١)بر خلاف تصور غالب، به نظر ما از آنجایی که آمریکا به طور خاص و متحدان منطقه اى ایش ، همگی ذینفع تحریم نفت ایران هستند و در غیاب ایران ، امریکا توانسته بازار نفتش را توسعه دهد ، چه بایدن باشد چه ترامپ ، تحریم نفتى ایران رفع نخواهد شد مگر آنکه ایران ،منفعت اقتصادى بسیار بزرگترى را به امریکا پیشنهاد کند که تقریبا غیر ممکن است!!!!
تصور اینکه یک نفر به تنهایی در امریکا تصمیم میگیرد بسیار اشتباه است...
دهها شرکت نفتى و لابیهاى آنها طرفدار تحریم نفت ایران هستند و اصولا منفعت امریکا در این تحریم است.
چرا بایدن باید با اجازه فروش نفت به ایران ، بازار شرکتهای خود را کوچک کند؟!
حتی روسیه هم طرفدار تحریم نفتی ایران است چون با عرضه نفت ایران، قیمت نفت به شدت سقوط پیدا میکند و همه تولیدکنندگان فعلی متضرر خواهند شد!!
٢) پس از انتخابات نیز ترامپ تا اواخر دی ماه رییس جمهور امریکاست!!!
٣) سایر تحریمهای امریکا به سادگی قابل رفع نیستندو اصولا بایدن انگیزه ای برای اعطای مشوق به ایران ندارد، ضمنا هیچ کدام از کشورهای منطقه از جمله متحدان امریکا ،تمایلی به تقویت اوضاع مالی ایران ندارند .... رفتار آنها در دوره تحریم که حتی عراق هم پولهای ایران را بلوکه کرده و فقط در ازای کالای اساسی و بعد از ماهها مذاکره ممکن است آن را به تدریج آزاد کند گویای همه چیز است...
) خوش بینی بیش از حد برخی ، به بایدن و دموکراتها هم درست نیست ، در حالی که دموکراتها به شدت طرفدار و حامی اسرائیل بوده و هستند و در این مورد کافی است به سخنرانی هریس در آیپک مراجعه شود تا مواضع واقعى تیم جدید بایدن را در قبال ایران بدانید.
در مقاطع قبلی هم پایه گذار شدیدترین تحریمها علیه کشورمان، کلینتون و اوبامای دموکرات بودند و حتی اوباما با سیاست چماق و هویج بعد از آنکه ایران را از میلیاردها دلار درآمد نفتی محروم کرد حاضر به آزادسازی بخش اندکی از آن شد ....
٤) آنچه بایدن در یادداشتهایش و هریس در سخنرانیهایشان از آن سخن گفته اند بازگشت بی قید و شرط به برجام نبوده ......آنها به صراحت خواستار تغییر بخشی از مفاد برجام از جمله دائمی شدن محدودیت غنی سازی و محدودیت در ساخت موشک هستند که ایران احتمالا هرگز آن را نخواهد پذیرفت.
٥) اقتصاد ایران به دلیل تورم و نقدینگی بالا از مشکلات ساختاری رنج میبرد... افزایش بهای تمام شده تولید ، باعث میشود که کاهش قیمت در بازارهای کالایی تقریبا غیر ممکن باشد ..... فراموش نکنیم بخش عمده کالاها در ایران بهای تمام شده شان ،بر اساس دلار ٤٢٠٠ و نیماست و انتظار کاهش قیمت آنها تقریبا غیر ممکن است. در واقع ارزان شدن دلار کمتر از نیمای فعلی به نفع تولید کننده ها نیست چون قاچاق و افزایش واردات را به صرفه تر از تولید میکند و به همین دلیل حتی در اوج خوش بینی برجام قبلی هم عمده موارد دلار در بازه٣٣٠٠تا ٣٧٠٠ تومان باقی ماند.....
٦) با توجه به تجربه ناموفق برجام این بار جو خوش بینی مفرطی که در سالهای ٩٢ تا امضای برجام وجود داشت ، وجود ندارد و صاحبان انواع کالاها به سادگی به امید افت قیمتها حاضر به فروش کالای خود نیستند
ضمنا با توجه به سطح تورم بالا در کشور که حتی imf آن را برای ٢٠٢١ حداقل سی درصد اعلام کرده جذابیت تبدیل کالا و یا سهام ارزشمند به سپرده بانکی کماکان وجود ندارد.
تصور رفع ممنوعیت واردات هم تا حد زیادی اشتباه است چون با توجه به افت منابع ارزی و نیز برای حمایت از تولید و اشتغال داخلی به سادگی ممنوعیتهای واردات از جمله در خودرو و ..... برداشته نخواهد شد
بیش از ٣ سال است که رشد اقتصادی کشور منفی است و طبیعتا سیاستگذار ترجیحش این است که منابع ارزی را صرف سرمایه گذاری زیرساختی و تقویت تولید داخلی کند نه واردات لوازم خانگی و خودرو و یا کالای دیگری که مشابه داخلی داردو .....
٧) . نکته آخر هم تاثیر fatf است که یکی از عوامل موثر بر دشواری نقل و انتقال پول و منابع ارزی کشور است که این اصولا ربطی به انتخابات امریکا ندارد.
در پایان امیدواریم تمام پیش بینیهای ما در این مورد اشتباه باشند، امریکا تحریم را رفع کند و ارزانى مطلق بر قیمت کالاها حاکم شود اما در واقعیت دنیای اقتصاد و سیاست بین الملل و ازجمله در امریکا ، تامین منافع مالکان ثروتمند شرکتها و در درجه بعد منفعت ملی آن کشور، مهمترین عامل تاثیر گذار بر سیاستهاى خارجیش است نه انگیزه های بشردوستانه!!