انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

آیا بانک و بورس رقیب یکدیگرند؟/جنگ بازارها/حسین سلاح ورزی

 

در روزهای اخیر بعضی از صاحبنظران اقتصادی نزدیک به بانک مرکزی، ضمن طرح انتقاداتی نسبت به عملکرد بازار سهام کشور، با ناکارآمد خواندن این بازار و غیرمولد دانستن عملکرد آن، در نظام تامین مالی اقتصاد کشور، وجود فشارهای تبلیغاتی و سیاسی از سوی ذینفعان کلیدی بازار سرمایه را، یکی از عوامل مهم انحراف سیاستهای پولی بانک مرکزی دانستند.

جنگ بازار پول و سرمایه از آن دست دردسرها و مشکلات منحصر به فرد اقتصاد ایران است که حاصل ندانم کاری های منحصر به فرد ما در حکمرانی و سیاستگذاری اقتصادی است.

وقتی رشد پایه پولی بدون تناسب با رشد اقتصادی یا ظرفیت رشد اقتصادی و صرفا در چارچوب سیاستهای مالی دولت و در فقدان یک نظام حسابرسی قابل اتکا در حوزه مالیه عمومی صورت می گیرد؛ حاصل آن نقدینگی سرگردانی است که رانت جویان بر سر تصاحب آن، که در واقع به معنای اخذ از سهم مالیات تورمی است، دچار تنش و جنگ می شوند.در این میدان پرغبار طبیعی است که هر کس تلاش کند بخش بزرگتری از این غنیمت بادآورده را تصاحب و تملک کند و در شرایطی که تولید و توزیع و گردش این نقدینگی پرقدرت و بی بنیاد، تا حد زیادی تحت تاثیر سیاستگذاری های حاکمیتی و مداخلات دولتی است، طبیعی است که تلاش عمده رانت جویان در حوزه های گوناگون، به اقامه ادله و جمع کردن لشگر و عده برای گرفتن سهم بیشتر از این جریان مسموم نقدینگی متمرکز شود. این الگوی رفتاری بورس و بانک و تولید و تجارت هم نمی شناسد.

آنچه در این میان بسیار مهم است؛ توجه به این نکته کلیدی است که این نبرد، اصولا نبرد ایرانیان میهن دوست و دغدغه مندان توسعه این سرزمین نبوده و نیست!

آنچه فعالان واقعی بخش خصوصی اقتصاد و متخصصان و صاحبنظران دلسوز توسعه ایران می خواهند و می گویند؛ تاکید بر شفاف و موثر ساختن کنترلهای مالیه عمومی، بویژه در حوزه بدهی های دولت است که نقطه اتکای یک بانک مرکزی مستقل، بعنوان نگهبان اعتبار پول ملی است.

روزی که شفافیت مالیه عمومی، دست دولت را برای توزیع بی حساب و کتاب سوبسید در اقتصاد کشور ببندد و بانک مرکزی از مجری سیاستهای مالی دولت تبدیل به تنظیم گر بیطرف بازار پول و اعتبار شود؛ دیگر نه وجهی برای مداخله گسترده حاکمیت در نظم طبیعی اقتصاد باقی می ماند و نقدینگی بی بنیاد و پرقدرتی که رانت جویان در بخش های مختلف اقتصاد ایران برای تصاحب آن به جان هم بیافتند.

در آن روز زیبای رویایی، که نرخ بهره پول را بازار تعیین می کند و رفع موانع نهادی شفافیت و مقیاس پذیری، بورس را تبدیل به یک ابزار تامین مالی موثر در اقتصاد کشور ساخته، بازار پول و سرمایه، نه رقیب بلکه مکمل یکدیگر خواهند بود. بازار پول جذب کننده منابع کم ریسک هسته سخت اقتصاد و بورس سهام، میزبان منابع ریسک پذیرتری می شود که با بازدهی بیشتر، موتور محرک رشد اقتصادی کشور هستند.

✅نبرد واقعی عاشقان ایران و علاقه مندان به توسعه کشور، رفع موانع موجود بر سر راه رسیدن به این نقطه است؛ نه جدال بر سر نحوه تسهیم رانت نقدینگی بدون پشتوانه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

چرا چین اهمیت دارد؟/فرهاد نیلی

 

🔹 ۱- سهم جمعیتی: چین اکنون نزدیک به ۲۰ درصد جمعیت جهان را دارد. در واقع از هر ۵ نفر در دنیا، یک نفر چینی است. هرچند این سهم طی سال‌های آتی کاهش خواهد یافت و سهم هند در جمعیت جهان غلبه خواهد کرد.

🔹 ۲- سهم درآمدی: چین ۱۸ درصد از اقتصاد جهان را در اختیار دارد. این سهم به زودی به ۲۰ درصد خواهد رسید. سهم هند نیز از ۷ درصد فعلی به ۱۵ درصد خواهد رسید. در نتیجه در آینده، نزدیک به ۳۵ درصد تولید ناخالص دنیا در آسیا تولید خواهد شد و مرکز ثقل اقتصاد جهانی به سمت آسیا حرکت خواهد کرد.

🔹 ۳- موتور رشد اقتصاد جهانی: سهم چین در رشد اقتصاد جهان مهم است. داده‌های آماری نشان می‌دهد طبق پیش‌بینی‌ها، ۳۳ درصد از رشد اقتصاد جهانی در سال ۲۰۱۹ را چین رقم می‌زند. همچنین در ۳۰ درصد دیگر هم باقی کشورهای آسیایی سهیم هستند. در نتیجه ۶۳ درصد از رشد اقتصاد جهانی مرهون چین، کشورهای اقماری چین در آسیای شرقی و البته هند است.

🔹 ۴- سرزمین شگفتی‌ها: بزرگ‌ترین قحطی تاریخ بشر در زمان مائو اتفاق افتاد؛ اما پس از آن، بزرگ‌ترین فقرزدایی در طول تاریخ بشر را هم چین رقم زد. هر دو رخداد دست‌ساز بشر است به این معنی که هم بزرگ‌ترین قحطی و هم بزرگ‌ترین فقرزدایی هیچ‌کدام حاصل بداقبالی ناشی از طبیعت نبوده است. چین گذار از سوسیالیسم به سرمایه‌داری را از درون حزب کمونیست هدایت و حمایت کرده و در قالب بازسازی سوسیالیسم، اقتصاد بازار را معرفی کرده است. چین از یک غول سیاسی و کوتوله اقتصادی، به یک غول اقتصادی و اژدهای خفته سیاسی تبدیل شده است.

🔹 ۵- رقم زدن مهم‌ترین چرخش سیاستی: چین از یک اقتصاد فقیر دولتی بسته و متمرکز، توسعه نیافته و عقب‌افتاده به یک اقتصاد بازارمحور، باز، غیرمتمرکز در حال گذار، برخوردار از رشد مستمر و شتابان و در نهایت ابرقدرت اقتصادی رسیده است.

🔹 ۶- راهبری رشد اقتصادی در غیاب نهادهای پشتیبان: چین بدون قوانین و مقررات فراگیر، بدون نهادهای قضایی منصف، بدون دموکراسی، بدون زیرساخت‌های بازار و بدون بخش مالی باثبات و با سهم غالب شرکت‌های دولتی و در فقدان حکمرانی شرکتی، رشد اقتصادی را رقم زده است. این پارادوکس نشان می‌دهد مدل رشد چین خاص است و با سایر کشورهای دنیا قابل مقایسه نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

نقش انتظارات تورمی بر مصرف در ایران/ ✍️محمدرضا منجذب

رشد مداوم سطح عمومی قیمت‌ها در ایران، حاکی از روند افزایش کلی قیمت‌ها است. پویایی تورم کوتاه‌مدت و تعامل ادواری با متغیرهای واقعی اقتصادی، یک مسأله محوری در اقتصاد کلان و بخصوص در تجزیه و تحلیل سیاست‌های پولی است.

با توجه به اهمیت انتظارات تورمی، در  مطالعه ای به بررسی چگونگی شکل‌گیری آن با در‌نظر‌گرفتن انتظارات تورمی تطبیقی و عقلایی پرداختیم. آن چه این تحقیق را از تحقیق های گذشته متمایز می نماید محاسبه انتظارات عقلایی بر مبنای مدل های فضا حالت بوده زیرا فضای حالت در پاسخ به این سوال و این واقعیت بیرونی است که چرا آینده دقیقا مثل گذشته نیست که این بر مبنای انتقاد لوکاس (برنده جایزه نوبل اقتصاد و رهبر مکتب انتظارات عقلایی) توجیه میشود این مطالعه با الهام از مقاله بورکه و ازدگلی (2013) و سایر مقالات مشابه انجام شده است و فرضیه اصلی مورد بررسی در تحقیق که بیانگر افزایش مصرف به دنبال افزایش انتظارات تورمی است.                                                                 

   ازآن‌جایی‌که ارتباط بین انتظارات تورمی و مصرف کاربرد مهمی در تعیین سیاست‌های اقتصادی دارد، این ارتباط طی دوره زمانی 1367:1 الی 1395:4 با در نظر گرفتن لگاریتم مصرف، لگاریتم درآمد و لگاریتم تورم به عنوان متغیرهای تحقیق بررسی می‌شود. به منظور مدل‌سازی متغیر انتظارات تورمی عقلایی از مدل‌های فضا-حالت و الگوریتم فیلترکالمن بهره جسته و از روش تعدیل جزئی نیز به منظور مدل‌سازی انتظارات تورمی تطبیقی استفاده شده است.                                                                       

نتایج تحقیق نشان می‌دهد که در اقتصاد ایران تاثیر انتظارات تورمی عقلایی در بلندمدت بر مصرف مثبت و معنی‌دار بوده اما در کوتاه‌مدت رابطه معنی داری میان انتظارات عقلایی و مصرف وجود ندارد. تاثیر انتظارات تورمی تطبیقی بر مصرف نیز مثبت و معنی دار تخمین زده شده است. همچنین مدل انتظارات تطبیقی در مقایسه با انتظارات عقلایی دارای قدرت توضیح‌دهندگی بیش‌تری است. بنابراین در ایران شکل گیری انتظرات تورمی بیشتر بر مبنای تغییرات گذشته تورم است و اگر افزایش یابد موجب افزایش مصرف می شود.                                       

در جنبه کاربردی میتوان گفت از آن‌جا‌که اقتصاد ایران در شرایط رکود تورمی به سر می‌برد، مدیریت انتظارات تورمی از طریق یک چارچوب ارتباطی کارا با عوامل اقتصادی می‌تواند سیستم قیمت‌گذاری گذشته‌نگر را به آینده‌نگر تبدیل کند و هزینه‌های حقیقی تورم‌زدایی را کاهش دهد. سیاستگذار باید ترتیبی اتخاذ نماید تا انتظارات تورمی جامعه تشدید نگردد چرا که این موضوع می تواند از طریق تشدید مصرف و افزایش تقاضای کل خود به تورم دامن زند. سپس در این راستا انتظارات تورمی گسترش می یابد. اتفاقی که در چند سال اخیر مرتب اتفاق افتاده است.                                                                                                            

همچنین به دلیل تاثیر تغییرات مصرفی بر تقاضای کل و تاثیر تقاضای کل بر تصمیمات سرمایه‌گذاری شرکت‌ها، توجه سیاست پولی بانک مرکزی در مورد کنترل انتظارات تورمی به دلیل تاثیر مستقیمی که بر مصرف دارد بیش از پیش مورد نیاز است. در این راستا سیاستگذار در اعمال سیاستهای خود باید مراقب باشد تا انتظارات تورمی را تشدید نکند، بعنوان مثال چه سیاستهایی را اعمال کند (یا نکند) و چه سیاستهایی را اعمال کند (یا نکند) خود بر شکل گیری انتظارات مثبت یا مخرب تورمی نقش دارد. به هر حال در رعایت نکته مزبور می بایست در هر سیاستی از مشاوران اقتصادی خبره نظر بخواهد. هم چنین سیاست های ضد تورمی که موجب کنترل تورم می شود خود بر انتظارات تورمی تاثیری مطلوب می گذارد و لذا توصیه می شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

✍️ ایران جامعه کوتاه مدت‼️:  /  محمدعلی همایون کاتوزیان

شما اگر بخواهید به طور خلاصه طرح موضوع کنید که ایده محوری نظریه «جامعه کلنگی» یا جامعه کوتاه‌مدت چیست به کدام محورها اشاره می‌کنید؟

نکته اصلی همان کوتاه‌مدت بودن است. یعنی جامعه‌ای که در آن چشم انداز بلندمدتی چه در زندگی کلان و چه در زندگی خرد وجود ندارد. یعنی اینکه هم در چشم انداز جامعه کوتاه مدت است و هم در زندگی فردی. این ضرب المثل هایی که در ادبیات ما وجود دارد که «شش ماه دیگر کی مرده، کی زنده؟» یا «از این ستون تا آن ستون فرج است» یا «یک سیب را که بیندازی بالا ده تا چرخ می خورد تا بیاید پایین» همه اینها صحبت از این می کند که هیچ معلوم نیست چه اتفاقی می افتد.

این مسئله از نظر تاریخی وجوه گوناگونی دارد. مثلا فرض بفرمایید که طبقات اجتماعی همیشه در ایران وجود داشته اند. پولدار بوده است، فقیر و مالک و تاجر همیشه وجود داشته اند، ولی طبقات اجتماعی در ایران همیشه کوتاه مدت بوده اند. بدین معنا که ترکیب طبقات اجتماعی تفاوت می کرده است. یعنی فرض کنید در ظرف ۵۰ سال بسیاری از آنها که جزو طبقه مالکین بوده اند، دیگر الان جزو مالکین نیستند. یعنی خانواده و بازماندگان شان دیگر مالک نبوده اند و تداوم در این مورد دیگر وجود نداشته است.

این مسئله عدم استمرار در جامعه را نشان می‌دهد که جامعه را کوتاه مدت می کند و همه مناسبات فردی و اجتماعی بر اساس کوتاه مدت بودن جامعه طرح ریزی می شود. مثلا فرض کنید که انباشت بلند مدت سرمایه در ایران هرگز وجود نداشته است. برای اینکه انباشت بلند مدت سرمایه به یک چشم انداز بلند مدت سرمایه نیاز دارد. بدین معنا که آن کسی که می خواهد سرمایه را انباشت کند باید اطمینان داشته باشد که دو سال دیگر اموالش غارت نمی شود.

اگر هم کسانی موفق می‌شدند که مقداری از سرمایه خود را انباشت کنند بعد از مدتی آن سرمایه غارت می شد و به همین دلیل هم انباشت بلند مدت سرمایه در جامعه هرگز پدید نیامد.

در این نظریه که شما مطرح کردید نتیجه مستقیم یا بلافاصله این عدم انباشتگی فرهنگی، سیاسی یا اقتصادی یا این عدم تداوم در جامعه ایران که آن را جامعه کوتاه مدت می‌دانید؛ چیست؟

نتیجه اش عدم توسعه است. نه اینکه جامعه اصلا توسعه پیدا نمی کند. البته جامعه ایران توسعه پیدا کرده است. تکنولوژی که امروز به کار برده می شود با صد سال پیش فرق دارد. اما منظور من توسعه اجتماعی و از جمله توسعه سیاسی است و این امر فقط ممکن است در بلندمدت انجام گیرد.

با چشم اندازهای کوتاه مدت شما از یک کوتاه مدت به کوتاه مدت دیگری می روید. جامعه کلنگی که شما به آن اشاره کردید این است که مثلا یک ساختمان ۲۰ یا ۳۰ ساله می شود. هنوز هم استقامت دارد و سرپاست ولی کلنگ برمی دارند و خرابش می کنند و می گویند که کلنگی است.

تئوری توطئه یکی از بلاهای بزرگی است که بر سر جامعه ایران آمده است. چون حداقل دلیل مخل بودن آن این است که این تئوری فلج کننده است. شما وقتی فکر کنید که زندگی شما دست دیگران است. اختیارتان دست دیگران است و هر چه برایتان اتفاق می افتد به علت تصمیم دیگران است، دیگر کاری نمی توانید انجام بدهید.

اساس و مبنای جامعه بر پایه همین کلنگی بودن و کوتاه مدت بودنش قرار دارد. برای اینکه همه بدون اینکه تئوری بدانند از این واقعیت آگاهند. چنانچه گفتم وقتی ضرب المثل ما می گوید «شش ماه دیگر کی مرده، کی زنده» در آن تئوری وجود ندارد، بلکه یک واقعیت تجربی را بیان می کند.

عامل اصلی کوتاه مدت بودن جامعه ایران از نظر شما چیست؟ آیا عناصر فرهنگی است یا مختصات درونی خود جامعه ایران است؟ چه عاملی را شما برای تحقق تئوری کوتاه‌مدت بودن جامعه ایرانی عامل اصلی فرض می کنید؟بله. عامل خارجی که به هیچ وجه موثر نیست. مهم‌ترین مبنای قضیه همان استبدادی بودن جامعه است. هم جامعه و هم دولت استبدادی هستند. منظورم از استبدادی بودن صرفا دیکتاتوری یا حکومت قهرآمیز نیست، بلکه یک ویژگی اجتماعی است که بر مبنای آن دولت از یک سویی بر مبنای قانون و قانون‌مداری رشد نکرده است و از سوی دیگر جامعه هم از سوی دیگر بر مبنای انضباط و نظم طراحی نشده است. یعنی از یک سو قانون متزلزل است و از سوی دیگر انضباط. و به همین جهت هم هیچ گاه معلوم نیست که چند وقت دیگر قرار است چه اتفاقی رخ دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

حجم نقدینگی چقدر است؟ خلق نقدینگی در هر روز چقدر است؟

 

🔸 نقدینگی موجود در کل اقتصاد ایران در پایان آذر ماه 98، به بیش از 2262 هزار میلیارد تومان رسید. این عدد در قیاس با آذر ماه سال قبل، 28.2 درصد رشد را نشان می‌دهد که نسبت به مدت مشابه سال قبل، به میزان 6.1 واحد درصد تندتر است.

🔸رشد بالای نقدینگی در حالی است که مطابق گزارش مرکز آمار حجم تولید ناخالص داخلی کشور در طول 3 فصل ابتدایی سال، روندی کاهنده را ثبت کرده است که می‌­تواند به معنای پتانسیل تورمی در نقدینگی باشد. هر چند میزان تورم‌­سازی نقدینگی موجود، به سرعت گردش پول بستگی خواهد داشت.

یعنی به طور میانگین در هر روز از سال 98، بیش از 1370 میلیارد تومان نقدینگی خلق شده است.

🔸این در حالی است که در مدت مشابه سال قبل، در هر روز 850 میلیارد تومان نقدینگی به اقتصاد تزریق شده بود.

🔸به تعبیری سرعت روزانه رشد نقدینگی نسبت به سال قبل  60 درصد افزایش یافت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

️افزایش شاخص بورس کمکی به بخش واقعی اقتصاد ما نمی‌کند/کامران ندری

🔹در شرایط فعلی به رغم رشد شدید شاخص بورس می‌بینیم قیمت اوراق اسناد خزانه چندان تغییر نیافته است. باید از مسئولان بازار سرمایه پرسید که چرا با وجود اینکه قیمت سهام افزایش چشمگیری داشته اما قیمت اسناد خزانه تغییر چندانی نداشته است؟

🔹در کشورهای دیگر وقتی شاخص بورس افزایش می‌یابد هزینه های تامین مالی کمتر می شود در حالی که در اقتصاد ما اینگونه نیست. متاسفانه افزایش شاخص در بورس کمکی به بخش واقعی ما نکرده است، چون رشد بورس واقعی نیست.

🔹از طرف دیگر کش و قوس های بسیاری بین بازار سرمایه و بازار پول وجود دارد به همین خاطر بانک مرکزی تاکنون نتوانسته نقش اصلی خود را ایفا کند. متاسفانه ارتباطی بین بازار پول و بازار سرمایه کشور وجود ندارد و این مسئله یکی از چالش‌های اصلی در این زمینه است.

🔹بانک مرکزی اگر بخواهد نرخ سود را کنترل و هدایت کند، ممکن است اولین جایی که در مقابل نرخ سیاستی بانک مرکزی بایستد، بازار سرمایه باشد. اینکه بانک مرکزی چگونه این چالش جدی را حل کند اکنون مشخص نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تحصیلات، توسعه نمی‌آورد/  محسن رنانی

 دقت کنیم که تحصیلات، توسعه به همراه نمی‌آورد و با گسترش تحصیلات به تنهایی نمی‌توان به توسعه رسید، با تحصیلات تنها می توان به «رشد» و در بهترین حالت به «پیشرفت»رسید. اصولا باید سراغ برنامه‌های توسعه برویم و ببینیم که برای توسعه چه احکامی صادر شده و چه بودجه‌هایی تخصیص داده شده است. در واقع همه شواهد حاکی از آن است که برای کودکان در دوره صفر تا 7 سالگی سه نهاد «خانواده»، «مدرسه» و «حکومت» برنامه‌ای نداشته‌اند. یعنی ما به دلیل «جهل والدین»، «غفلت معلمان» و «جاه‌طلبی سیاست‌مداران» جامعه‌‌ای هستیم که هیچ افق،‌برنامه و راهبردی برای کودکانمان نداشته ایم در واقع ما «جامعه‌ی بی‌کودکی» هستیم.

 به باور من اگر می‌خواستیم برای توسعه سرمایه‌گذاری کنیم، باید حواسمان به جاهای دیگری غیر از زیرساخت‌های اقتصادی معطوف می شد.به نظر می‌رسد هیچ یک از نظام‌های «خانواده»، «آموزشی» و «سیاسی» در ایران حداقل در 35 سال گذشته برای دوره صفر تا 7 سالگی که بذر توسعه شکل می‌گیرد، برنامه‌ای نداشته‌اند. امروز دیگر برای اقتصاددانان و جامعه‌شناسان محرز شده است که بذر توسعه در انرژی هسته‌ای، کارخانه و یا حتی گسترش بخش تولیدو یا حتی در دانشگاه شکل نمی‌گیرد. در این نهادها در بهترین حالت بذر رشد و پیشرفت ایجاد می‌شود اما بذر توسعه جای دیگری جوانه می زند.

 همچنان که روان شناسان تأکید دارند؛ بذر توسعه یافتگی حداکثر تا 10 سالگی در درون شخص جوانه می‌زند. حتی برخی عقیده دارند بذر توسعه دقیقاً از بعد از تشکیل نطفه در رحم مادر شروع به شکل گیری می کند. در این میان اختلاف نظر است؛ برخی عقیده دارند بذر توسعه تا 10 سالگی قابل شکل‌گیری است و برخی این زمان را حداکثر تا ۷ سالگی می‌دانند.

 اما متاسفانه حداکثرتوجه «نهاد خانواده» در دوره صفر تا 7 سالگی به "نمودار رشد جسمی کودک" اختصاص دارد و تمام توجه و تأکید مادران در این دوره مربوط به تغذیه فرزندان است. مأموریت رسمی «نهاد آموزش و پرورش» هم بعد از 7 سالگی کودک آغاز می شود. نظام سیاسی هم وظیفه خود را تنها تقویت و استمرار بخشی به فعالیت نظام آموزش و پرورش می‌داند. با این تفاسیر، غالباً فرزندان ما در دوره صفر تا 7 سالگی رها و یله هستند و بدون اجرای یک برنامه پرورشی از سوی خانواده و بدون وجود یک استراتژی ملی پرورشی از سوی نظام سیاسی بزرگ می‌شوند. این در حالی است که در باب اهمیت این دوره سنی (به گفته روان‌شناسان و برخی از علوم متأخر) شما می‌توانید هر فعالیت و شخصیتی را که از کودک انتظار دارید، در این دوره سنی شکل دهید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

ساماندهی معافیت‌ها و مشوق‌های مالیاتی

کارشناسان یکی از معضلات سیستم مالیاتی کنونی را معافیت‌ها و مشوق‌های غیرهدفمند عنوان می‌‌کنند. در پیش‌نویس لایحه اصلاح قانون، گستردگی معافیت‌ها و مشوق‌های مالیاتی و به تبع آن محدود بودن پایه‌های مالیاتی یکی از دلایل اصلی نسبت پایین مالیات به تولید ناخالص داخلی در ایران معرفی می‌شود. این شاخص طی سال‌های اخیر حداکثر معادل ۲/ ۷ درصد بوده است. وزارت اقتصاد اذعان دارد که به دلیل عدم شفافیت در اعطای معافیت‌ها، زمینه فرار مالیاتی از این طریق تسهیل شده است. به این منظور، برخی معافیت‌ها و مشوق‌های مالیاتی اصلاح شده است. مثلا درآمد حاصل از فعالیت‌های انتشاراتی و مطبوعاتی و قرآنی، فرهنگی و هنری که به موجب مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد انجام می‌شوند، تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان در هر سال از پرداخت مالیات معاف است. یا اینکه ۵۰ درصد درآمد شرکت‌های دانش‌بنیان حاصل از فروش کالا یا ارائه خدمات دانش‌بنیان و ۷۰درصد درآمد واحدهای پژوهشی و فناوری و مهندسی مستقر در پارک‌های علم و فناوری و شهرک‌های فناوری دارای مجوز فعالیت از مراجع ذی‌ربط از تاریخ صدور مجوز به مدت ۵ سال مشمول مالیات به نرخ صفر می‌شود. همچنین درآمد مشمول مالیات سالانه اشخاص حاصل از فعالیت‌های بخش کشاورزی، تا ۶۰میلیون تومان به نرخ صفر و مازاد آن مشمول مالیات خواهد شد.

سیستم مالیات بر مجموع درآمد اشخاص حقیقی

اکنون مالیات بر درآمد اشخاص حقیقی به‌صورت منبع محور(پایه‌های جدا) تعریف شده است. اما این سیستم با توجه به ویژگی‌های آن(سیستم مالیات‌ستانی جداگانه برای هر یک از منابع درآمدی)، سیستمی پیچیده و در عین حال ناکارآمد از حیث بهبود توزیع درآمد است. در چارچوب این سیستم هزینه تمکین و وصول مالیات بالا بوده و اطلاعات مودیان نیز با کیفیت گردآوری نمی‌شود و زمینه فرار مالیاتی را مهیا می‌کند. همچنین در این سیستم، بخش عمده‌ای از هزینه‌های معیشتی مودیان مانند هزینه آموزش، بهداشت و اجاره محل مسکونی به‌عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی پذیرفته نمی‌شود. از این رو وزارت اقتصاد مدعی است که مطابق با الگوی جهانی و با تغییر سیستم مالیات‌ستانی از روش منبع محور به شخص محور، سعی کرده که ضریب فرار مالیاتی را کاهش دهد و هدف بهبود توزیع درآمد را تامین کند. مجموع درآمد مشمول مالیات اشخاص حقیقی از منابع مختلف درآمدی شامل: حقوق و دستمزد، درآمد مشاغل، اجاره املاک، اتفاقی، سود توزیع شده سهام و سایر درآمدها(از قبیل درآمد ناشی از خرید و فروش سکه، ارز و... )پس از کسر معافیت‌ها و کسورات مقرر مشمول مالیات به نرخ‌های تصاعدی بین ۱۰ تا ۳۳ درصد خواهد شد. در این حالت، اشخاص حقیقی با درآمدهای بالا، مشمول نرخ‌های مالیاتی بالاتری نسبت به شرایط فعلی خواهند بود. همچنین وزارت اقتصاد تصمیم گرفته که با هدف حمایت از بازار سرمایه و سیستم بانکی، درآمد اشخاص از محل عایدی سهام و سود سپرده بانکی را از مالیات بر جمع درآمد مستثنی شده‌اند.

بر اساس پیشنهاد وزارت اقتصاد، هر شخص مودی تا سقف ۲۰ میلیون تومان از درآمد سالانه در سال، معاف از مالیات است. همچنین درآمد همسر موردی نیز مجموعا معادل ۳۰ درصد معافیت پایه، یعنی ۶ میلیون تومان معاف از مالیات است. در مورد فرزندان تحت تکفل نیز تا سقف ۴ میلیون تومان در سال، از مالیات معاف است. البته میزان معافیت پایه هر سال متناسب با نرخ تورم با پیشنهاد وزارت امور اقتصادی و دارایی، به تصویب هیات وزیران می‌رسد. همچنین از مجموع درآمد افراد، برخی هزینه‌ها کسر خواهد شد و در مجموع درآمد نهایی منظور نخواهد شد. مثلا هزینه‌های درمانی پرداختی مشروط به اینکه از طریق پایانه فروشگاهی پرداخت ثبت شده باشد و از طریق وزارتخانه‌ها، موسسات دولتی، شهرداری‌ها، سازمان‌های بیمه یا موسسات عام المنفعه یا سایر اشخاص قابل جبران نباشد، از شمول مالیات خارج است.

حق بیمه پرداختی به موسسات بیمه ایرانی بابت بیمه عمر به‌طور کلی و بیمه زندگی تا سقف معافیت پایه، یعنی ۲۰ میلیون تومان از مجموع درآمد مشمول مالیات کسر خواهد شد. علاوه بر اینها، هزینه‌های پرداختی به مراکز آموزشی برای تحصیل تا پایان دوره دبیرستان و به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی(برای هر مقطع یک بار) و مهد کودک، تا سقف نصاب‌های مورد تایید مراجع ذی‌صلاح مشروط به ثبت در سامانه مودیان، در تور مالیاتی قرار نمی‌گیرد.

هزینه تعمیرات مسکن ملکی محل سکونت مودی، تا ۳۰ درصد معافیت پایه از مالیات خارج است. هزینه اجاره پرداختی بابت یک واحد مسکونی جهت سکونت مشروط به ثبت قرارداد در سامانه مودیان تا ۵/ ۱ برابر مبلغ معافیت پایه از درآمدهای مشمول مالیات کسر می‌شود. سود و کارمزد اقساط تسهیلات مسکن دریافتی از بانک‌ها و موسسات اعتباری غیربانکی مجاز برای خرید یک واحد مسکونی محل سکونت برای هر مودی و فرزندان تحت تکفل تا یک برابر مبلغ معافیت پایه نیز جزو کسورات مالیاتی حساب می‌آید.

مالیات بر دارایی

یکی از نقدهایی که به نظام مالیاتی فعلی می‌شود، ناکارآمدی آن در مقابله با فعالیت‌های سوداگرانه مخرب در بازارهای مالی است. از این رو در پایه مالیاتی جدید، وضع مالیات بر عایدی املاک به‌عنوان یکی از پایه‌های مالیاتی جدید در پیش‌نویس مورد توجه قرار گرفته است.

در این لایحه، معافیت مسکن اصلی با هدف حمایت از تقاضای مصرفی و تحمیل بار مالیاتی بیشتر بر فعالیت‌های سوداگرانه مخرب، به‌عنوان دو رویکرد مدنظر قرار گرفته است. دایره شمول این مالیات شامل مالکان املاکی می‌شود که مجموع ارزش املاک متعلق به آنها بیش از ۵ میلیارد تومان است. نرخ این مالیات نیز به‌صورت تصاعدی تعیین شده است. مالیات سالانه خودروی لوکس نیز پایه مالیاتی جدید دیگری است که در پیش‌نویس لایحه اصلاح قانون مالیات‌های مستقیم پیشنهاد شده است. در لایحه پیشنهادی، مالکان خودروهای شخصی که مجموع ارزش خودروهای آنها بیش از ۵۰۰ میلیون تومان است، با نرخ‌های تصاعدی مشمول مالیات می‌شوند. همچنین وزارت اقتصاد با هدف بهبود فضای کسب و کار، مالیات حق تمبر را لغو و نرخ مالیات بر شرکت‌ها را از ۲۵ درصد به ۱۰ درصد کاهش داد و در مقابل آن، مالیات بر سود سهام و سهم الشرکه وضع کرد. هر چند در حال حاضر نیز مالیات بر شرکت‌ها، تقریبا به همین شکل وضع می‌شود؛ تفاوت اینجاست که مالیات بر سود سهام و سهم‌الشرکه از فصل اشخاص حقوقی به اشخاص حقیقی هجرت کرده است.

مالیات بر عایدی املاک: منظور از عایدی در مالیات املاک، مابه‌التفاوت ارزش روز زمان واگذاری املاک و حق واگذاری محل نسبت به ارزش زمان تملک یا قیمت تمام‌شده آن در هنگام خرید است. نرخ‌های مالیات بر عایدی براساس مدت تملک اعمال می‌شود؛ تملک یک ساله و کمتر از آن مشمول نرخ ۲۵ درصد است. بیش از یک‌سال تا ۶ سال به ازا ی هر سال معادل ۵/ ۲ واحد درصد نرخ مذکور کاهش می‌یابد. برای هفت سال و بیشتر نیز مالیات با نرخ ۱۰ درصدی وضع می‌شود.

مالیات خودرو: کلیه مالکان انواع خودروهای سواری و وانت دوکابین دارای شماره انتظامی شخصی خود و فرزندان تحت تکفل خود که در پایان هر سال، مجموع ارزش آنها بیش از ۵۰۰ میلیون تومان باشد مشمول مالیات خواهند بود. محاسبه مالیات خودرو قیمت روز انواع خودرو با توجه به تاریخ ساخت یا واردات آن است که توسط سازمان امور مالیاتی کشور تا پایان دی ماه هر سال برای اجرا در همان سال تعیین و اعلام می‌شود. اشخاص مشمول مالیات این ماده نیز مکلفند که مالیات هر سال را تا پایان اردیبهشت ماه سال بعد به حساب سازمان مالیاتی کشور واریز کنند؛ در غیر این صورت مشمول جریمه می‌شوند. همین‌طور دفتر اسناد رسمی و نیروی انتظامی مکلفند حسب مورد از ثبت سند و تعویض پلاک خودرو که مالیات آن پرداخت نشده است، خودداری کنند.

کلیه درآمدهای موضوع این قانون و قانون مالیات ارزش افزوده به حساب‌های درآمدهای عمومی نزد خزانه‌داری کل کشور واریز می‌شود و برقراری هرگونه سازوکار جمعی-خرجی درخصوص منابع ممنوع اعلام شده است.

نظرات منتقدان

قانون مالیات‌های مستقیم، سال ۹۴ اصلاح شده بود. یعنی تقریبا ۴ سال پیش این قانون با هدف اصلاح ساختار شفافیت و وضع ماده ۱۶۹ قانون مالیات‌های مستقیم که به جرم‌نگاری تاکید می‌کرد، مورد بازبینی قرار گرفته بود. از این رو، اصلاح نسبتا سریعی در دستور کار وزارت اقتصاد قرار گرفت. وزارت اقتصاد یکی از اهداف اصلاح جدید را رفع نابرابری در توزیع درآمد معرفی کرده است و به همین منظور، پایه مالیات‌ستانی را بر مالیات‌های مستقیم قرار داده است؛ در‌حالی‌که برخی کارشناسان معتقدند کشورهایی که در مراحل میانی رشد اقتصادی به سر می‌برند و ظرفیت‌های رشدشان تکمیل نشده است، مالیات‌های مستقیم نباید گرانیگاه اصلی باشد، بلکه مالیات ارزش افزوده یا مالیات بر عایدی سرمایه باید مبنا قرار گیرد. آنها معتقدند که در کشورهای دیگر، مالیات بر عایدی سرمایه ذیل مالیات‌های مستقیم قرار نمی‌گیرند. عده دیگری هم هستند که می‌گویند در شرایط فعلی باید مالیات تکلیفی پیاده‌سازی شود یعنی مالیات بر نقل و انتقال سهام و مالیات بر سود سپرده که در دهه ۷۰ به شکلی در اقتصاد ایران تجربه شده بود. همچنین در زمینه مالیات بر مجموع درآمد افراد، خارج ماندن سود سپرده بانکی و عایدی سهام در سرفصل درآمدها، مورد سوال کارشناسان قرار گرفته است. منتقدان معتقدند رویکردی که دولت در این لایحه پیش گرفته، بیشتر از آنکه رویکرد اصلاحی داشته باشد، رویکرد درآمدی دارد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

کارآمدی نهادهای عمومی موجب ایجاد سرمایه اجتماعی

💠چیزی که به ایجاد سرمایه اجتماعی کمک می‌کند کارآمدی نهادهای عمومی و دولتی و بی‌طرف بودن و عام‌گرایانه بودن آنهاست. اشتباهی که حاکمیت کرد این است که مسئله کارآمدی را در سازمان‌های اجرایی جدی نگرفت و کار کردن یا نکردن این سازمان‌ها برای حاکمیت چندان مهم نبود. این دستگاه‌ها تبدیل به دستگاه‌های توزیع و پاداش و تامین رضایت شدند که دور آدم‌های سیاسی بزرگ را گرفته‌اند و همه اینها باعث شد که ما صاحب شهری فقیر و نبرد طبقاتی و منازعه در شهرها باشیم. الان خیابان و پیاده‌روها تحت سلطه موتورسوارهاست یا بخش عمده‌ای از پیاده‌رو‌ها در اختیار دستفروشان است و ما شاهد نبرد طبقاتی همه‌روزه در سطح شهرها به‌خصوص تهران هستیم. عموم اعتراضات‌ماه‌های گذشته در شهرهای پرجمعیت و مهاجرپذیر اطراف تهران و دیگر کلانشهرها اتفاق افتاد. در اعتراضات معیشتی که مربوط به طبقه پایین جامعه است معترضان به‌دنبال فردی هستند که بیاید از این وضعیت نجاتشان دهد، آنها دنبال نان، کار و مسکن هستند. اینها برخلاف طبقه متوسط مدرن هستند که قدرت و آزادی را می‌خواهند چون با مسکن، نان و کار خواسته‌هایشان برآورده می‌شود.

💠اشتباه بزرگی که حاکمیت در مورد افراد حاشیه‌نشین مرتکب شد این بود که نیاز آنها را در حمل‌ونقل عمومی نادیده گرفت. بخش عمده‌ای از اعتراضات آبان‌ماه در مناطق حاشیه‌نشین بود؛ این در حالی بود که دولت مدعی شده بود با گران شدن بنزین قصد دارد بنزین را به پولدارها ندهد اما در عمل شاهد شورش فقرا بودیم چرا که کسی متوجه این ماجرا نبود که فقرا به بنزین ارزان برای خودروی شخصی خود و برای رفتن به کلانشهرها نیاز دارند. وقتی این موارد نادیده گرفته شد، عملا این افراد ۲۵درصد تعادل زندگی خود را از دست دادند و باید به آنها حق داد که اعتراض کنند. این افراد جزو طبقات پایین جامعه هستند، آگاهی سیاسی زیادی ندارند و برای گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا این طبقه مهم نیستند و هیچ فکری به حال آنها نمی‌شود به همین دلیل است که این افراد از سر بیچارگی و استیصال از فردی یاد می‌کنند که در قید حیات نیست، اما این افراد دلشان می‌خواهد این فرد بیاید از این وضعیت نجاتشان دهد. ما در شرایطی هستیم که مرتب بر میزان نارضایتی طبقه متوسط و پایین جامعه افزوده می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

✍️ریشه کاستی‌ها /هاشم پسران

تحقیق پسران و همکارانش نشان می‌دهد کاستی‌هایی که در اقتصاد ایران وجود دارد، مانع این شده که استفاده مطلوب از درآمد نفت صورت گیرد. از جمله مهم‌ترین کاستی‌های اقتصاد ایران، تورم بالا است که به علت بی انضباطی مالی دولت و مشکلات سیستم بانکی حادث شده است. تورم بالا عملا کارآیی سرمایه‌گذاری را در ایران کاهش داده است. دومین عاملی که درآمدهای نفتی را از کارایی خارج کرده، بسته بودن و توسعه‌نیافتگی نسبی بازارهای سرمایه و پول در ایران است. این عامل موجب شده تا اقتصاد در برابر تکانه‌های داخلی و خارجی آسیب‌پذیر شده و اقتصاد ایران عاری از ضربه‌گیر در برابر تکانه‌های مثبت و منفی نفت باشد. به همین دلیل در هنگام تحریم نفت، این تکانه به شکل مستقیم خود را در نوسانات درآمد آحاد اقتصادی منعکس می‌کند. عامل دیگری که درآمدهای نفتی را در اقتصاد ایران به معضل تبدیل کرده، بوروکراسی معیوب و مغفول ماندن سیاست‌گذاری‌ها و اسناد بالادستی است. اگر هدفی در اسناد بالادستی مانند برنامه‌های توسعه در اقتصاد ایران تدوین شود، این هدف در فرآیند بوروکراسی کاملا به یک ماهیت دیگر درمی‌آید و به شکل دیگری اجرا می‌شود. در ایران حوزه تصمیم برای استخدام و به‌کارگیری افراد، تنها به اصول حرفه‌ای و توانایی فردی وابسته نیست.                                                                         

 ⭐عامل دیگری که کارآیی سرمایه‌گذاری نفتی را در ایران مختل کرده، نبود بهره‌وری است. رشد بهره‌وری در بلندمدت اقتصاد ایران صفر است. این مساله نشان می‌دهد که ساختارهای معیوب همواره انگیزه بهره‌وری را کشته است. مثلا انرژی به واسطه‌ یارانه‌های دولتی ارزان است، به همین دلیل تولید بنگاه‌ها بیشتر از آنکه به دنبال بهبود کیفیت و افزایش بهره‌وری باشد و بقای خود را بر این اصول استوار کند، همواره بقا به میزان رابطه رانتی و حمایت‌های دولت و سیستم بانکی وابسته بوده است. این عمل باعث شده سرمایه‌گذاری‌هایی که از درآمدهای نفتی نشات گرفته، پس از مدتی مستهلک شوند و در حقیقت درآمدهای نفتی در میان‌مدت، میوه‌ای برای اقتصاد نداشته باشند. در این دور باطل، هنگامی هم که درآمدهای نفتی کاهش یافته، دولت به جای کاهش درآمدهای جاری سراغ کاهش درآمدهای عمرانی می‌رود و این خود به تشکیل سرمایه ثابت ضربه می‌زند و در درازمدت، سرمایه مستهلک را غالب می‌کند. در آخر، همه درآمدهای نفتی را مقصر می‌دانند، نه ساختارها و سیاست‌های معیوب شکل گرفته در ایران.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی