انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

چهار دایره کسب و کار‼️  /   محسن رنانی

شما برای راه‌اندازی یا گسترش کسب‌وکار چهار دایره‌ متداخل را مورد بررسی قرار می‌دهید. دایره‌ نخست «محیط بنگاه» است؛ به این معنی که شما امکانات و ابزار‌های خود را مورد بررسی قرار می‌دهید که آیا می‌توان محصولی را با مشخصات خاص به خط تولید اضافه کرد یا خیر. درنتیجه در ابتدا محیط داخلی بنگاه را مورد بررسی قرار می‌دهید. در صورت وجود توانایی این کار از دایره نخست عبور می‌کنید. دایره بعدی، «محیط اقتصاد کلان» است. درصورتی که بخواهید این اقدام را انجام دهید، باید وام بگیرید؛ آیا با این نرخ بهره می‌توانید؟ نرخ تورم چقدر است؟ هزینه‌های شما به چه میزان افزایش می‌یابد؟ درواقع شما متغیر‌های اقتصاد کلان را وارد تحلیل خود می‌کنید. درنهایت با لحاظ این متغیر‌ها اگر این پروژه را سودمند بدانید وارد دایره سوم می‌شوید.

نام دایره‌ سوم، «محیط کسب‌وکار» است. محیط کسب‌وکار به معنی فضای نهادی و قانونی است که شما باید در آن کار کنید. اقدام‌هایی از قبیل مجوز از اداره صنایع، معرفی به بانک برای گرفتن تسهیلات، پرداخت مالیات و...؛ همه‌ این موارد را محیط نهادی و قانونی می‌نامند. این محیط را مورد بررسی قرار می‌دهیم و باوجود همه مشکلات مصمم به توسعه یا تأسیس کسب‌وکار می‌شوید.

مسیر توسعه در پیوند با محیط کسب‌وکار است و بر همین اساس توجه به این نکته ضروری است که راه‌اندازی کسب‌وکار در آمریکا سه ساعت وقت اداری می‌برد ولی در ایران ۶۳ روز کاری نیاز دارد. این تفاوت ریشه در محیط نهادی و محیط کسب‌وکار دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

چطور با آمار دروغ بگوییم: پارادوکس سیمپسون!

 

ظاهرا بدیهی به نظر می رسد که هرچه تعداد اتاق های منزل (خواب ها) بیشتر باشد، قیمت آن هم بالاتر است، ولی وقتی دنبال آمار می رویم می بینیم که قضیه متفاوت است و اگر نموداری داشته باشیم که محور عمودی آن متوسط قیمت خانه و افقی آن تعداد اتاق ها باشد، شیب آن منفی است!

علت چیست؟ چرا واقعیت این فرض بدیهی را تایید نمی کند؟ پاسخ ساده است، یک فاکتور مهم در قیمت را در نظر نگرفته ایم: محل! وقتی خانه هایی که در یک منطقه جغرافیایی قرار دارند را بررسی می کنیم قیمت و تعداد اتاق ها خانه ها با هم رابطه مستقیم دارند، ولی وقتی داده های مناطق مختلف را روی هم می ریزیم، رابطه ای مخدوش به دست می آید.

به این پدیده پارادوکس سیمسون می گویند که در مورد رابطه بین دو متغیر نتایج نادرست می گیریم، وقتی که داده ها مربوط به گروه  های مختلف اند، همین را می توان در مورد رابطه بار مالیاتی و درآمد سرانه یک کشور به کار گرفت که در کل مثبت است، ولی در مورد کشورهای گروه درآمدی مختلف رابطه منفی است، خلاصه مراقب همگنی داده ها در تحلیل باشید، والله اعلم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

پیشبینی وضعیت بورس در 6 ماه آینده/علی سعدوندی

 

در شش ماه آینده تازه واردان بورس تا 90 درصد سرمایه خود را به گرگهای وال استریت خواهند باخت.

به زودی لیستی برای تازه_سهام_بازان منتشر خواهم کرد که متوسط ضرر سالیانه در صورت #سقوط بورس تنها تا 50 درصد خواهد بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

یش‌بینی قیمت مسکن در سال 99/حسین عبده تبریزی

 بن‌بست خرید مصرفی در شهرهای بزرگ

در کشور ما کماکان در طول سال های اخیر حجم قابل ملاحظه ای از نقدینگی تولید شده و 40 سال است که به طور متوسط در سال حدود 27 درصد نقدینگی ایجاد شده است.

بانک ها حدود 9 هزار و 300 هزار میلیارد تومان نقدینگی را اداره می کنند و هر سال حدود 350 تا 400 هزار میلیارد تومان نقدینگی ایجاد می کنند که رقم کمی نیست و اگر بیش از این نقدینگی ایجاد شود، تورم ما از تورم موجود هم بالاتر می رود.

با این همه احساس سازندگان این است که منابع مالی کافی و ارزان قیمت در دسترس آنها نیست و سازندگان در تنگنای مالی قرار دارند.

مشکلی که امروز در حوزه مسکن ایران پیدا شده و به بن بست در حوزه مسکن انجامیده، این است که تقاضای مصرفی وجود ندارد و تقاضای مصرفی بسیار محدود شده است. یعنی برای 95 درصد مردم ایران غیرممکن است که بتوانند با پرداخت یک میلیارد تومان یک واحد مسکونی 70 متری در تهران بخرند.

امکانات نظام بانکی هم در این حوزه بسیار محدود است، افزود: یعنی بانک مسکن با دریافت 4 درصد از دولت، وام 9 درصدی در حدود 250 میلیون تومان در بهترین شکل ارائه می کند و بانک های دیگر هم که سود 20 درصدی پرداخت می کنند، توان این را ندارند که با نرخ سود 9 درصدی به خریداران خانه وام بدهند.

 از طرفی فردی که تا سقف 5 میلیون تومان در ماه درآمد دارد، نمی تواند ماهانه چند میلیون تومان قسط بانکی پرداخت کند.

 

بن بستی در اینجا ایجاد شده که خرید مصرفی به ویژه در شهرهای بزرگ بسیار محدود شده است. به طوری که در فروردین 97 کل معاملات مسکن در تهران فقط 2 هزار واحد بود یا در بهترین ماه های سال که معمولا تعداد معاملات تا 20 هزار واحد هم می رسد، تنها 5 هزار واحد معامله می شود.

سفته بازی عمدتا در حوزه زمین اتفاق می‌افتد

گرایش عمده در این معاملات نیز سفته بازانه است، یعنی عده ای هنوز فکر می کنند که این نقدینگی را به کجا منتقل کنند. در کشور نرخ بازده اقتصادی به طور کلی منفی است و از سال 86 به بعد درآمد سرانه ما نتوانسته نرخ رشد مثبتی پیدا کند.

در بخش مسکن نیز شاخص هایی وجود دارد که در تاریخ ایران تجربه نشده است، اظهار داشت: شاید در 28 سال گذشته نسبت قیمت زمین به مسکن هرگز در حد کنونی نبوده است. یعنی اکنون نسبت قیمت یک متر زمین در تهران به متوسط یک متر مسکن در تهران 1.4 است و این رقم در 30 سال اخیر از زیر 1 شروع شده و به تدریج بالاتر آمده است.

روشن است که سفته بازی عمدتا در حوزه زمین اتفاق می افتد، گفت: در حوزه اجاره هم نسبت به هم خورده است. یعنی وقتی قیمت زمین را به اجاره تقسیم می کنید، رقمی حدود 19 در ایران به دست می آمد. یعنی 19 سال در ایران طول می کشید که از محل اجاره، اصل پول را بگیرند. امروز این رقم به 28رسیده و به این معناست که 28 سال طول خواهد کشید.

معلوم است کسی که این واحد را برای سفته بازی می خرد، آن را خریداری نمی کند که 28 سال نگه دارد. سفته باز به امید این معجزه حرکت می کنند که قیمت ها بالا می رود و از این رو این واحد را خریداری می کند. در بخش خودرو نیز قیمت پراید در حالی به 65 میلیون تومان رسیده است که قیمت آن را توجیه نمی کند و افراد خودرو می خرند؛ به این امید که آن را بفروشند.

همه اینها در شرایطی است که در جامعه امروز راهی برای تولید مولد وجود ندارد و افراد مدام در محل سرمایه گذاری دچار شک و تردید هستند. بازار سکه و ارز هم امنیتی شده و مدتی است که قیمت آن افزایش پیدا نکرده و از آرامش برخوردار است، بنابرین افراد راهی به جز سرمایه گذاری در سه حوزه یعنی بورس، مسکن یا دارایی هایی نظیر خودرو ندارند.

بنابراین این اعتقاد به معجزه افزایش قیمت مسکن و افزایش قیمت سهم، بالاخره در یک جایی فرومی‌ ریزد. یعنی زمانی ممکن است ما به این جمع‌بندی برسیم که قرار نیست قیمت‌ها دیگر بالا برود و در آنجاست که می‌توانیم شاهد این باشیم که شاخص بریزد.

در بخش مسکن این ریزش کمتر است، چون چسبندگی قیمت وجود دارد. معمولا قیمت مسکن ثابت باقی می‌ماند تا تورم قیمت واقعی را کاهش دهد. یعنی قیمت مسکن به مدت سه تا چهار سال ثابت می ماند تا پایین بیاید. اینکه این تاریخ ریزش چه زمانی است و آیا در سال 99 اتفاق می‌افتد یا نه، نمی‌توان پیش بینی کرد. اما اینکه چنین ریزشی وجود دارد، احتمال آن بسیار زیاد است.

 یکی از حوزه ها برای سرمایه گذاری سرمایه گذاران می تواند بازار ارز باشد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تحلیل اقتصادی شرایط فعلی اقتصادد ایران/ پویا ناظران

دلاری که ماه پیش ۱۳ هزار تومن، و هفته پیش ۱۴ هزار تومن بود، دیروز بالای ۱۵ هزار تومن معامله می‌شد! چرا؟

دو دلیل اصلی می‌بینم:

۱- گواهی سپرده ریالی

۲- اف.ای.تی.اف

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

گواهی سپرده ریالی

از ۲۸ بهمن تا ۱۰ اسفند ۹۶، بانک مرکزی حدود ۲۰۰ ه.م.ت (ه.م.ت = هزار میلیارد تومن) گواهی سپرده با نرخ ۲۰٪ فروخت تا مثلا بازار ارز رو آروم کنه.

بهمن ۹۷، در انتظار سررسید شدن این ۲۴۰ ه.م.ت (اصل +‌ سود)، ابراز نگرانی کردم که دلار گرون بشه. بانک مرکزی گفت اوراق رو با نرخ ۱۸٪ تمدید می‌کنه. برخی تمدید کردند، ولی برخی ارز، طلا و سهام خریدند. دلار از ۱۱ تومن رفت تا ۱۳ تومن. دو ماه طول کشید تا بانک مرکزی اثر گواهی سپرده رو از بازار ارز پاک کنه.

اوراقی که پارسال تمدید شده بودند، از هفته پیش دارند سررسید می‌شن. با افزایش حجم پول، از هفته پیش ارز گرون شد. دیروز هم اگرچه بورس - احتمالا بخاطر اف.ای.تی.اف - منفی باز شد، ولی مثبت تموم کرد. مثبت بودن بورس، طلا و ارز نشونه کاهش ارزش ریاله.

تو یکسال گذشته، نقدینگی ۲۸٪ رشد داشته و تولید اقتصادی هم کم شده. پس کاهش بلندمدت ارزش ریال، حدود ۳۵٪ بوده. اما در این دوره، دلار از ۱۳ تومن رسید به ۱۵ تومن، یعنی فقط ۱۵٪ رشد داشته. پس قیمت کنونی ارز احتمالا پایین‌تر از تعادل بلندمدتشه. در نتیجه بعیده اثر گواهی‌ها بر افزایش ارز گذرا باشه.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

لیست سیاه FATF

تا هفته پیش، ایران در لیست سیاه بود، ولی برخی تدابیری که علیه یک عضو لیست وضع می‌شه، در مورد ایران تعلیق شده بود.

با مدیریت چهار عضو مجمع، محسن رضایی، پرویز داوودی (معاون اول دولت ۹)، احمد وحیدی (وزیر دولت ۹ و ۱۰)، و سعید جلیلی (مذاکره کننده هسته‌ای دولت ۹ و ۱۰) اون تعلیق لغو شد! چرا؟

دلیلش رو در مصاحبه سه‌شنبه گذشته آقای همتی می‌بینیم: «احتمال قوی می‌دهم ایران رو وارد لیست سیاه نکنند.

این تصور ناشی از ارزیابی کارشناس مورد اعتمادشون بود که می‌گفت: با احتمالی بیش از انتظار ممکن است با تمدید تعلیق مواجه شویم.

این کارشناس قبلتر در تلویزیون گفته بود از لیست سیاه خارج نمی‌شیم اما می‌شه در تصویب کنوانسیون‌ها دست نگهداشت و در وضعیت تعلیق موند. این برای اعضای مجمع مطلوب بود.

اما موندن در وضعیت تعلیق یک شرط داشت. گفته می‌شد با توجه به اجماعی بودن تصمیمات اف.ای.تی.اف، اگه یک عضو رو همراه کنیم، می‌تونه به تنهایی جلوی خروج ایران از تعلیق رو بگیره. طبعا موفقیت چنین طرحی نیاز به یک کلان تصویر اقتصادی داشت و یک دیپلماسی موفق در چارچوب اون تصویر.

برای این منظور چین انتخاب شد. اگرچه دولت یازدهم بعد از برجام با چین بد رفتاری کرده بود، اما دولت دوازدهم در صدد جبران براومد. تخفیفات نفتی شدید، و برقراری پروازها علیرغم کرونا، از مصادیق این دیپلماسی بودند.

در پی دادن امتیاز به چین، مجمع در تصویب کنوانسیون‌ها دست نگهداشت، به این تصور که تعلیق لغو نخواهد شد.اما چین، که هفته پیش رییس جلسه هم بود، مانع لغو تعلیق نشد.

کارشناس پیشگو نیست. بر اساس پیش فرضهایی، به یک ارزیابی می‌رسه. وظیفه سیاستمداره که به نظرات کارشناس گوش کنه، جوانب مسئله رو بسنجه، تصمیم بگیره، و پاش بایسته. مسوولیت کانترمژر شدن ایران با محسن رضایی و دوستان مجمع هست.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

دری رو تصور کنید که چهار تا قفل روشه، و کلید هر کدوم در جایی‌ست. اگه بخواهیم در رو باز کنیم، باید برنامه‌ای برای تامین همه کلیدها داشته باشیم.

اگه قفل اول رو باز نکنیم بلکه هی کلید رو توش بچرخونیم تا وقت بگذره، بالاخره کلید می‌شکنه. اگه قصد تامین سه کلید دیگه و باز کردن در رو نداشته بوده باشیم، شکستن این کلید واقعا اهمیتی نداره.

شکستن یک کلید زمانی مایه نگرانیه که روی سه کلید دیگه سرمایه‌گذاری جدی کرده باشیم، و حالا بخاطر این کلید شکسته، شانس باز شدن در رو از دست داده باشیم.

مشکل، لیست سیاه FATF نیست. مشکل اینه که اصلا کسی نمی‌خواهد درِ تجارت خارجی کشور باز بشه.

آیا می‌خواهیم با جامعه جهانی ارتباط داشته باشیم؟

یا می‌خواهیم جزیره‌ای زندگی کنیم؟

با لغو تعلیق مشخص شد نه تنها در مجمع برنامه‌ای برای باز کردن درِ تجارت خارجی نیست، بلکه تدبیری برای حفظ وضع موجود هم نیست. لذا ریسک سیاسی در بازار بالا رفت. افزایش ریسک سیاسی با سررسید گواهی سپرده‌ها مصادف شد و نرخ ارز رو مضاعف افزایش داد. اما با توجه به قدرت خرید محدود مصرف‌کننده و متعاقبا واردکننده، اثر ریسک سیاسی بر نرخ گذراست.

➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖

جمع بندی:

اثر سررسید شدن گواهی سپرده‌ها بر ارز ماندگاره، ولی اثر اف.ای.تی.اف گذراست.

بخاطر گذرا بودن اثر اف.ای.تی.اف، نهایتاً ظرف یکی دو هفته دلار به زیر ۱۵ تومن بر می‌گرده.

اما بخاطر افزایش حجم پول، بعیده به زیر ۱۴ تومن برگرده.

نهایتا بخاطر تداوم رشد نقدینگی، در بهار ۹۹، دلار ۱۵ تومنی و تا آخر ۹۹ دلار ۱۸ تومنی محتمله.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

بعید است تورم سال آینده ۲۰ درصد شود/ نسبت نقدینگی به تولید به ۱۱۰ درصد رسیده

 

🔺دکتر وحید شقاقی شهری استاد اقتصاد دانشگاه خوارزمی در مورد پیش بینی تورم ۲۰ درصدی بر سال ۱۳۹۹ از سوی رئیس کل بانک مرکزی گفت: براساس برآوردها تورم امسال بین ۳۷ تا ۳۸ درصد خواهد بود، اما برای سال آینده شاید آقای همتی به عنوان رئیس کل بانک مرکزی تورم ۲۰ درصدی را هدف‌گذاری کرده باشد اما واقعیت‌های اقتصادی ایران آن را نشان نمی‌دهد.

🔺در حال حاضر نرخ رشد نقدینگی ۲۸ درصد و نسبت نقدینگی به تولید تقریبا ۱۱۰ درصد است، همچنین ناترازی نظام بانکی هنوز پابرجاست و حتی بیشتر هم می‌شود. لذا این موارد در مجموع گویای تورم بالا در سال آینده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

سال ۹۹ سال کدام بازار است؟/ داود سوری

ارزیابی عملکرد بازارها در ۱۱ ماهه ابتدایی امسال نشان می‌دهد بازار سرمایه پرسودترین بازار بوده و بازار ارز کمترین بازدهی را داشته است.

 ❄شاخص کل بورس از ابتدای فروردین ماه امسال تا پایان بهمن ماه امسال رشد ۱۶۸ درصدی داشته است.

 در این بازه زمانی بازدهی طلا ۱۸ عیار، ۲۶ درصد؛ سکه معادل ۱۳ درصد و دلار ۱۰ درصد رشد کرده است.

 ادامه رکود مسکن در سال ۹۹

وی در ابتدا گفت: اقتصاد کشور ما از نظر تنوع بازارهایی که مردم بتوانند ثروت و دارایی خود را در آن قرار دهند محدود است. عملکرد سال گذشته بازار مسکن نشان داد که این بازار برای جذب نقدینگی جذاب نیست. بعد از افزایش قیمت ارز و موج دارایی که در بازارها افتاد بازار مسکن و زمین نتوانست نقدنیگی زیادی را به خودش جذب کند. یکی از دلایل عمده وجود بیش از یک میلیون خانه خالی این است که نتوانسته جذاب باشد.

بازار ارز برای رشد آماده است

این اقتصاددان با اشاره به کنترل دولت بر بازارهای طلا و ارز عنوان کرد: الان ارز به هیچ دردی نمی خورد و ممکن است به عنوان قاچاقچی دستگیر شوید. دولت سعی می‌کند با محدود کردن معاملات نقل و انتقال پول از فعالیت‌هایی که هزینه مبادله را بالا می‌برد جلوگیری و  بازار را کنترل کند. این بازار برای رشد آماده است اما بستگی دارد دولت چقدر روی آن کنترل داشته باشد.

 به گفته وی، بازار طلا به علت عدم وجود محدودیت‌ها راحت‌تر از بازار ارز حرکت می‌کند اما همچنان به بازار ارز وابسته است.

 فرصت سرمایه‌گذاری در بورس

 سوری در خصوص این بازار گفت: به طور کلی بازار سرمایه محلی خوبی برای جذب نقدنیگی است و فرصت مناسبی در مقابل دولت قرار داده تا این فرصت استفاده کند و برخی از بنگاه‌های خود را در اختیار مردم قرار دهد تا بحث کوچک شدن دولت و خصوصی‌سازی را پیش ببرد و هم این که نقدینگی را جذب این بازار کند.

 وی ادامه داد: طبیعت بازار سرمایه بالا و پایین رفتن است ولی اگر دولت از این بازار استفاده کند یک بازار سرمایه پرعمقی خواهیم داشت و نوسانات آن کمتر خواهد شد. سرمایه‌های زیادی به این سمت در حال حرکت است.

 این اقتصاددان معتقد است: با توجه به کنترل نرخ بهره و نرخ های تورمی که باید انتظار داشته باشیم، بانک‌ها نرخ بهره منفی دارند و نباید انتظار داشته باشیم که جایی برای سرمایه‌گذاری باشند. سرمایه‌گذاری پول خود را در بانک نمی‌گذارد که شاهد سوخت ۲۰ درصد آن باشد. بانک با این شرایط به نظر نمی‌رسد محل خوبی برای نگهداری پول باشد.

 وی افزود: اوراق بدهی نیز به عنوان محل برای دارایی‌ها، بزرگ شدن بازار این اوراق به این که دولت چقدر اعتبار داشته باشد برمی‌گردد و نرخ تورم به چه صورتی باشد. این بازار زمانی می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و مردم به آن روی بیاورند که ریسک اعتباری آن کم باشد، مردم مطمئن باشند که در آن نکول نمی کنند و به موقع منابع را بازپرداخت کند.

 سوری در پایان عنوان کرد: دولت در چاپ پول انحصار دارد و تعهدات خودش را تامین می‌کند اما بستگی دارد چطور و چه منابعی برای آن دارد؟ پس از آن نیز سرمایه‌گذاران به زودی متوجه می‌شوند که از منابع تورم‌زا به دست آمده، بنابراین ارزش آن دارایی‌ها کاهش و نرخ بهره افزایش پیدا می‌کند در نهایت نیز باعث می‌شود کسی به سمت آن ها نرود. یک بازی است که دولت باید تعادل درآن ایجاد کند.   

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تحلیلی جالب در خصوص میزان انباشت سرمایه ایرانیان خارج

پنج تا شش میلیون نفر ایرانی در خارج از کشور زندگی می‌کنند که مجموع ثروت آنها  1500 تا 2000 میلیارد دلار برآورد می‌شود!

برای بهتر مشخص شدن اندازه این عدد، به موارد زیر توجه کنید !

مجموع کل صادرات ایران در 20 سال گذشته: 1650 میلیارد دلار

ارزش تولید ناخالص داخلی ایران: 500 میلیارد دلار

کل نقدینگی کشور: 150 میلیارد دلار

ارزش بازار بورس تهران: 110 میلیارد دلار

 

جالب اینجاست که میزان انباشت سرمایه ایرانیان خارج از کشور بیش از مجموع صادرات کشور طی 20 سال گذشته برآورد می‌شود. همچنین ارزش کل بازار بورس تهران تنها با حدود شش درصد از سرمایه فوق برابری می‌کند.

بر اساس اطلاعات اقتصادی بین‌المللی،مجموع ارزش کل دارایی‌های فیزیکی در ایران حدود 5000 میلیارد دلار برآورد می‌شود؛ یعنی سرمایه ایرانیان مقیم خارج بیش از یک‌سوم کل دارایی‌های فیزیکی موجود در کشور است !

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

گذارهای توسعه اقتصادی ایران /محسن رنانی

 

🔸به نظرم تنها دوره‌ای در صد سال اخیر است که همزمان با چهار گذار روبه‌رو هستیم.

 

 گذار اول

گذار اول، گذار درونی یا گذار بین‌نسلی است که یک نسل در حال عبور است، یک نسل با مختصات کاملاً متفاوتی از نظر فکر، از نظر سن، از نظر توانمندی‌ها و امکاناتی که در برابر خود می‌بیند، از نظر آرزوها، آرمان‌ها و از نظر ساختار فکری و فرهنگی کاملاً متمایز است. بنابراین در حال حاضر با چالشی برای گذار بین‌نسلی مواجه هستیم. این گذار بین‌نسلی با گذار بین سیاستمداران نیز مواجه شده است. یعنی سیاستمداران نسل اول در حال خروج از روند هستند. حالا عده‌ای بازنشسته می‌شوند یا فوت می‌کنند، اما نسلشان رو به گذار است. عبور یک انقلاب از تحولات بین‌نسلی، کم‌هزینه نیست. مهم است که ما به این گذار بین‌نسلی کمک کنیم، تا به صورت کم‌هزینه محقق شود. برخی از چالش‌ها نیز در این میان وجود دارد. اگر نظام سیاسی و جامعه روشنفکری حواس خود را جمع کند، این گذار بین‌نسلی به سلامت رخ می‌دهد. هیچ انقلابی عمیق‌تر و کم‌هزینه‌تر از گذار نسل‌ها نیست. اگر بتوانیم این گذار بین‌نسلی را به سلامت طی کنیم به یکی از توفیقات بزرگ دست یافته‌ایم. بخش اعظم انقلاب‌های سیاسی و خسارت‌های اقتصادی در همین گذارهای بین‌نسلی رخ می‌دهد.

 

 ❄گذار دوم

دومین گذار، گذار جامعه سنتی به جامعه مدرن است. ما سه دهه پیش یعنی از دهه 40 شمسی وارد دوره گذار از سنت به مدرنیته شدیم. ظاهراً مشروطیت را آغاز این تحول می‌دانند. البته مشروطیت یک گذار و آغاز شکل‌گیری دولت مدرن است و از مشروطیت به این سو است که دولت مدرن در ایران متبلور می‌شود، اما دقت کنیم با مشروطیت دول مدرن شکل گرفت اما جامعه سنتی و نهادهای سنتی منقرض نشدند. انقراض سنت وقتی رخ داد که بازارها شکل گرفت. بازارها به مفهوم مدرن آن در ایران بعد از اصلاحات ارضی در ایران، شکل ساختارمند به‌خود گرفت. قبل از اصلاحات ارضی، 70 درصد اقتصاد ایران در سیطره نظام کشاورزی بود و بازار به مفهوم مدرن وجود نداشت. و البته مهم‌ترین بازاری که وجود نداشت، بازار کار بود. بازار کار اصلی‌ترین بازار هر نظام اقتصادی است. بازار البته می‌تواند شکل صوری داشته باشد. بازارها در عهد صفویه هم بودند، ولی حالت مدرن بازار را نداشتند. بازارها، مکانی برای تبادلات تولیدات محلی بودند نه سازوکاری برای نظم‌بخشی به اقتصاد. بنابراین مهم‌ترین دوره گذار از سنت به مدرنیته، در دهه 40 شمسی، وقتی بازارها شکل می‌گیرد، رخ می‌دهد.

 گذار سوم

گذار سوم گذار از عصر جامعه صنعتی و حتی عصر انفورماتیک به عصر فناوری اطلاعات است. بیش از ۲۰۰ سال است که عصر صنعتی را آغاز کرده‌ایم و بیش از 70 سال است که عصر انفورماتیک را آغاز کرده‌ایم، ولی وارد عصر فناوری اطلاعات نشده بودیم. اکنون داریم وارد عصر فناوری اطلاعات می‌شویم. این هم یک گذار جهانی است که گریزی از آن نیست و بر ما تحمیل خواهد شد و پیامدهایش مانند همه گذارهای دیگر در حال رخ دادن است و ما با پیامدهایش در حال دست و پنجه نرم کردن هستیم.

 

 ❄گذار چهارم

گذار دیگری که به‌طور تصادفی ما در آن قرار گرفتیم، گذار از الگوی جهانی و تمدنی انرژی است. گذار از الگوی انرژی فسیلی به الگوهای انرژی غیرفسیلی. تاریخ اقتصادی و تاریخ تمدن بشر را بر اساس گذار از انرژی تقسیم‌بندی می‌کنند، عصر انرژی‌های مبتنی بر سوخت‌هایی مانند چوب یا انرژی‌های عضلانی انسان و حیوان. از این دوره گذر کردیم تا رسیدیم به عصر صنعتی. در عصر صنعتی انرژی، مبتنی بر انرژی فسیلی شد. و امروز ما وارد دوره‌ای شده‌ایم که الگوی انرژی در حال تغییر است. تغییر قطب‌های انرژی یکی از بنیادی‌ترین مسائلی است که بشر همواره تجربه کرده است. این نیز، هم از نظر تحول در الگوی انرژی و الگوی زیستی بشر و هم از نظر اینکه پایان عصر وفور درآمد نفت را برای ما رقم می‌زند، دارای اهمیت بسزایی است.                                                       

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

نظر من در مورد اقتصاد ایران/  رابرت لوکاس

                                                                                    

من خیلی در مورد اقتصاد ایران نمی‌دانم. عنصر کلیدی و مهمی که باید به آن اشاره کنم، آزادی اقتصادی است. مردم باید برای شروع ایده‌هایشان آزادی داشته باشند بنابراین باید آنها را به سمت بهترین راه ممکن که بهترین کارکرد را دارد، ترغیب کرد. این همان چیزی است که در چین شروع شده است. این موضوع در کره جنوبی نیز رخ داده ولی در کره شمالی خیر. منظور من این است که آزادی بیشتر منجر به وضعیت بهتر برای توسعه اقتصادی می‌شود. البته برای افزایش رشد اقتصادی به چیزی بیش از آزادی نیاز است ولی در عین حال آزادی، عنصر کلیدی محسوب می‌شود.                                                                                                                                   عامل دوم که به سرعت باید رخ دهد، بحث تحصیلات است. ایران باید نیروی کار تحصیل‌کرده داشته باشد. اینها دو عنصر اصلی هستند. پدید آوردن چنین شرایطی خیلی سخت نیست. ولی در نهایت شما به این سمت خواهید رفت که اجازه رخ دادن چنین چیزی را بدهید. منظور من این است که دستیابی به آزادی اقتصادی یک ضرورت است و حتی اگر موانع زیادی هم وجود داشته باشد، در نهایت اقتصاد به سمت آزادی بیشتر می‌رود.                                                                                                        

من نمی‌توانم بفهمم که دولت ایران چرا چنین سیاستی (پرداخت یارانه نقدی) در پیش گرفته است. این کار چیزی جز چاپ پول و تورمی کردن پول ملی نیست. از نظر من نباید این کار را انجام بدهند.                                                                                                    

مردان دولتی نظام مالیاتی دارند. من نمی‌فهمم تا وقتی شما مالیات دارید، چرا از نفت استفاده می‌کنید؟ این برای دولت آسان است که از مالیات استفاده کند. آرژانتین نفت‌اش را خصوصی کرد. آنها مقدار بسیاری از نیروی کارشان را اخراج کردند. شما هم باید این کار را انجام دهید. آنها مردم بسیاری را استخدام کردند و دولت به مردم شغل‌هایی را داد که مردم دوست داشتند. من در مورد ایران و علوم سیاسی نمی‌دانم. اما دولت با این همه پول نفت چه کار کرد؟ به ونزوئلا نگاه کنید. به طور بنیادی با شرکت‌های نفتی‌اش نابود شد. مردم این کشور روزگار بدی دارند ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی