کشور از خود به جای گذاشتند. بیمه آسیا، مبلیران، فروشگاه کوروش، کارخانه برجیستون، پیستون‌سازی ایران، ایدم تبریز و بانک صنعت و معدن از جمله نام‌های آشنایی است که پایه‌گذار آنها بوده‌اند.ایران ناسیونال در سال ۱۳۴۵ قرارداد تولید پیکان را امضا کرد و تا سال ۱۳۵۳ شرکت به فروشی بالغ بر ۹۱ میلیارد تومان رسید.

پس از انقلاب ایران ناسیونال مصادره و به ایران خودرو تغییر نام پیدا کرد و محمود خیامی هم به لندن رفت. به مناسبت درگذشت محمود خیامی بنیان‌گذار ایران خودرو روز گذشته اتاق بازرگانی تهران بیوگرافی وی را منتشر کرد.در متن اتاق بازرگانی تهران آمده است که ایران ناسیونال کارخانه‌ای بود که به‌طورمعمول مقامات دولتی کشورهای بازدید‌کننده از ایران را میزبانی می‌کرد و به‌عنوان افتخار ملی، در کشوری که مسیر مدرنیته را به سرعت طی می‌کرد، معرفی می‌شد. در ادامه این گزارش آمده است که پیکان مثل دیگر محصولاتی که در آن سال‌ها در کارخانه‌های تازه جان گرفته ایران تولید می‌شد، سبک زندگی مردم را تغییر داد و به شکل‌گیری طبقه متوسط شهری کمک کرد.

اما در بیوگرافی محمود خیامی آمده است که وی سال ۱۳۰۸ در یک خانواده روحانی در مشهد به دنیا آمد و برادری به نام احمد داشت که نام آنها در تاریخ فعالیت‌های اقتصادی‌شان به هم گره خورد. پدر خیامی‌ها یعنی حاج علی‌اکبر در تجارت حمل‌ونقل فعالیت می‌کرد. او پس از جنگ جهانی دوم یک تعمیرگاه در مشهد ساخت که پسرانش آن را اداره می‌کردند. علاقه بنیان‌گذاران ایران ناسیونال از همین تعمیرگاه به خودرو و خودروسازی آغاز شد. بعضی نقل کرده‌اند که خیامی‌ها در کودکی از فرط علاقه به ماشین ساعت‌های زیادی از روز را به شستن ماشین و پاک کردن شیشه خودروها در خیابان می‌گذراندند و در همین مسیر با موتور خودرو بیشتر آشنا شدند. در مطلبی از نزدیکان خیامی‌ها نقل شده که علاقه احمد خیامی به خودرو آن‌قدر زیاد بود که سال‌های بعد در کارخانه‌اش پانزده هزار کارگر و کارمند کار می‌کردند و تولید سالانه پیکان به یکصد و پنجاه‌هزار عدد رسید، هر وقت خودرو خودش یا نزدیکانش عیب و ایراد پیدا می‌کرد در مقابل چشم کارگران و راننده‌ها کتش را می‌کند، آستین‌هایش را بالا می‌زد و مشغول تعمیر خودرو می‌شد.در ادامه بیوگرافی احمد خیامی آمده است که وی کار خود را در تهران با اجاره مغازه کوچکی برای فروش قطعات یدکی در خیابان اکباتان آغاز کرد و سپس فعالیت خود را گسترش داد.در نهایت اینکه وی در دهه ۴۰ برای یافتن شغلی تازه راهی اروپا و آمریکا شده بودکه در این بین قراردادی با هیلمن امضا کرد و در ادامه، ایران ناسیونال با همکاری این دو برادر و همراهی رضا نیازمند تأسیس شد. سرانجام در ۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۶، آرزوی بزرگ احمد خیامی محقق و کارخانه ایران ناسیونال افتتاح شد؛ خیامی در مراسم افتتاح خط پیکان درباره خودروسازی در ایران تصریح کرده بود که «این نخستین گام اساسی در راه اتومبیل‌سازی کشور است، هدف، ساخت حداقل ۹۰ درصد یک خودرو است. برای رسیدن به این هدف قسمت عمده سرمایه‌گذاری لازم انجام شده است و ما برای انجام بقیه آن فقط مقداری وقت لازم داریم وی همچنین تاکید کرد که هدف ما این است که ضمن تامین رفاه و آسایش بیشتر برای همکاران کارگر، با ساخت تمام قسمت‌های اتومبیل و ایجاد صنایع بزرگ‌تر قسمتی از دین خود را به میهن عزیز ادا کرده و نشان دهیم که لیاقت پیشرفت داریم.»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی