"علم اقتصاد یک موضوع بسیار دشوار است! من معمولا آن را به تلاش برای تعمیر یک ماشین در حال حرکت تشبیه می کنم".
(بن برنانکه، رئیس سابق فدرال رزرو و یکی از بزرگان اقتصاد پولی جهان)
"علم اقتصاد یک موضوع بسیار دشوار است! من معمولا آن را به تلاش برای تعمیر یک ماشین در حال حرکت تشبیه می کنم".
(بن برنانکه، رئیس سابق فدرال رزرو و یکی از بزرگان اقتصاد پولی جهان)
قاچاق مواد مخدر هم به اندازه اقتصاد رانتی سود آور نیست.
قیمت شکر در دنیا به دلیل رکود اقتصادی ۳۵درصد کاهش پیدا کرده و از ۳۴ به ۲۲ سنت رسیده.
دولت برای شکر سوبسید پرداخت میکند و با ارز ۴۲۰۰ تومانی وارد میشود.
یعنی کیلویی ۹۲۴ تومان
در حالی که شکر در بازار به ۸هزار تومان رسیده.
حالا اگر خودمان برویم و شکر را با دلار آزاد ۱۶هزارتومانی بخریم برایمان ۳۵۲۰ تومن تمام می شود.
یعنی در حال حاضر شکر با دلار ۳۶هزار تومانی وارد می شود . در حالی که وارد کننده ارز ۴۲۰۰ تومنی میگیرد.
این وسط چه کسی این سود شگفت انگیز را به جیب می زند؟ وواردات این محصول درانحصار چه کسی ست؟
کجای دنیا میتوانید سود ۸۰۰ درصدی روی واردات کالای اساسی پیدا کنید؟
✏️بزرگترین نقطه ضعف شما، ناتوانی در محاسبه ریسک است. شما احتمالا معنای ریسک را خیلی خوب می دانید ولی، به دلیل اینکه در زندگی واقعی ریسک های مالی معمولا کیلومترها از ما دورند، در بازار سرمایه متوجه سایه سنگین و نزدیک شان نمی شویم.
شما فکر می کنید سهمی که می خرید مثل پراید است و نهایت نوسان منفی اش ٥ یا ١٠ درصد است. باور نمی کنید که سهمی که می خرید می تواند ٩٠٪ قیمتش پایین بیاید. حتی وقتی این سطور را مطالعه می کنید.
شما هنوز یاد نگرفته اید طمع تان را کنترل کنید. برای همین در روزهای مثبت هیجان زده در صف های خرید می روید و بدون تفکر سهم می خرید. آتش طمع چشم های شما را کور می کند. در حالت پایین آمدن هم برعکس این فرایند، ترس وجودتان را فرا می گیرد و سراسیمه اقدام به فروش می کنید.
ذات اقتصاد ایران در بقیه بخش ها که شما بیشتر با آنها مواجه بوده اید، این است که قیمت ها بیشتر بالا می روند و کمتر پایین می آیند. مثلا قیمت مسکن در صد سال گذشته یا بالا رفته یا ثابت مانده یا نهایتا افت اندکی داشته است. دلار و خودرو هم به همین ترتیب. برای همین الگوی ذهنی شما، از ابتدا اشکال دار و دچار سو گیری است. فکر می کنید بازار سهام هم از همین الگو پیروی می کند. اصلا و ابدا.
✏️هر معامله گر موفقی می داند مهمترین رکن استراتژی معاملاتی اش باید بقا باشد. شما یک عمر فرصت دارید تا در بازار سهام میلیاردر شوید، به شرطی که یاد بگیرید زنده بمانید. شما نمی توانید قهرمان شنای المپیک شوید، مادامی که شنا کردن نمی دانید. پس در گام نخست اولین و مهمترین فکر شما باید این باشد که : "چگونه[ در بازار ] زنده بمانم؟"
برای چند ماه ریسک پذیریتان را به سمت صفر هدایت کنید. باور کنید ریسکی که اکثر شما در روزهای اول ورود به بازار سرمایه بر می دارید چند برابر ریسکی هست که یک حرفه ای بعد از ١٥ یا ۲۰ سال کار ممکن است بر دارد.
زیرا
معامله گر حرفه ای آموخته است که "کافی است تا حرکت بزرگ بعدی بازار زنده بماند"
◀️ریسک را چطور می توان کنترل کرد؟
- برای این کار روش های مختلفی وجود دارد و مشاوران مالی هرکدام از زاویه ای آن را بررسی کردند. مثلا برخی متخصصین مالی توصیه می کنند تک سهم نخرید و سبدی از سهام داشته باشید. اینطوری اگر جایی شکست خوردید جای دیگر پیروز می شوید و... .
- برخی دیگر می گویند باید به متخصصین مالی در شرکت های مشاور سرمایه گذاری و صندوق های سهام رجوع کرد.
من با این روش ها مخالف نیستم ولی در عمل عده کمی این توصیه ها را می پذیرند و عملیاتی می کنند ( به هزار دلیل که از حوصله هم من هم شما خارج است) کم اند.
◀️چند توصیه نهایی:
- تا شش ماه فقط به بقا فکر کنید. اگر شش ماه دوام بیاورید، آرام آرام کارها بهتر می شوند.
- می دانم برای شروع محاسبه و فهم ریسک دشوار است برای همین پیشنهاد می کنم سهمی که می خرید بین ٨٠ شرکت برتر بازار از نظر "نقد شوندگی" و "سایز" باشد.
- توصیه می کنم به سود شرکت ها توجه کنید. داستان هایی که قرار است فلان شرکت زمین بخرد و فلان شود و فلان شود را فعلا کنار بگذارید. سود شرکت ها را با سود بانکی مقایسه کنید. بازده مورد انتظارتان را فضایی انتخاب نکنید. از خرید سهامی که سال گذشته زیان کرده اند یا سود کمی داشته اند فعلا پرهیز کنید.
- فریب کانال ها و داستان سرایی های مجازی را نخورید. حساب خیلی از افرادی که پشت این کانال ها نشسته اند، میلیون ها تومان منفی است.
- مطالعه کنید. فکر کنید. برای خودتان بنویسید. سعی کنید هر روز درس های تازه بیاموزید.
- بازار سرمایه جای مناسبی برای هیجان طلبی نیست. اگر برای تخلیه هیجان به کازینو های کشورهای اطراف بروید موفق ترید تا اینکه چشم بسته خرید و فروش سهام کنید.
- باز هم می گویم. هدف اصلی تان باید بقا باشد، هر روز، قبل از هر معامله به خودتان بگویید: “باید در بازار باقی بمانم” و از خرید سهامی که این بقا را به به خطر می اندازد به شدت دوری کنید.
✏️سهام شستا به عنوان یکی از بزرگترین هولدینگهای سرمایه گذاری کشور در شرف عرضه در بورس است. تخمین اولیه از ارزش این شرکت حدود 100 هزارمیلیارد تومان است و در صورت عرضه، شستا یکی از بزرگترین شرکتهای بورس تهران خواهد بود.
✏️اما شستا در راس یک هرم بزرگ، یکی از بزرگترین سهامداران بورس نیز هست و عرضه شستا یک لایه به شرکتهای بورسی این هرم اضافه می کند.
⬅️نتیجه این اقدام، فروش سهام و تامین مالی چندین هزار میلیاردی بدون از دست دادن کنترل هیچ یک از شرکتهای زیر مجموعه و و مصداق بارز تغییر مالکیت و عدم تغییر مدیریت شرکت است.
✏️ به نظر می رسد عرضه اولیه شستا زمینه ساز مشکلات متعدد، ماندگار و غیر قابل بازگشتی در بازار سرمایه خواهد بود.
در مقابل فروش کامل و یا سهام مدیریتی شرکتهای پایین دستی پیشنهاد میشود.
1️⃣ساختار مالکیت چند لایه، بهضرر منافع سهامداران خرد:
در حال حاضر حدود دو سوم شرکتهای بورسی حداقل یک سهامدار بورسی دارند و حدود نیمی از شرکتها، سهامدار عمده یک شرکت بورسی دیگر هستند.
◀️ مهمترین پیامد این ساختار مالکیت درهم تنیده و چند لایه، تفکیک مالکیت و کنترل شرکتهاست که باعث تضعیف حاکمیت شرکتی و به خطر افتادن منافع سهامداران خرد می گردد.
برای مثال فرض کنید یک زنجیره چهار شرکتی وجود دارد که مالکیت 40 درصد همه شرکتها در دست سهامداران خرد و 60 درصد مابقی در اختیار سهامدار عمده (شرکت بالاسری) است. در این صورت مالک بالاترین شرکت در زنجیره، مالک 60 درصد شرکت اول، 36 درصد شرکت دوم، 21 درصد شرکت سوم و حدود 13 درصد شرکت چهارم است اما کنترل تمام شرکتهای زنجیره را در اختیار دارد.
2️⃣شستا در راس هرم مالکیتهای هرمی:
در حال حاضر شستا سهامدار عمده سه هولدینگ بورسی شامل سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین (تاپیکو)، سرمایه گذاری صدر تامین (تاصیکو) و سرمایه گذاری دارویی تامین (تیپکو) با مجموع ارزش بازار حدود 63 هزار میلیارد تومان است و سرمایه گذاری صبا تامین نیز در چند روز اخیر در بورس عرضه شده است.
هر کدام از این هولدینگهای سرمایه گذاری، سهامدار عمده چندین شرکت دیگر هستند و این زنجیره بعضا تا چندین لایه ادامه دارد.
با ورود شستا به بورس، یک حلقه به زنجیره بورسی این شرکتها اضافه می شود در حالی که تغییری در مدیریت هیچ یک از شرکتها ایجاد نخواهد شد.
3️⃣عرضهی شستا یعنی فروش چندین هزار میلیارد تومان بدون جابه جایی حتی یک صندلی هیات مدیره:
در صورت عرضه سهام شستا در بازار بیش از 10 هزار میلیارد تومان تامین مالی از طریق سهامداران خرد انجام می پذیرد اما با توجه به سهام حداقلی سهامداران جدید در شستا و لذا در تمام زیر مجموعههای آن، هیچ گونه تغییری در ساختار مدیریتی شرکتهای زیر مجموعه اتفاق نخواهد افتاد و در واقع حتی یک صندلی هیات مدیره به واسطه تغییر مالکیت جابه جا نخواهد شد.
✏️راه حل جایگزین فروش کامل و یا سهام مدیریتی شرکتهای پاییندستی است:
راه حل بهتر فروش کامل و یا قسمت بیشتری از سهام شرکتهای پایین زنجیره مالکیت و چابک سازی داراییهای تحت تملک سازمان تامین اجتماعی است.
✏️شستا به صورت مستقیم و غیر مستقیم در بیش از 300 شرکت بورسی سهامدار است که از این تعداد، بیش از 70 شرکت با زنجیره مالکیت بیش از 20 درصدی به شستا مرتبط هستند. لذا شستا می تواند با فروش سهام شرکتهایی که از نظر استراتژیک اهمیت بالایی ندارند، ضمن تامین مالی، به چابک سازی ساختار مالکیت خود و همچنین افزایش سهام شناور و عمق بازار کمک کند.
✏️شستا همچنین مالک سهام شرکتهای کوچک خارج از بورس است. عرضه این شرکتها علاوه بر تامین مالی برای سازمان، باعث افزایش شفافیت و بهبود عملکرد شرکتهای کوچک تحت تملک سازمان تامین اجتماعی خواهد شد که اتفاقا عمده معضلات این سازمان، عدم شفافیت این شرکتهاست.
تأمین سرمایه یکی از موضوعات و اهداف مهم شرکتها است که همواره در پی آن هستند. عرضه سهام در بورس نیز یکی از از بهترین راههای جذب سرمایه است که معمولاً شرکتها از آن استقبال میکنند. البته در بازار بورس قوانین و ساختارهایی وجود دارد که هر شرکتی قادر به ورود به آن نیست. فرابورس نیز مانند بورس اوراق بهادار، بازاری برای داد و ستد اوراق بهادار یا سهام است و شرایط و قوانین معاملاتی سادهتری برای پذیرش شرکتها و داد و ستد سهام دارد.
پس، در واقع میتوان گفت که مهمترین وظیفه فرابورس، سازماندهی آن بخش از شرکتهای متمایل به حضور در بازار سرمایه است که هنوز شرایط ورود به بورس اوراق بهادار را ندارند. سطح نظارت در فرابورس، کمتر از بورس است و از نظر گزارشگیری، در طول یک سال مالی، شرکتهای بورس ملزم به انتشار تعداد بیشتری گزارش هستند و به همین دلیل شفافیت بیشتری دارند. همین امر سبب میشود ریسک سرمایهگذاری در فرابورس بیشتر از بورس باشد.
جالب است بدانید که نام فرابورس از اصطلاح انگلیسی Over-the-counter یا به اختصار OTC به معنای «خارج از بورس» گرفته شده است.
💠️چرا رانتخواری فضای اقتصاد ایران را دربر گرفته است؟ حسین عباسی در پاسخ به این سوال به مدلی برگرفته از مدل اقتصاد سیاسی عجم اوغلو و جانسون رابینسون اشاره میکند و میگوید: اصولاً در ساختار سیاسی، دو متغیر اصلی وجود دارد. یکی ساختار توزیع قدرت و دیگری ساختار توزیع منابع. این دو، قوانین و ساختار اقتصادی را تعیین میکنند و جالب اینکه ساختار اقتصادی و ساختار قدرت کنونی تعیین میکند که قدرت و منابع در آینده چگونه توزیع شود و در اختیار چه کسانی باشد. این اقتصاددان میگوید در این سیستم شما با یک مدل بسته مواجهاید که منابع و قدرت در آن نگه داشته میشود و اجازه نمیدهد قدرت یا منابع از این حلقه بسته خارج شود. استاد دانشگاه مریلند تاکید میکند تعادل بدی شکل گرفته و همه تلاش میکنند این تعادل باقی بماند و همه در ایجاد این انحصار با هم شریک و همداستاناند.
♦️ رئیس کل بانک مرکزی اخیراً گفته در جنگ اقتصادی و تحریمهای خارجی، نیمی از توان ما باید صرف خنثی کردن توطئه رانتخواران داخل شود. ایشان از وجود رانت گله میکنند اما چرا درباره توان بالای اقتصاد ایران در تولید رانت صحبتی نکرده و نگفتهاند که چرا اقتصاد ما تا به این حد مستعد رانتخواری است؟
♦️ایشان و بسیاری دیگر از افراد از وجود رانتهای کلان گله میکنند، من قبل از هر توضیح و پاسخی میخواهم بگویم قطعاً رانت در اقتصاد ما مشکل بزرگی است. اما این مشکل هم مانند هر مشکل دیگری راهحلی دارد. باید ریشه مشکل را شناسایی و برای حل آن اقدام کنند. اما مساله آقایان این است که به هیچ عنوان نمیخواهند به دنبال روش شناخت و حل ریشه مشکل بروند. اینها فقط عوارض کار را میبینند و دنبال چاره نیستند. طبیعی است با چنین رویهای مشکل ادامه خواهد داشت. مگر اینکه غرض از این انتقادات این باشد که بخواهند آن را واقعاً حل کنند. اما در جواب چرایی ایجاد رانت من به تعریف آن برمیگردم. زمانی که شما کالا یا خدمتی را تولید میکنید و میفروشید، با دو مولفه مواجهاید؛ یکی هزینه فرصت تولید و دیگری قیمت کالا و خدمات. تفاوت میان این دو مازادی است که بهعنوان سود نصیب تولیدکننده میشود. در اقتصادهای آزاد، قیمت برای همه یکسان است و تولیدکنندهای میتواند بیشترین سود را ببرد که هزینه فرصت تولید را کاهش دهد و کارآمدتر عمل کند. وقتی شما این مساله را در بازار رقابتی بررسی کنید، مازاد تولید در بین همه تولیدکنندگان پخش میشود و این رانت به معنای آن چیزی که بین ما مصطلح است نیست. این مازاد پخش شده است. اما وقتی رقابتی در کار نیست، برخی میتوانند تولیدکننده محصول یا ارائهدهنده خدمت انحصاری باشند. مثلاً معدنی در انحصار یک فرد خاص است و میتواند محصول آن را در بازار بفروشد. این انحصار یک هزینه فرصت خاص برای آن فرد ایجاد کرده و از طرفی میتواند آن را با هر قیمتی در بازار بفروشد. تمام مازاد حاصل از این تولید نصیب یک فرد میشود و این همان چیزی است که ما در اصطلاح به آن رانت میگوییم. یعنی وقتی انحصاری ایجاد میشود، به آن رانت میگویند. رانت محصول مستقیم انحصار است. نتیجه اینکه فردی از مزیت و امتیازی برخوردار است که دیگری نیست.
♦️تعریف فساد استفاده از قدرت عمومی برای منافع شخصی است. اگر شما قدرت و منابع عمومی نداشته باشید فساد هم ندارید. 200 سال قبل از این نیمی از جمعیت دنیا و حدود 80 درصد جمعیت ایران در روستاها زندگی میکردند. دولت مرکزی در هیچ روستایی وجود نداشت. بسیاری از این روستاها خانی داشت که بخشی از محصول را برمیداشت و بقیه محصول باید بین افراد روستا تقسیم میشد. در این سیستم فساد معنا نداشت. شاید دزدی انجام میشد اما فساد نه. وقتی جامعه بزرگ میشود و دولت تشکیل میشود دولت منابع عمومی را در اختیار دارد که آن زمان مساله استفاده شخصی از منابع عمومی مطرح میشود و این تبدیل به فساد میشود. اما مساله این است که شما نمیتوانید دولت را از بین ببرید. چون برخی از کالاهای عمومی که دولت تامین میکند، در بازار رقابتی قابل عرضه نیست. مانند مساله امنیت. مشکل دولت در ایران این است که آنجا که نباید دخالت میکند و آنجا که باید، دخالت نمیکند. مساله فقط این نیست که اندازه دولت را کوچک کنیم. مساله تغییر جاهایی است که دولت باید دخالت کند.
✅مطابق آخرین آمار بانک جهانی، ایران به لحاظ نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی، یکی از ده کشوری است که پایینترین نرخ مالیات را به خود اختصاص داده است. بر اساس این آمار، در سال 2017 ایران در میان 166 کشور جهان رتبه 156 را داشته است. در این لیست، دانمارک با حدود 33 درصد در صدر قرار دارد و مابقی کشورها نیز اغلب دارای نرخ مالیات به تولید ناخالص داخلی بالای 15 درصد هستند (سوئد: 28، یونان: 26، بریتانیا: 26، اتریش: 25 و ...). این در حالی است که ایران در سال 2017 که نسبت به سالهای قبلتر و بعدتر خود دارای بهترین عملکرد مالیاتی بوده، تنها توانسته 7.8 درصد از تولید ناخالص داخلی را در قالب مالیات دریافت کند.
✅اجازه دهید مالیات را مجددا تعریف کنیم: « مالیاتها، درواقع پرداختهای اجباری هستند که از سوی شهروندان به دولت پرداخت میشود و یکی از اصلیترین منابع تأمین مخارج دولتها است». دولت در اقتصاد ایران به صورت مستقیم، ظاهرا مالیات کمی را از شهروندان خود دریافت می کند، اما در عمل، مالیاتی که ایرانیان میپردازند بیشتر از هر کشوری در جهان است!!. اما چطور؟
✅دولت ایران از شهروندان خود مالیات کمی دریافت می کند اما در عین حال، ولخرجی نیز می کند. در دوران وفور منابع نفتی ولخرجی دولت مشکل چندانی ایجاد نمی کند و دولت تقریبا از پس هزینه های خود بر می آید (هرچند سالهایی در اقتصاد ایران بوده که با وجود وفور درآمدهای نفتی، دولت همچنان کسری بودجه داشته است!!) اما در دورانی که قیمت نفت افت می کند یا صادرات نفت کاهش پیدا می کند، دولت مجبور می شود حساب ولخرجی خود را از جیب مردم پرداخت کند. با پیدایش کسری بودجه، دولت سریعا به منابع بانک مرکزی متمسک می شود. با افزایش بدهی دولت به بانک مرکزی پایه پولی (پول پرقدرت) افزایش پیدا می کند و اقتصاد با تورم روبرو می شود. تورم نیز به معنی کاهش قدرت خرید پولی است که در جیب مردم قرار دارد. پس علیرغم اینکه دولت به صورت مستقیم از شهروندان مالیات کمی دریافت می کند اما در عوض به صورت غیر مستقیم یکی از بالاترین نرخ های مالیات جهان را از مردم دریافت می کند. در سال 1397، مقدار مالیاتی که دولت از مردم دریافت کرده، حدود 38 درصد بوده است!
🔴 امروز ۲۳ فروردین جلسه شورای عالی بورس ساعت ۴ بعد ازظهر در محل سازمان بورس برگزار شد. در این جلسه با توجه به استعفای دکتر شاپور محمدی از ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار که مدتی پیش مطرح شده بود، نهایتا با جانشینی دکتر حسن قالیباف اصل با اکثریت آرا به عنوان سکاندار جدید این سازمان موافقت شد.
🔹با سقوط ارزش پول ملی، حداقل دستمزد و مزایای قانونی نیروی کار از ۴۰۰ دلار در ماه در سال ۱۳۸۹، به حدود ۱۵۰ دلار در سال ۱۳۹۹ سقوط پیدا کرد.
🔹دستمزد ۱۵۰ دلار در ماه شامل اشتغال رسمی می شود و دستمزد میلیونها نفر شاغل غیررسمی در حدود ۱۰۰ دلار در ماه یا کمتر است.
🔹حداقل دستمزدها در کشورهای عربستان ۸۰۰ دلار، ترکیه ۶۰۰ دلار و چین، عراق و روسیه ۳۰۰ دلار است. میزان دستمزدها در ایران به سطح کشورهای فقیر و کمتر توسعه یافته کاهش یافته است.
🔹نظر به افزایش بهای بنزین و عرضه بخش مهمی از کالاهای اساسی و مواد غذایی به نرخ ارز آزاد، فشار تورم در سال ۱۳۹۸ و همچنین ۱۳۹۹ بر روی حقوق بگیران بیشتر شده است.
🔹یکی از مهمترین اهدافی که دولت از افزایش نرخ ارز مد نظر داشت، کاهش ارزش حقیقی حقوق و دستمزد کارکنان و کارمندان است، چه در غیر این صورت دستمزدها بایستی در سطحی متناسب با نرخ تورم تجمعی بالای ۱۰۰ درصدی سالهای ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸ افزایش پیدا کند.
قطبنمای بازار مسکن۹۹
سه پرسش اصلی همه فعالان بازار ملک درباره «اوضاع اقتصاد مسکن ۹۹» در یک نظرسنجی از ۲۰ کارشناس مطلع این بازار مورد بحث و بررسی قرار گرفت. در این نظرسنجی با لحاظ آنکه شرایط اقتصادی و اجتماعی زیر سایه سنگین کرونا قرار دارد و آینده بازارها به همین دلیل چندان قابل پیشبینی نیست، «نگاه و برآورد احتمالی کارشناسان اقتصاد مسکن» منعکس شده است. نتایج بهدستآمده از مجموعه پاسخها و کامنتهای شرکتکنندگان در نظرسنجی نشان میدهد رکود سال گذشته بازار مسکن، امسال نیز ادامه پیدا میکند؛ اما تفاوتهایی بین رکود معاملات خرید آپارتمان و رکود ساختوساز وجود دارد. برداشت غالب کارشناسان درباره سمت و سوی قیمت مسکن بهعنوان مهمترین سوال ملکی جامعه فعال در این بازار نیز آن است که میزان افزایش قیمت آپارتمان در پایتخت در سال جدید کمتر از سال گذشته خواهد بود. از بین گزینههای تورمی، بیشترین احتمال کاهش قیمت واقعی آپارتمان است. کرونا در فصل بهار معاملات مسکن را بهشدت کاهش میدهد و همین میتواند باعث رشد نسبی خرید و فروشها در نیمه دوم سال شود. کارشناسان نیز توصیههایی خطاب به فعالان ساختمانی و سیاستگذار ارائه و پنج عامل کلیدی به همراه یک عامل احتمالی را در جهتدهی به بازار معرفی کردهاند.
آیا بازار مسکن - هم درحوزه معاملات و هم ساختوساز- در سال جدید در مسیر بهتر از سال گذشته قرار میگیرد؟
این پرسشی است که هفته دوم فروردین ماه توسط گروه مسکن در قالب یک نظرسنجی از ۲۰ صاحبنظر این بخش، مورد تحقیق و بررسی قرار گرفت.نتایج بررسیها براساس پاسخهای دادهشده در این نظرسنجی نشان میدهد بازار ملک در سال ۹۹ تحتتاثیر پنج پارامتر کلیدی و یک پارامتر مهم احتمالی قرار دارد. این عوامل اثرگذار بر بازار مسکن به ترتیب اهمیت شامل «رکود اقتصادی و شرایط اجتماعی ناشی از کرونا»، «تحریم»ها، «تحولات بازار ارز»، «تورم عمومی»، «وضعیت اقتصادی خانوارها» و همچنین «بازار سرمایه» است.
در این نظرسنجی با لحاظ اینکه «غالب بازارها در وضعیت فعلی بهخاطر مسائل مختلف در شرایط ابهام به سر میبرند و در این اوضاع، امکان پیشبینی قطعی وجود ندارد» از صاحبنظران بخش مسکن خواسته شد برآوردهای احتمالی و نگاه خود را به آینده کوتاهمدت و میانمدت بازار مسکن ارائه کنند، هرچند بهنظر میرسد اوضاع فعلی با توجه به شیوع ویروس کرونا و اوضاع سیاست بینالملل بهگونهای است که هر آن امکان بروز تحول مثبت یا بدترشدن شرایط وجود دارد که در این صورت سمت و سوی پارامترهای اثرگذار نیز تغییر خواهد کرد.
برآیند ۲۰ نگاه کارشناسی به بازار مسکن ۹۹ مشخص میکند بهار امسال سایه «کرونا» روی این بازار بسیار سنگین است و همین میتواند باعث رشد احتمالی معاملات خرید در سه فصل دیگر شود. اما رکود ۹۸ در معاملات مسکن سالجاری نیز ادامه پیدا میکند؛ ولی با شدت کمتر. بر این اساس برآورد شده است تورم مسکن از تورم عمومی فراتر نرود.