انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

سه نمونه شخصیت حادثه کربلا/ دکتر علی شریعتی

دکتر شریعتی می گوید:

در حادثه کربلا با سه‌ نمونه شخصیت روبرو می‌شویم.

 

🔵 اول: حسین (ع)

حاضر نیست تسلیمِ حرفِ زور شود.

تا آخر می‌‌ایستد.

خودش و فرزندانش شهید می‌شوند.

هزینه انتخابش را می‌‌دهد

 و به چیزی که نمی‌خواهد تن‌ نمی‌‌دهد.

از آب می‌گذرد، از آبرو نه‌

 

دوم: یزید

 همه را تسلیم می‌خواهد.

مخالف را تحمل نمی‌‌کند.

سرِ حرفش می‌‌ایستد.

نوه‌ پیغمبر را سر می‌‌ٔبرد.

بی‌ آبرویی را به جان میخرد

 تا به چیزی که می‌‌خواهد برسد

 

سوم: عمرِ سعد

 به روایتِ تاریخ تا روز ٨ محرّم در تردید است.

هم خدا را می‌خواهد هم خرما،

 هم دنیا را می‌خواهد هم اخرت.

هم می‌خواهد حسین (ع)را راضی‌ کند هم یزید را.

هم عمارتِ ری را می‌خواهد،هم احترامِ مردم را.

نه‌ حاضر است از قدرت بگذرد،نه‌ از خوشنامی.

هم آب می‌خواهد هم آبرو.

دستِ آخر اما عمرِ سعد تنها کسی‌ است

 که به هیچکدام از چیزهایی که می‌خواهد نمی‌‌رسد.

نه سهمی از قدرت می‌‌برد نه‌ از خوشنامی

ما آدمهایِ معمولی‌ راستش نه جرات و ارادهِ حسین (ع) شدن را داریم،

 نه قدرت و ابزارِ یزید شدن را

 اما در درونِ همه ما یک عمرِ سعد هست!

من بیش از همه از عمر سعد شدن میترسم...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

چرا دانشگاه هاروارد بهترین دانشگاه جهان است؟/بیژن جهانگیری

از وقتی هیات رئیسه و هیات امنای هاروارد سه در خواست عمده را با رهبران ایالتی و نیز واشنگتن طرح کردند؛ رشد هاروارد شروع شد. نخست اینکه مقامات ایالتی و فدرال موافقت کنند دانشگاه از نوسانات سیاسی و ستیزه‌های متعارف و روزمره سیاست‌مداران دور بماند. دوم، اداره مؤسسه منحصرا در اختیار دانش‌‌آموختگان دانشگاه و به انتخاب ایشان باشد و سوم اینکه به این دو درخواست اعتبار قانونی ماندگار داده شود. پس از کشمکش‌ های فراوان هر سه درخواست قبول شد و نهایتا وجه قانونی پیدا کرد

به‌دنبال هاروارد، دانشگاه ییل و کالج ویلیام معتبر‌ترین کالج آمریکا همین روش را دنبال کردند، تا آنجا که ١٩ دانشگاه از ٢٠ دانشگاه معتبر امروز آمریکا با این روش اداره می‌شوند. مقایسه بین صد دانشگاه برتر آمریکا نشان داده است که هر قدر مشارکت و درجه اختیارات دانش‌آموختگان قبلی دانشگاه در هیئت‌های امنا بیشتر باشد، دانشگاه به رتبه و مرتبه بالاتری می‌رسد و کمتر تابع نوسانات سیاسی خواهد بود.

نمونه‌ای از دستاوردهای دانشگاه هاروارد عبارتند از ١٥٨ جایزه نوبل، ١٨ جایزه فیلدز و ٤٨ جایزه پولیتزر و ١٠٨ مدال درالمپیک به این شرح ٤٦ طلا ، ٤١ نقره و ٢١ برنز.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

اقتصاد ایران، امروز افق ندارد/ محسن رنانی

💠رکود امروز به دلیل کمبود نقدینگی، مواد اولیه و تقاضا نیست بلکه به این دلیل است که ما افق نداریم. برای ایجاد افق در اقتصاد، دولت به تنهایی نمی تواند کاری کند. نظام سیاسی باید افق گشایی کند. در زمان آقای هاشمی رفسنجانی سؤال سرمایه گذار از من به عنوان مشاور اقتصادی این بود: «سرمایه های خود را به استان سیستان و بلوچستان ببرم برای پرورش شترمرغ، چون برای سرمایه گذاری در این منطقه تسهیلات تبصره ۳ با سود اندک ارائه می شود یا سرمایه ام را به استان اصفهان برای ایجاد کارخانه سنگ بری ببرم؟»؛ یعنی در آن دوران سرمایه گذار حاضر بود در همه جای ایران سرمایه گذاری کند و نگاه می کرد به اینکه کجا سودآورتر است. در دوران آقای خاتمی سوال فعالان اقتصادی این بود: «سرمایه هایم را در اصفهان، تبریز یا مشهد در فولاد ببرم یا روی پتروشیمی یا خودرو سرمایه گذاری کنم؟» در این دوره سؤال سرمایه گذار حول شناسایی منطقه سرمایه گذاری در حاشیه کشور نبود بلکه می خواست سرمایه خود را در مرکز متمرکز کند. در زمان دولت احمدی نژاد سؤال سرمایه گذار این شد: «سرمایه خودم را صرف خرید دلار کنم یا طلا یا زمین؟». درواقع دیگر کسی دنبال سرمایه گذاری در تولید نبود، دنبال به چنگ آوردن سودهایی بود که در بازارهای یادشده می شد کسب کرد. اما امروز سؤال سرمایه گذار این است: «سرمایه هایم را به امارات ببرم یا در ارمنستان خانه بخرم یا در گرجستان سرمایه گذاری کنم؟». روند این سؤالات نشان می دهد افق اقتصاد ایران مسدود شده است. وقتی می گوییم اقتصاد افق دارد، یعنی سرمایه گذار احساس می کند در ۲۰ سال آینده نگرانی مبنی بر برهم ریختن نظم اقتصادی و سیاسی در کشور ندارد. می تواند برای ۲۰ سال مطمئن باشد سرمایه گذاری اش آسیب نخواهد دید و یک حاشیه سود قابل قبول خواهد داشت، اما امروز سرمایه گذار سؤالش این است که سرمایه خود را چگونه و کجا از کشور خارج کند. بخش بزرگی از افزایش قیمت دلار، ناشی از سرمایه هایی است که از کشور در حال خروج است. چون سرمایه گذار نمی داند در تحریم یک ماه دیگر، در انتخابات بعدی و در اعتراضات بعدی چه بلایی سر سرمایه هایش خواهد آمد. اینها نشان می دهد اقتصاد ما افق ندارد، ایجاد افق در دست دولت نیست. تا زمانی که ما افق گشایی نکنیم (افق گشایی را من در اینجا ترجمه پارادایم شیفت آورده ام) و جامعه حس نکند ما تهدیدها را کاهش می دهیم و بی ثباتی ها را مهار می کنیم وضعیت بهبود پیدا نمی کند. در دیدار با رئیس جمهور از ایشان درخواست کردم تلاش خودشان را به سمت افق گشایی ببرند و گفت وگو در درون و پشت پرده نظام سیاسی برای ایجاد افق در فضای سیاسی و اقتصادی ایران را در دستور کار قرار دهند. مشکلات مربوط به ارز و رکود مسائل قابل مدیریت اقتصاد ایران هستند اما عوامل غیراقتصادی و سیاسی و نگرانی جامعه می تواند این مسائل را غیرقابل مدیریت کند. بنابراین امروز برای اینکه از عمیق ترین رکود تاریخ معاصر ایران خارج شویم، نظام سیاسی باید هدف خود را خروج از رکود قرار دهد و برای ۱۰ سال هدف اصلی نظام سیاسی ایجاد انباشت، خلق ارزش های اقتصادی و ایجاد اشتغال شود و اهداف بعدی در رتبه های بعدی قرار بگیرند. نمی گوییم اهداف ملی را تغییر دهیم بلکه بازتعریف و باز اولویت بندی کنیم. هدف برنامه ریزی ۱۰ سال آینده باید انباشت سرمایه باشد. اگر غیر از این باشد، حجم بیکاری ما که اکنون بالای ۱۰ میلیون نفر است، تشدید می شود و به یک چالش اجتماعی و سیاسی می انجامد.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

اگر متغیری از رگرسیون حذف شود اثر آن کجا میرود؟/ ساسان قاراخانی

 

👈 هر متغیر را میتوان به دو جز تقسیم کرد(بخش ثابت که همان میانگین متغیر است و بخش تصادفی که همان نوسانات متغیر حول میانگینش می باشد)

🔴 وقتی متغیری از رگرسیون حذف میشود;

بخش ثابت(میانگین آن) به عرض از مبدا اضافه می شود

🔔 نکته مهم) پس عرض از مبدا به مفهوم اثر میانگین متغیرهای حذف شده(یا لحاظ نشده) در مدل است

🔴🔴 پس بی معنا شدن عرض از مبدا در رگرسیون نشانه خوبی است چون نشان میدهد میانگین متغیرهایی که در مدل نیستند بر متغیر وابسته اثر چندانی ندارند و متغیرهای داخل رگرسیون به درستی انتخاب شدند

بخش تصادفی متغیر حذف شده وارد پسماند(u) میشود

🔔 نکته) در صورتی که متغیر حذف شده حداقل با یک متغیر مستقل داخل رگرسیون ایجاد همخطی کرده باشد حذف آن سبب تورش ضرایب برآوردی میشود(تورش ناشی از حذف متغیر)

آثار حذف متغیر از رگرسیون در شرایط برقراری فروض کلاسیک و در عمل(واقعیت)

⭕️ در شرایط برقراری فروض کلاسیک(عدم همخطی) با حذف متغیر- ضرایب برآوردی همچنان نااریب باقی خواهند ماند

ولی در عمل(یا به علت نقص ابزار  و یا به علت عدم وجود هیچ دو سری زمانی مستقل، که البته تفاوتی هم نمیکند) حذف یکی از متغیرها، تورش ناچیزی را ایجاد خواهد نمود

                                                                                                                 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

معرفی مدل پنل سیستمی/محمدرضا منجذب

 

⭕️از جمله مدل هایی که به صورت سیستم معادلات و در واقع به صورت مجموعه¬ای از معادلات مطرح است، سیستم معادلات به ظاهر نامرتبط است. در این سیستم در هر معادله فقط یک متغیر درون¬زا به عنوان متغیر وابسته وجود دارد. در این مدل فرض بر این است که بین جملات خطای معادلات همبستگی همزمان برقرار است؛ روش مورد استفاده برای حل الگو، روش کمترین مجذورات  تعمیم یافته (GLS)  است؛ استفاده از این روش بستگی به وجود ارتباط بین جملات خطای معادلات دارد. در صورتیکه برای هر معادله در سیستم معادلات همزمان چند مقطع (شرکت، یا کشور، یا...) مطرح و وجود داشته باشد در اینصورت مدل ما پانل سیستم نامیده می شود. با در نظر گرفتن دو معادله ذیل:               

Y1t = α 1+ β1X1t + u1t ; t = 1,…,T                                            

Y2t = α 2+ β2X2t + u2t ; t = 1,…,T

⭕️آزمون های مورد نیاز مدل های پانل سیستمی:                                                                         🔹1- آزمون تلفیق (تجمیع) پذیری (همگن بودن مقاطع)

قبل از هر برآوردی باید قابلیت تجمیع داده‌های هرگروه از مقاطع مورد آزمون قرار گیرد. به این مفهوم که آیا می‌توان داده‌های موجود در این سال‌ها را برای مقاطع موجود در یک گروه بر روی هم ریخت و برای آنها در قالب یک مجموعه داده¬ مشابه به برآورد مدل پرداخت. به این منظور ابتدا مقادیر مجموع مربع باقیمانده‌ها (RSS)، در کل (RSSpool) و برای تک تک کشورهای یک گروه (RSSi) محاسبه شده و سپس با استفاده از مقادیر مزبور آماره F محاسبه می¬گردد (بالتاجی، 1995).

                             

🔹2- آزمون خود¬همبستگی پوتمُنِت  

آزمون خود¬همبستگی پوتمُنِت، Q آماری چند متغیره باکس پایرس/ لئونگ- باکس را برای بررسی همبستگی سریالی پسماندها تا مرتبه-ای مشخص محاسبه می¬کند. هر دو Q آماری و Q آماری تعدیل شده (همراه با یک تصحیح نمونه‌ای کوچک) گزارش می¬شود. فرضیات این آزمون عبارتند از:

 H_0: عدم وجود خودهمبستگی بین جملات خطا تا وقفه اچ ام

 H_1: وجود خودهمبستگی بین جملات خطا تا وقفه اچ ام

 

🔹3- فرآیند آزمون ریشه واحد مشترک (آزمون بریتانگ)

آزمون بریتانگ فرض می¬کند که یک فرآیند مشترک ریشه واحد وجود دارد که ρ_i در سرتاسر مقاطع یکسان     است، فرض صفر آزمون بریتانگ، وجود ریشه واحد است.

H ریشه واحد وجود دارد (داده‌ها نامانا هستند) :0

 Hریشه واحد وجود ندارد (داده‌ها مانا هستند).:1

 

در واقع تحت فرض H_0 ریشه واحد وجود دارد.

🔹4- آزمون هم¬انباشتگی پدرونی (بر پایه انگل-گرانجر)

🔹5- آزمون والد (محدودیت¬ ضرایب)

🔹6- خوشبختانه نرم افزار ایویوز 10 و 11 قابلیت تخمین مدل های پانل سیستم را دارد.                                                                                                                                                         

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

اولویت سیاستگذاری اقتصادی در ایران /شهرام معینی

در اقتصاد با دو دسته از مسائل مواجهیم:

الف- مساله اصلی شماره 1: بزرگ کردن کیک اقتصاد یعنی رسیدن به سطح تولید و درآمد سرانه بالا کمابیش مشابه یا دستکم نزدیک تر به اقتصادهای غربی که از طریق رشد اقتصادی بالا به دست می آید و  راهکار اصلی در تحقق این هدف رشد سرمایه و رشد تکنولوژی است.

ب- مساله اصلی شماره 2: پایداری اقتصادی یعنی دور نگه داشتن اقتصاد از نوسانات شدید اعم از رونق شدید، رکود، بحران های مالی، تورم و ...، یعنی حفظ کیک بزرگ شده در یک حالت stable.

ااینها دو سری مساله تقریبا جدا و قابل تفکیک است اقتصادهای غربی مرحله اول را پشت سر گذاشتند و الان نگرانی شان پایداری و یکنواخت نگه داشتن اقتصاد روی یک مسیر رشد حدودا 2 درصدی است ابزاری که برای این منظور به کار می گیرند عمدتا سیاست های پولی و مالی با محوریت بانک مرکزی است.

ما در ایران نباید دچار خطا شویم مساله ما، مساله نوع اول است که راه حل اصلی اش، کسب و جذب سرمایه از طرق مختلف و افزایش سرمایه گذاری در اقتصاد است در کنار افزایش بهره وری و رشد فنی که باز هم مکانیسم اصلی اش برای ما جذب تکنولوژی است برای مسئله ای که ما داریم، سیاست پولی، سیاست مالی و  ...، یک نقش و اهمیت جنبی، فرعی و کمکی دارد.

مثلا امروزه در دنیا تقریبا همه کشورها، به مدد سیاست پولی- مالی مناسب، تورم پایین دارند حتی کشورهای بسیار فقیر آفریقایی، افغانستان و ...، ولی این تورم پایین، ابدا مشکل فقر، درآمد سرانه پایین و رشد پایین را در آنجا حل نکرده و نخواهد کرد. جوامع بدوی برای سده هایی طولانی در گذشته هم عملا تورم نداشتند اما این مشکل اصلی: فقر و درآمد سرانه پایین و عدم رشد را از آنها حل نمی کرد.

بدآموزی که تعقیب سیاست های پایدارسازی (Stablization) در اقتصادهای غربی برای برخی از اقتصادخوانده ها در ایران دارد، غرق شدن در مساله ای است که مساله اصلی ما را مغفول می گذارد و حتی بدتر اینکه برخی فکر می کنند که این سیاست ها می تواند مشکله تولید و رشد پایین را حل کند.

رشد اقتصادی دراماتیک و تاریخی در ژاپن، کره جنوبی، چین، تایوان و ...، هیچکدام ریشه در سیاست های پولی- مالی و بانک های مرکزی این کشورها ندارد بلکه علل جدی تر و بنیادی تری دارد. پایدارسازی اقتصاد در قیاس با تحقق رشد بالا در اقتصاد، مساله ای بسیار بسیار ساده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

نقش بانک‌ها در اقتصاد ایران🇮🇷 و آمریکا🇺🇸

🏦یکی از نسبت‌های مهم مربوط به ترازنامه بانک‌مرکزی و سیستم بانکی حجم کل دارایی‌های سیستم بانکی نسبت به اقتصاد است؛ هر چه دارایی‌های سیستم بانکی نسبت به کل اقتصاد و تولید ناخالص داخلی بیشتر باشد، به این معناست که بانک‌ها نقش بزرگ‌تری در اقتصاد ایفا می‌کنند و اقتصاد و فضای اعتباری آن، بیشتر بانک‌محور است. در طرف مقابل، هر چه سهم سیستم بانکی در اقتصاد کمتر باشد به این معناست که از میزان وابستگی اقتصاد به سیستم بانکی و اعتبارات آن کاسته می‌شود.

🏦مقایسه این نسبت برای اقتصاد ایران و اقتصاد آمریکا حکایت از آن دارد که در ایران سیستم بانکی نقش قابل‌توجهی در اقتصاد ایفا می‌کند و اقتصاد به‌طور کلی در ایران متکی به تامین‌مالی از سوی سیستم بانکی است.

🏦در همین راستا، در‌حالی‌که در آمریکا، کل دارایی‌های سیستم بانکی تقریبا برابر با کل ارزش افزوده سالانه تولیدشده در اقتصاد است، اما در ایران نسبت تولید ناخالص‌داخلی به کل دارایی‌های سیستم بانکی حدود ۲۰٪ است؛ به این معنا که مجموع تولید صورت گرفته در یک سال مالی در ایران تنها یک‌پنجم کل دارایی‌های سیستم بانکی است.

🏦این نسبت برای دارایی‌های بانک‌مرکزی نیز صدق می‌کند، نسبت کل تولید به دارایی‌های بانک‌مرکزی در آمریکا بیش از ۵ واحد اما در ایران حدود یک واحد است؛ به این معنا که کل تولیدات صورت گرفته در اقتصاد در یک دوره مالی تقریبا با کل دارایی‌های بانک مرکزی برابر است؛ به تعبیری دیگر، در ایران تمام عوامل و بنگاه‌های اقتصادی در یک سال مالی به اندازه دارایی‌های یک عامل (یعنی بانک مرکزی) تولید می‌کنند.

🏦کل دارایی‌های فدرال رزرو در آمریکا حدود ۴ تریلیون دلار بوده، اما کل ارزش افزوده خلق‌شده در این کشور بیش از ۲۱ تریلیون دلار است. این در حالی است که در اقتصاد ایران، سطح کل دارایی‌های بانک مرکزی و تولید ناخالص‌داخلی نزدیک به یکدیگر و حدود ۷۰۰ هزار میلیارد تومان بوده است.بنابراین می‌توان نتیجه گرفت اقتصاد ایران به میزان چشمگیری به سیستم بانکی و جریان خلق اعتبار آن وابسته است؛ این در حالی است که در کشورهای دیگر، #بازار_سرمایه نقش غالب را در #تامین_مالی اقتصاد ایفا می‌کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

حقایق و مغالطه‌ها در اقتصاد نوشته توماس ساول

 

🔸ذهن انسان برای اندیشیدن و صدور حکم و ایجاد رابطه میان پدیده‌ها به هم اصول کلی دارد که به آن منطق می‌گویند و همین ذهن برای ایجاد خطا عامدانه در تفکر و اثبات امر نادرست هم اصولی دارد که به آن مغالطه گفته می‌شود.

ساول در اثرش می‌گوید که هر تصمیم اقتصادی از سوی سیاستمداران محاسن و تبعات مخربی دارد اما سیاستمداران که تشنه جلب نظر عمومی و کسب رای هستند جهت جلب نظر اکثریت سعی دارند تبعات مخرب تصمیمات و اقدامات خود را لاپوشانی کنند، علل بی‌ربط برای تبعات تصمیمات خود بیاورند تا خود را تبرئه کرده و اتفاقات خوبی که ربطی به تصمیم آن‌ها ندارد را نیز به تصمیم خود ربط دهند.

ساول مدل‌ها و گونه‌هایی از مغالطات را در کتاب خود آورده که تعدادی را در اینجا خلاصه‌وار ذکر می‌کنیم

مغالطه برد_باخت:

 «بسیاری از مغالطه‌‌ها در عالم اقتصاد بر پایه این فرضیه نادرست کلی و تلویحی بنا شده‌اند که مبادلات تجاری فرایندی برد_باخت هستند که سود یک طرف معامله به معنای ضرر طرف مقابل است. اما مبادلات اقتصادی آزاد در صورت سودمند نبودن برای هر دو طرف هیچ‌گاه انجام نمی‌شود» ص۲۰

به طور مثال دولت‌ها جهت حمایت از مستاجرین قوانینی در حمایت از آن‌ها اعمال می‌کند و تعیین سقف اجاره باعث کاهش میل به ساخت و ساز و کاهش ارائه منزل جهت اجاره شده و کمبود درین حوزه کار را وخیم‌تر می‌کند.

مغالطه ترکیب:

آنچه منطقیون مغالطه ترکیب می‌نامند بر این اصل مبتنی است که آنچه در جزء صحیح است در کل نیز صحیح است.مثلا هنگامی که سیاستمداران به برخی گروه‌ها کمک می‌کنند و مزایایی در اختیارشان قرار می‌دهند چنین می‌نمایانند که جامعه از این کمک‌ها نفع می‌برد در حالی که از کیسه خلیفه می‌بخشند و به قیمت متضرر شدن جامعه است» ص۲۵

مغالطه مهره‌های شطرنج:

 «از آنجا که مردم مانند مهره‌های شطرنج اشیایی بی جان نیستند هر تلاشی برای استفاده از آنها به عنوان بخشی از برنامه یا طرحی بزرگ نه تنها نمی‌تواند موفقیت آمیز باشد بلکه نتیجه معکوس نیز خواهدداشت» ص۲۷

ساول در اثر خود محدودیت ساخت و ساز با دلایل محیط زیستی، زیبایی و... را به نفع اغنیا و دخالت در امر مالکیت دانسته و مانع افزایش مسکن و کاهش بها آن می‌داند

 «کنار گذاشته شدن حقوق مالکیت به اغنیا این امکان را می‌دهد که اجازه ورود مردم طبقه متوسط و اقشار کم‌درآمد را به حیطه‌شان ندهند و مانع ساخت مسکن برای مردم معمولی شوند» ص۵۹

فمینیست‌ها همواره تاریخ را جنسیت زده و تبعیض‌آمیز علیه زنان تفسیر می‌کنند و تحولات در امر حقوق زنان را دستاورد زحمات خود می‌دانند ساول اثبات می‌کند تحول درین زمینه ربطی به آن‌ها ندارد

 «آنچه در طی این دهه‌ها تغییر کرده، نه تبعیض کارفرمایان بلکه الگوهای ازدواج و بارداری بوده‌است...در طول دهه‌های نخستین قرن بیستم که حضور زنان در مشاغل سطح بالا و تحصیلات عالی که لازمه این مشاغل بودند از دهه ۱۹۵۰ مشهودتر بود، سن متوسط ازدواج اول زنان بالاتر بود» ص۹۴

تبعیض و مغالطات تحصیلی را نیز ساول به خوبی مدنظر قرار داده

 «موقعیت منحصر به فرد اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها و موسسات عالی در جایگاه کار علمی و اجرایی فرصت‌های زیادی را در اختیار آنان قرار می‌دهد تا به جای اینکه در خدمت منافع دانشجویان و موسسه باشند، سود و منفعت خود را در نظر بگیرند، این فرصت‌ها می‌تواند از امور بسیار ساده مانند زمان‌بندی کلاس‌ها گرفته تا انتخاب برنامه آموزشی باشد» ص۱۳۴

مغالطه دیگر مربوط به ثروت و فقر در جهان اول و سوم است. که دسته دوم اعمال گروه اول را مقصر وضع خود می‌دانند. ساول در ابتدا فصل مثال تاریخی جالبی می‌زند

 «بدون شک اروپاییان گناهان زیادی را در شمال آفریقا مرتکب شدند ولی شمار گناهان شمال نشینان آفریقا در اروپا نیز قابل چشم‌پوشی نیست. تنها تعداد اروپایی‌های که توسط دزدان دریایی بربر شمال آفریقا به اسارت برده‌شدند بیش از آفریقایی‌های به اسارت برده شده به دست آمریکایی‌ها بود» ص۲۶۱               

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

اگر قصد انتخاب رشته اقتصاد را دارید، بخوانید:

 

🔱 دکتر سید مرتضی افقه، مدیر گروه اقتصاد دانشگاه شهید چمران اهواز در یادداشتی که در اختیار ایسنا خوزستان قرار داده است، نکاتی را در مورد انتخاب رشته در دانشگاه، به ویژه رشته اقتصاد متذکر شده است.  

از آنجا که بسیاری از دانش‌آموزان عزیز به دلایل مختلف از جمله ناآشنایی با رشته‌های دانشگاهی و آینده­ شغلی آن‌ها و بعضاً مشاوره‌ها و فشارهای اشتباه خانواده، مدرسه و مشاوران مدرسه، در انتخاب رشته دانشگاهی خود دچار خطاهای جبران‌ناپذیر می‌شوند، مایلم برای اطلاع دوستان دانش‌آموزی که قصد ادامه تحصیل در رشته‌های علوم انسانی، به خصوص رشته اقتصاد را دارند نکاتی را توضیح دهم تا در انتخاب رشته با آگاهی بیشتری تصمیم بگیرند:

1️⃣ برخلاف تصور بسیاری از دانش‌آموزان دبیرستانی و خانواده و مشاوران آن‌ها، رشته اقتصاد رشته­ای (به اصطلاح دانش‌آموزان) حفظی نیست و در اغلب قریب به اتفاق دروس این رشته از مباحث ریاضی پیشرفته استفاده می‌شود. بنابراین به داوطلبان عزیز به‌خصوص دانش آموزان رشته‌های انسانی که پایه­ ریاضی ضعیفی دارند و آمادگی ارتقاء سطح ریاضی خود را ندارند و یا اصولاً به دروسی که مبنای ریاضی و آمار دارند علاقه‌ای ندارند، اکیداً توصیه می­کنم که این رشته را برای تحصیل دانشگاهی خود انتخاب نکنند، مگر اینکه آمادگی آن را داشته باشند که حداکثر تا پایان ترم اول، از هر طریق ممکن، پایه ریاضی خود را حداقل در سطح ریاضیات رشته علوم تجربی و ترجیحاً رشته ریاضی دبیرستان تقویت کنند.

2️⃣ متأسفانه بسیاری از افرادی که به داوطلبان کنکور مشاوره می­دهند اطلاعات کافی از رشته­ های علوم انسانی به خصوص رشته اقتصاد ندارند و متقاضیان را بدون توجه به پایه‌های ریاضی و آماری‌شان به سمت رشته‌های اقتصاد و مدیریت سوق می‌دهند. دلیل عمده این مشاوران آینده بازار کار این رشته‌ها در بین رشته‌های علوم انسانی است. اگر چه این استدلال درست است، اما شرط موفقیت در گذراندن این رشته، برخورداری از پیش‌نیازهای علمی به خصوص توان مناسب ریاضی و ذهنی پویا برای تجزیه و تحلیل مسائل پیچیده­ی اجتماعی اقتصادی است. بنابراین مجدداً توصیه اکید می­کنم در صورتی که پایه ریاضی قوی ندارید یا علاقه‌ای به این رشته ندارید، رشته‌های دیگر در حوزه علوم انسانی را که از ریاضیات کمتری استفاده می‌کنند انتخاب کنید تا در آینده دچار مشکلات جدی نشوید.

3️⃣ اتفاقاً و برخلاف تصورات غلط، رشته‌های علوم انسانی از مهم‌ترین شاخه‌های علمی هر جامعه‌ای هستند، به طوری که از نظر من به عنوان متخصص توسعه، یکی از دلایل اصلی ناکامی‌های اقتصادی کشور در دهه‌های گذشته، خفیف شمردن رشته‌های علوم انسانی در سطح جامعه است.

4️⃣ به لحاظ بازار کار نیز این نکته قابل توجه است که طبق آمار موجود، حدود 50 درصد از شاغلان کشور در بخش خدمات، حدود 32 درصد در بخش صنعت و 18 درصد در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند. این بدان معنی است که برخلاف تصور، بازار کار بسیاری از رشته‌های علوم انسانی زمینه مناسب‌تری برای جذب فارغ التحصیلان آن‌ها را دارد.

5️⃣ برخلاف آنچه در دبیرستان و بعضاً جامعه بیان می‌شود و متأسفانه توسط برخی مشاوران کنکور ناآشنا، تبلیغ و ترویج می‌شود، هیچ شاخه علمی‌ای کم اهمیت و بی‌آینده نیست. بلکه همه رشته‌های دانشگاهی برای اداره جامعه پراهمیت و ضروری هستند و بنابراین تحصیل در آن‌ها نیازمند استعداد، تلاش و پشتکار و آمادگی فراوان است. بنابراین تقسیم‌بندی رشته‌های دانشگاهی به خوب و بد توسط افراد ناآگاه، اقدامی گمراه کننده است. اگر بازار کار برخی رشته‌های دانشگاهی با مشکل روبرو است به دلیل خطا در برنامه­ ریزی سیستم آموزشی کشور است، نه ماهیت رشته علمی.

6️⃣ عدم توجه به این توصیه باعث خواهد شد که در تمام طول تحصیل به خصوص در ترم‌های اولیه دچار مشکلات جدی و بعضاً جبران ناپذیر شوند. تجربه ورودی­ های اقتصاد در تمامی سال­ های گذشته نشان داده که تعداد زیادی از دانشجویانی که پایه ریاضی ضعیفی داشته­ اند، به خصوص دانش­ آموزان رشته­ های علوم­ انسانی دبیرستان، از ادامه تحصیل انصراف داده یا بعد از چند ترم مشروط شدن از دانشگاه اخراج شده و لطمات روحی و مالی جدی به خود و خانواده شان وارد کرده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

مقایسه ایرانی-عربی تولید و مصرف/محمد فاضلی

شورای همکاری خلیج فارس شامل کشورهای بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات عربی متحده است. همه آن‌ها کشورهایی نفتی و از این نظر شبیه‌ به ایران هستند.

مجموع مساحت کشورهای این شورا 2673110 کیلومتر متربع و 1.63 برابر ایران است. جمعیت این کشورها جمعاً 56.5 میلیون نفر در سال 2019 و جمع تولید ناخالص داخلی آن‌ها 1638 میلیارد دلار در سال 2018 است (سرانه 34265 دلار به ازای هر نفر). تولید ناخالص داخلی ایران در سال 2019 معادل 413 میلیارد دلار و درآمد سرانه نیز 4982 دلار با جمعیت حدود 83 میلیون نفر بوده است. همین چند داده ساده را مقایسه کنیم:

 

🔹جمعیت ایران 1.46 برابر جمعیت شورای همکاری خلیج فارس است.

🔹مساحت ایران 61 درصد کل مساحت شورای همکاری خلیج فارس است.

 

🔹ایران با جمعیت بیشتر، تولید ناخالص داخلی‌اش یک‌چهارم (25.2 درصد) تولید ناخالص داخلی شش کشور شورای همکاری خلیج فارس است.

🔹درآمد سرانه هر ایرانی فقط 14.5 درصد میانگین درآمد شهروندان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس است.

شما هر نتیجه‌ای دوست دارید از این مقایسه بگیرید، اما من بیشتر از هر چیز مایلم مصرف آب ایران و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس را در چارچوب همین داده‌ها مقایسه کنم.

نتایج جالب‌تر در این مقایسه خفته است. آمار نشان می‌دهد آب تجدیدپذیر (جمع آب حاصل از بارش‌ها، منابع آب زیرزمینی و ورودی آب سطحی از کشورها هم‌جوار) کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایران در سال 2011 به ترتیب زیر است.

🔹ایران: 137 میلیارد متر مکعب (آمارهای اخیر نشان می‌دهند این مقدار به حدود 100 میلیارد متر مکعب کاهش یافته است.)

🔹عربستان سعودی: 3.85 میلیارد متر مکعب

🔹عمان: 1.4 میلیارد متر مکعب

🔹بحرین: 0.12 میلیارد متر مکعب

🔹امارات عربی متحده: 0.15 میلیارد متر مکعب

🔹قطر: 0.06 میلیارد متر مکعب

🔹کویت: 0.02 میلیارد متر مکعب

مجموع آب تجدیدپذیر در اختیار این شش کشور معادل 5.6 میلیارد متر مکعب است (به شرط آن‌که از سال 2011 تاکنون کاهش نیافته باشد.) کشورهای مذکور برای جبران کمبود منابع آب خود، حدود 4.9 میلیارد متر مکعب نیز آب از دریا شیرین‌سازی می‌کنند. یعنی، 56.5 میلیون نفر انسان در حاشیه خلیج فارس، جمعا به حدود 10 میلیارد متر مکعب آب تجدیدپذیر دسترسی دارند.

 

مصرف آب این شش کشور اما محدود به این 10 میلیارد متر مکعب نیست بلکه حدود 26 میلیارد متر مکعب آب مصرف می‌کنند که حدود 16 میلیارد متر مکعب آن از منابع زیرزمینی استاتیک (تجدیدناپذیر) و منابع آب ژرف برداشت می‌شود.

حالا بیایید این مقایسه‌ها را کامل کنیم. اعراب حاشیه خلیج فارس با 26 میلیارد متر مکعب آب و 56 میلیون نفر جمعیت، 1638 میلیارد دلار درآمد کسب می‌کنند و ما با 89 میلیارد متر مکعب آب و 83 میلیون نفر جمعیت 413 میلیارد دلار ثروت تولید می‌کنیم. یعنی:

🔹هر متر مکعب آب در حاشیه خلیج فارس 63 دلار ثروت تولید می‌کند.

🔹هر متر مکعب آب در ایران 4.6 دلار ثروت خلق می‌کند.

به عبارتی، هر شهروند عرب حاشیه خلیج فارس از هر متر مکعب آب 13.6 برابر هر ایرانی، درآمد تولید می‌کند. سرانه مصرف آب سالیانه هر شهروند عرب حاشیه خلیج فارس 464 متر مکعب و سرانه مصرف آب هر ایرانی حدود 1100 مترمکعب (2.3 برابر سرانه هر شهروند عرب) است. اگر بدمصرف نیستیم، پس چه هستیم؟

این داده‌های ساده، نشان می‌دهد ساختار تولید ثروت و ساختار مصرف آب در این کشور به صورت بنیادین در هر سه بخش شرب، کشاورزی و صنعت ایراد دارد.

این ایرادها را نمی‌توان فقط با هزینه کردن دست و دلبازانه منابع مالی کمیاب، گرانبها و بین‌نسلی، برای پروژه‌های پرهزینه، زمان‌بر و پرمناقشه تأمین آب بیشتر (نظیر انتقال آب و شیرین‌سازی از دریا) اصلاح کرد.

 

✅ همه گزینه‌های مدیریت منابع آب روی میز باشند، اما قبل از هر تصمیمی، باید اثربخشی و هزینه‌های اصلاح مصرف را با هزینه‌ها و پایداری این پروژه‌های سنگین مقایسه کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی