نام ایروینگ فیشر برای هر اقتصادخوانده ای آشناست. جوزف شومپیتر پس از مرگش او را اینگونه توصیف کرده است: «بزرگترین آمریکایی که ازبین ما رخت بربست، او بسیار فراتر از یک اقتصاددان بود... من جرات میکنم که پیش بینی کنم نام او بخصوص به عنوان بزرگترین اقتصاددان علمی این کشور در تاریخ ماندگار شود» [1]. بعدا میلتون فریدمن با توصیفی مشابه او را ستایش کرد؛ «بزرگترین اقتصاددانی که تابه حال امریکا تحویل جامعه داده است». او علاوه بر اقتصاد و علوم اجتماعی در ریاضیات و آمار نبوغی کم نظیر داشت و یک مخترع خلاق نیز بود.فیشر که به واسطه اختراعات و کارهای علمی اش درآمد خوبی داشت، در بازار سهام هم سرمایه گذاری کرد و ثروت خوبی به هم زد. در یک دوره رونق پرشتاب وال استریت، شاخص درطی 18 ماه 340 درصد افزایش یافت. درچنین فضایی او نیز به این باور رسیده بود که بورس راهی جز صعود ندارد. فیشر 14 روز پیش از سقوط بازار گفته بود: «انتظار دارم تا چند ماه دیگر بازار سهام نسبت به امروز خیلی بالاتر باشد.»
روزنامه نیویورک تایمز دوروز پیش از شروع سقوط وال استریت،یعنی 22 اکتبر 1929، ازقول فیشر تأکید کرده بود که «سطح قیمت سهام هنوز خیلی پایین است». جالب اینجاست که تحقیقات معتبری درباره دیدگاه او درمورد ارزش سهام انجام شده نشان می دهد که در این باره بیراه هم نمی گفت[۲]. به هرحال در یک گفته معروف، به فاصله کوتاهی از آغاز مصیبت، او قیمت سهام را به یک فلات مسطح تشبیه کرد که برای همیشه مرتفع خواهد ماند. این اظهارنظر فیشر یکی از مشهورترین پیش بینی ها در بازارهای مالی است، اما نه به خاطر اینکه درست از آب درآمد، برعکس، به خاطر اینکه یکی از بدترین پیش بینی ها درکل تاریخ بود.
فارغ از اینکه قیمت سهام شرکت ها ارزان یا گران ارزشگذاری شده بود، پیش بینی او مبنی براینکه بازار سهام راه صعود را ادامه خواهد داد، بلافاصله و به سختی شکست خورد. واقعیت بهتر از هر چیز به همگان نشان داد که آن باور چیزی جز یک توهم بزرگ نبود، اگرچه دیدگاه یک اقتصاددان بزرگ و بلکه بزرگترین اقتصاددان باشد.
بالاخره وال استریت سقوط کرد و فیشر به همراه عده زیادی از مردم درفاصله کمی از آن پیش بینی کذایی به خاک سیاه نشستند. این آغاز بزرگترین بحرانی بود که اقتصاد غرب در تاریخ به خود دیده است. شاخصهای بازار سهام ایالات متحده تا سال 1932 به سقوط ادامه دادند و به طور متوسط 70 درصد ارزش خود را از دست دادند. رکود بزرگ به مدت نزدیک به یک دهه مهمان اقتصاد امریکا و جهان غرب شد. گفته می شود هیچ اتفاقی به این اندازه در روحیه مردم امریکا اثر نگذاشت.
فیشر حتی تا مدتی بعد از ریزش سهام کوتاه نیامد و تاکید می کرد که این روند نزولی دوامی نخواهد داشت و به زودی شاخص روند صعودی خود را باز خواهد یافت. اما بالاخره واقعیت خود را به او و همه اقتصاددانان و سرمایه گذارانی که به دیدگاه های خود مبنی بر صعودی بودن همیشگی بورس ایمان آورده بودند، تحمیل کرد. نزدیک به یک دهه رشد وال استریت آنان را چنان سرمست کرده بود که تا مدتی این سقوط را به عنوان یک فرصت طلایی برای خرید سهام توصیف می کردند!
تا اواسط نوامبر، تقریبا نیمی از ارزش سهام وال استریت دود شد و به هوا رفت، فیشر هم مانند بسیارانی دیگر ورشکست شد و حسن شهرت او نیز به مانند قیمت سهامش آب شد. اگرچه فیشر دست از کار علمی نکشید و چند اثر مهم و درخشان خود را پس از این تجربه نه چندان شیرین به نگارش درآورد، اما تحت تاثیر این اتفاق، تا سال ها به آثار علمی او هم توجه چندانی نشد. با اینکه جایگاه فیشر در تاریخ اندیشه های اقتصادی غیرقابل انکار است و اقتصاددانان با احترام از او یاد می کنند، اما این اقتصاددان بزرگ دراثر اشتباهاتی که ذکر شد، هم ثروت خود را از دست داد و هم اعتبارش به شدت آسیب دید. ازنظر مالی برای او کار به جایی رسید که دانشگاه ییل برای اینکه خانه او توسط بانک مصادره نشود، خانه را از او خریداری کرد و به خودش اجاره داد.