انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۱۹ مطلب در مهر ۱۳۹۹ ثبت شده است

تورم توسط حکومت ها ایجاد می‌شود/ران_پال

آیا افزایش قیمت‌ها هرگز متوقف خواهند شد؟ حکومت تورم ۱۳ درصدی را می‌پذیرد، ولی هر خانه‌داری می‌داند که نرخ واقعی بالاتر از این است. سیاستمداران سعی می‌کنند که تورم را به گردن اتحادیه‌های کارگری، بازرگانان، اعراب، و مصرف‌کنندگان بیاندازند ولی تنها حکومت فدرال می‌تواند تورم را ایجاد کند، و تنها عهده‌دار آن است. وقتی دولت فدرال، پولی را که ندارد خرج می‌کند -حدود ۳۰ تا ۵۰ میلیارد دلار تنها در همین سال مالی- و بدهی‌ها را با خلق دلارهای جدید از هیچ، می‌پردازد، ارزش هر دلار موجود لاجرم می‌بایست سقوط کند. حتی بدتر، بودجه‌ی پنهان و دیگر هزینه‌های مخفی ۹۹ میلیارد دلار بر بدهی‌های ملّی افزوده است، که آن هم با تورم تأمین می‌شود.

   در دفتر حکّاکی و چاپ در پایتخت، ماشین‌های غول‌پیکر چاپ ۲۴ ساعت روز، هفت روز هفته، ۳۶۵ روز سال، پول‌های کاغذی جدیدی چاپ می‌کنند. حکومت همچنین در نظام بانکی هم پول جدید خلق می‌کند. آنچه همه‌ی این اقدامات انجام می‌دهند، همان تورم است.

   قوطی نخود که شما امروز می‌خرید، باارزش‌تر از قوطی‌ نخودی که یک سال پیش می‌خریدید نیست. بلکه پول شما کم‌ارزش‌تر شده است. این چیزی است که سبب افزایش قیمت‌ها می‌شود. قیمت‌های بالاتر نتیجه‌ی تورم است، نه علّت آن.

تجارت موجب تورم نمی‌شود:

   برخی معتقدند که بازرگانان حریص مسبب تورم هستند. آیا بازرگانان امروز «حریص‌تر» از دهه‌ی ۱۹۵۰ و اواخر دهه‌ی ۱۹۶۰، که قیمت‌ها کندتر افزایش می‌یافت، هستند؟ اگر حرص و طمع می‌تواند موجب افزایش ۱۳ درصدی قیمت‌ها شود، چرا موجب افزایش ۱۳۰ درصدی یا ۱۳۰۰ درصدی نمی‌شود؟ اگر بازرگانان برای چنین کاری تلاش می‌کردند، می‌بایست از میدان تجارت به در می‌شدند. به این دلیل که هیچ‌کس ده دلار برای یک قوطی نخود، با تعداد دلاری که امروز در گردش است، نمی‌پرداخت. ولی اگر آن تعداد دلار به افزایش‌یافتن ادامه دهد، ممکن است در آینده‌ی نزدیک نخودها ۱۰ دلار در هر قوطی قیمت پیدا کنند. رقابت میل به پایین نگهداشتن قیمت تا حد ممکن دارد.

اتحادیه‌های کارگری موجب تورم نمی‌شوند:

   برخی دیگر می‌گویند که اتحادیه‌های کارگری حریص دستمزدی تقاضا می‌کنند که سبب می‌شود کارفرمایان قیمت‌هایشان را افزایش دهند، و این چیزی است که تورم را با خود به همراه دارد. ولی در همه‌ی دوره‌های تورمی کارگران اتحادیه‌ای -مانند همه‌ی کارگران- از افزایش هزینه‌های زندگی عقب میفتند. اگر اتحادیه‌ها تا این حد حریص‌اند، و چنین قدرتی دارند، چرا دستمزدها را به‌جای ۱۰ درصد، ۱۰۰ درصد افزایش نمی‌دهند؟ اگر یک شرکت چنین اجازه‌ای دهد، باید بار هزینه‌های افزایش‌یافته را با قیمت‌های بالاتر به مصرف‌کنندگان انتقال دهد. ولی این ممکن نیست، زیرا به همان دلیل که گفته شد، شما ده دلار برای یک قوطی نخود پرداخت نخواهید کرد. درواقع، کارگران برای تحمل هزینه‌های زندگی -با توجه به نظام مالیاتی و تورم ما- باید افزایش ۱۸ یا ۲۰ درصدی در یک سال داشته باشند. هیچ اتحادیه‌ای این نوع افزایش‌ها را ایجاد نمی‌کند. هر شخصی که برای امرارمعاش کار می‌کند، می‌بایست با وجهی که ارزش خود را حفظ می‌کند پول دریافت کند و نباید بخشی از حقوق وی با کاهش قدرت خرید چپاول شود.

مصرف‌کنندگان مسبب تورم نیستند:

   چند سال پیش، حکومت کمپین تبلیغاتی پرخرجی را راه انداخت که تورم را بر گردن مصرف‌کنندگان، به این دلیل که بسیار حریص هستند، بیاندازد. آگهی‌های تلویزیونی -که با پول مردم تولید شده‌ بودند- مردم را با سرهای خوک نمایش می‌داد که خرناس می‌کشیدند و چیزهای بیشتر و بیشتری طلب می‌کردند.

   مردم همواره زندگی بهتری برای خود و خانواده‌شان می‌خواهند، و فقط حکومت -که همواره برای پول و قدرت بیشتر تلاش می‌کند- می‌تواند آن را همچون یک کار غلط محکوم کند.

   آیا مردم امروز «حریص‌تر» از گذشته هستند؟ طرح پرسش، خود پاسخ به آن است. طبیعت بشر امروز هیچ فرقی با هزار سال پیش ندارد. ولی مردم فقط به قدری که منجر به ورشکستگی‌شان نشود می‌توانند خرج کنند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

استراتژی های مقابله با چالش‌های ارزی دولت با افزایش مراودات اقتصادی با همسایگان/علی سرزعیم

به صورت طبیعی اگر ما تحریم را یک پدیده کوتاه‌مدت در نظر بگیریم چاره‌ای نداریم جز اینکه به خودکفایی برسیم و سعی کنیم نیازهای خود را از داخل تامین و جایگزین واردات کنیم.

وی ادامه داد: ولی در تولید اقتصادی با این مدل، در بلندمدت رفاه پایین می‌آید. اگر بنا است در بلندمدت تحریم باشیم باید به مزیت نسبی و مزیت رقابتی خود روی بیاوریم و بتوانیم در چنین شرایطی مبادله کرده و صادرات و واردات داشته باشیم.

سرزعیم با بیان اینکه این مسیری است که در صورت تحریم بلندمدت‌تر می‌رویم، خاطرنشان کرد: اما وقتی تحریم در کوتاه‌مدت اتفاق می‌افتد، مجبوریم اقتصاد بسته داشته باشیم و نیازهایمان را از داخل تامین کنیم و بر شانس جغرافیایی خود حساب باز کنیم.

این کارشناس اقتصادی، شانس ایران در زمان تحریم را وجود همسایگانی دانست که می‌توان با آنها مراودات داشت و افزود: در شرایطی که تحریم‌پذیری سخت‌تر است می‌توان از بازارچه‌های مرزی استفاده بیشتری برد.

وی درباره مراودات اقتصادی با چین یادآور شد: به طور کلی، باید رابطه تجاری بلندمدت با اقسام کشورها داشته باشیم که در این مورد چین هم گزینه خوبی است، اما تنها با یک کشور نمی‌توان رابطه بلندمدت داشت.

سرزعیم درباره کاهش درآمدهای نفتی هم خاطرنشان کرد: هرچند مسیر صادرات ما به خوبی به سمت درآمدهای غیرنفتی رفته است، با این حال، همچنان باید به دنبال سهم خود از فروش نفت در دنیا باشیم و نباید تسلیم این قضیه شویم که ما نمی‌توانیم نفت صادر کنیم؛ چرا که ما باید درآمد نفتی داشته باشیم اما آن را خرج بودجه جاری نکنیم و بر مخارج عمرانی و زیرساختی تمرکز کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

زنگ خطر جهش تورمی با کانال شکنی دلار/سید کمیل طیبی

اثر مهلک تورم افسارگسیخته، انحراف منابع است. اگر بگوییم یک عامل ایجادکننده تورم، نقدینگی بالاست، این نقدینگی در بطن خود انحراف منابع به بازار ارز، طلا و سایر بازارها را به وجود آورده که تبدیل به حباب در این بازارها شده است. زمانی که حباب ها در بازارها زیاد می شود احتمال ترکیدن دارد. نمونه همین امر، انحراف منابعی بود که وبال بازار سرمایه شد.

یک نگرانی وجود دارد که نرخ دلار در کانال جدید خود که امروز وارد مرز ۳۲ هزار تومان شد، می تواند یک جهش تورمی به وجود بیاورد. امروزه تئوری های اقتصادی و تئوری های نرخ ارز نیز همین مساله را تایید می کنند. طبق تئوری «عبوری نرخ ارز»، اگر افزایشی در قیمت ارز اتفاق بیفتد، می تواند به طور کامل یا در سهمی از آن در قیمت کالاها انعکاس پیدا کند. در ایران با توجه به انتظارات تورمی شکل گرفته ناشی از عوامل سیاسی و غیراقتصادی، این انتقال همیشه وجود داشته است.

در حال حاضر ما میانگین تورم ۳۰ تا ۴۰ درصدی داریم. زمانی که تورم دو رقمی می شود، انحراف منابع را ایجاد می کند. با انحراف منابع فعالیت های دلالی شکل می گیرد زیرا کسب و کار تولیدی با تورم دو رقمی صرف نمی کند و حتی کسی که بنگاه دارد نقدینگی خود را در مسیر دلالی و خرید و فروش ارز یا سکه می اندازد. بنابراین سیاست گذار باید به طور جد به دنبال کنترل تورم باشد./

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

آیا واقعا بایدن تحریمها را رفع میکند و دلار بلافاصله سقوط شدید خواهد داشت؟

١)بر خلاف تصور غالب، به نظر ما از آنجایی که آمریکا به طور خاص  و متحدان منطقه اى ایش ، همگی ذینفع تحریم نفت ایران هستند و در غیاب ایران ، امریکا توانسته بازار نفتش را توسعه دهد ، چه بایدن باشد چه ترامپ ، تحریم نفتى ایران رفع نخواهد شد مگر آنکه ایران ،منفعت اقتصادى بسیار بزرگترى را به امریکا پیشنهاد کند که تقریبا غیر ممکن است!!!!

تصور اینکه یک نفر به تنهایی در امریکا تصمیم میگیرد بسیار اشتباه است...

دهها شرکت نفتى و لابیهاى آنها طرفدار تحریم نفت ایران هستند و اصولا منفعت امریکا در این تحریم است.

چرا بایدن باید با اجازه فروش نفت به ایران ، بازار شرکتهای خود را کوچک کند؟!

حتی روسیه هم طرفدار تحریم نفتی ایران است چون با عرضه نفت ایران، قیمت نفت به شدت سقوط پیدا میکند و همه تولیدکنندگان فعلی متضرر خواهند شد!!

٢) پس از انتخابات نیز ترامپ تا اواخر دی ماه رییس جمهور امریکاست!!!

٣) سایر تحریمهای امریکا به سادگی قابل رفع نیستندو اصولا بایدن انگیزه ای برای اعطای مشوق به ایران ندارد، ضمنا هیچ کدام  از کشورهای منطقه از جمله  متحدان امریکا ،تمایلی به تقویت اوضاع مالی ایران ندارند .... رفتار آنها در دوره تحریم که حتی عراق هم پولهای ایران را بلوکه کرده و فقط در ازای کالای اساسی و بعد از ماهها مذاکره ممکن است آن را به تدریج آزاد کند گویای همه چیز است...  

خوش بینی بیش از حد برخی ، به بایدن و دموکراتها هم درست نیست ، در حالی که دموکراتها به شدت طرفدار و حامی اسرائیل بوده و هستند و در این مورد کافی است به سخنرانی هریس در آیپک مراجعه شود تا مواضع واقعى تیم جدید بایدن را در قبال ایران بدانید.

در مقاطع قبلی هم پایه گذار شدیدترین تحریمها علیه کشورمان، کلینتون و اوبامای دموکرات بودند و حتی اوباما با سیاست چماق و هویج بعد از آنکه ایران را از میلیاردها دلار درآمد نفتی محروم کرد حاضر به آزادسازی بخش اندکی از آن شد ....

٤) آنچه بایدن در یادداشتهایش و هریس در سخنرانیهایشان از آن سخن گفته اند بازگشت بی قید و شرط به برجام نبوده ......آنها به صراحت خواستار تغییر بخشی از مفاد برجام از جمله دائمی شدن محدودیت غنی سازی و محدودیت در ساخت موشک  هستند که ایران احتمالا هرگز آن را نخواهد پذیرفت.

٥) اقتصاد ایران به دلیل تورم  و نقدینگی بالا از مشکلات ساختاری رنج میبرد... افزایش بهای تمام شده تولید ، باعث میشود که کاهش قیمت در بازارهای کالایی تقریبا غیر ممکن باشد ..... فراموش نکنیم بخش عمده کالاها در ایران  بهای تمام شده شان ،بر اساس دلار ٤٢٠٠ و نیماست و انتظار کاهش قیمت آنها تقریبا غیر ممکن است. در واقع ارزان شدن دلار کمتر از نیمای فعلی به نفع تولید کننده ها نیست چون قاچاق و افزایش واردات را به صرفه تر  از تولید میکند  و به همین دلیل حتی در اوج خوش بینی برجام قبلی هم عمده موارد دلار در بازه٣٣٠٠تا ٣٧٠٠ تومان باقی ماند.....

٦) با توجه به تجربه ناموفق برجام  این بار  جو خوش بینی مفرطی که در سالهای ٩٢ تا امضای برجام وجود داشت ، وجود ندارد و صاحبان انواع کالاها به سادگی به امید  افت قیمتها حاضر به فروش کالای خود نیستند

ضمنا با توجه به سطح تورم بالا در کشور که حتی imf آن را برای ٢٠٢١ حداقل سی درصد اعلام کرده جذابیت تبدیل کالا و یا سهام ارزشمند به سپرده بانکی کماکان وجود ندارد.

 تصور رفع ممنوعیت واردات هم تا حد زیادی اشتباه است چون با توجه به افت منابع ارزی و نیز برای حمایت از تولید و اشتغال داخلی به سادگی ممنوعیتهای واردات از جمله در خودرو و ..... برداشته نخواهد شد

بیش از ٣ سال است که رشد اقتصادی کشور منفی است و طبیعتا سیاستگذار ترجیحش این است که منابع ارزی را صرف سرمایه گذاری زیرساختی و تقویت تولید داخلی کند نه واردات لوازم خانگی  و خودرو و یا کالای دیگری که مشابه داخلی داردو .....

٧) . نکته آخر هم تاثیر fatf است که یکی از عوامل موثر بر دشواری نقل و انتقال پول و منابع ارزی کشور است که این اصولا ربطی به انتخابات امریکا ندارد.

در پایان امیدواریم تمام پیش بینیهای ما در این مورد اشتباه باشند، امریکا تحریم را رفع کند  و ارزانى مطلق بر قیمت کالاها حاکم شود اما در واقعیت دنیای اقتصاد و سیاست  بین الملل و ازجمله در امریکا ، تامین منافع   مالکان ثروتمند شرکتها  و در درجه بعد منفعت ملی آن کشور، مهمترین عامل تاثیر گذار بر سیاستهاى خارجیش است نه انگیزه های بشردوستانه!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

استراتژی های مقابله با چالش‌های ارزی دولت با افزایش مراودات اقتصادی با همسایگان/️ علی سرزعیم

به صورت طبیعی اگر ما تحریم را یک پدیده کوتاه‌مدت در نظر بگیریم چاره‌ای نداریم جز اینکه به خودکفایی برسیم و سعی کنیم نیازهای خود را از داخل تامین و جایگزین واردات کنیم.

وی ادامه داد: ولی در تولید اقتصادی با این مدل، در بلندمدت رفاه پایین می‌آید. اگر بنا است در بلندمدت تحریم باشیم باید به مزیت نسبی و مزیت رقابتی خود روی بیاوریم و بتوانیم در چنین شرایطی مبادله کرده و صادرات و واردات داشته باشیم.

سرزعیم با بیان اینکه این مسیری است که در صورت تحریم بلندمدت‌تر می‌رویم، خاطرنشان کرد: اما وقتی تحریم در کوتاه‌مدت اتفاق می‌افتد، مجبوریم اقتصاد بسته داشته باشیم و نیازهایمان را از داخل تامین کنیم و بر شانس جغرافیایی خود حساب باز کنیم.

این کارشناس اقتصادی، شانس ایران در زمان تحریم را وجود همسایگانی دانست که می‌توان با آنها مراودات داشت و افزود: در شرایطی که تحریم‌پذیری سخت‌تر است می‌توان از بازارچه‌های مرزی استفاده بیشتری برد.

وی درباره مراودات اقتصادی با چین یادآور شد: به طور کلی، باید رابطه تجاری بلندمدت با اقسام کشورها داشته باشیم که در این مورد چین هم گزینه خوبی است، اما تنها با یک کشور نمی‌توان رابطه بلندمدت داشت.

سرزعیم درباره کاهش درآمدهای نفتی هم خاطرنشان کرد: هرچند مسیر صادرات ما به خوبی به سمت درآمدهای غیرنفتی رفته است، با این حال، همچنان باید به دنبال سهم خود از فروش نفت در دنیا باشیم و نباید تسلیم این قضیه شویم که ما نمی‌توانیم نفت صادر کنیم؛ چرا که ما باید درآمد نفتی داشته باشیم اما آن را خرج بودجه جاری نکنیم و بر مخارج عمرانی و زیرساختی تمرکز کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

چرا خاورمیانه ای ها اینقدر گرفتارند؟/ محمود سریع القلم

برنارد لوییس در رابطه با وضعیتِ بهتر ترکیه نسبت به دیگران، اینگونه تحلیل می­کند: حکمرانان و مردم ترکیه از خود پرسیدند: ما کجاها اشتباه کردیم که مانند اروپایی­ها پیشرفت نکردیم؟

🔹دیگر حکمرانان و جوامع خاورمیانه ­ای پرسیدند: کدام کشورهای خارجی باعث شدند ما به این وضع دچار شویم؟!

🔹فاصلۀ بین این دو سوال، ضمناً فاصلۀ بین کرۀ­ جنوبی و کرۀ شمالی است!

🔹مشکل عظیم­ خاورمیانه این است که فقط در راهروهای قدرت نیست که «خود ارزیابی» نفی می­شود، بلکه جامعه نیز «بررسی عملکرد خود» را عیب می­داند. فقط این نیست که یک مدیر، حداقل بخشی از مشکل را در شناختِ اشتباه و سیاست های نادرست خود نمی­داند و دولتهای خارجی را مقصر خطاب می­کند، بلکه راننده­ ای که دوبله پارک کرده و دو ساعت رفته، نرخ تورم را سرزنش می­کند تا آنکه بپذیرد دوبله پارک کردن کارِ منطقی و صحیحی نیست.

🔹از آنجا که این منطقه به قهرمان پروری و  اسطوره سازی در خمیرمایۀ وجودی خود عادت کرده است، عیب می­داند نقص، اشتباه و کمبودی را متوجه فرد یا نهاد یا دولتی بنماید. تقریباً افراد و دولتها خود را بیست برابر آنچه هستند نشان می دهند چون باید همه چیز را عالی نشان داد. اما چون انسان عالی نیست، برای آنکه بتواند این تئاتر را بازی کند مجبور می­شود به ریا، حیله، تزویر، دروغ، پنهان­ کاری، سفسطه، وارونه جلوه دادن و مغالطه روی آورد و ظاهر و باطنی با فاصلۀ 180 درصدی از خود بسازد.

🔹اما چرا افراد و دولت­های این منطقه از خودِ واقعی فرار می­کنند؟ چرا گذشته و عملکرد گذشته­ی خود را نقادی نمی­کنند؟چرا مسئولیت خطاهای خود را نمی­پذیرند؟

🔹ظرفیت­های فراوانی لازم است در یک­جا جمع شوند تا خود انتقادی آغاز گردد:

1. فکر کردن و زندگی کردن با واقعیتها. شاید بتوان به راحتی گفت هیچ منطقه ­ای در جهان در این حد، هنر توجیه کردن، تزیین کردن توهمات و پوشاندن نیات واقعی خود را نداشته باشد. وقتی نیروهای آمریکایی، شهر بغداد را در دوره­ی بوش پسر محاصره کرده بودند، سخنگوی وزارت خارجه صدام، سخن از فائق آمدن بر خارجی و حفظ استقلال و حاکمیت ملی عراق می­کرد؛

2. عادت به کتاب خواندن و دیالوگ . در خاورمیانه، عموماً نسبت به هر موضوعی یک قرائت ثابت و آن هم برای دهه ها وجود دارد. تا یک ایده ای به شکستِ کامل نرسد، در آن تجدید نظری صورت نمی گیرد.مطالعه و فهم مسایل در عین حال، دو الزام به همراه می ­آورد که برای دولت­ها و جوامع این منطقه بسیار دشوار است: اول مسئولیت و دوم، تغییر وضع موجود. هر دو همت، آینده نگری و حوصله می­خواهد. شاید به این دلایل، دورِ هم بودن، گپ زدن و فرهنگ شفاهی، راحت­تر از مطالعه، فکر، مسئولیت و تغییر باشند

3. وقتی برای هر موردی و هر پرسشی، فقط یک پاسخ وجود دارد، چه ضرورتی پیش می­ آید که افراد و نهادها باهم رقابت کنند، همکاری کنند، تفاهم کنند، منسجم باشند، اجماع کنند، هماهنگ باشند و اصولاً به هم توجه و گوش کنند.در جوامع تک صدایی، قوه­ ی فکر کردن یا تعطیل است و یا در درون  افراد، پنهان می­ماند. رسانه­ ها عموماً مُبلّغ یک قرائت هستند. به اصطلاح دانشگاه­ ها و مؤسسات تحقیقاتی هم مُروج یک دیدگاه می­شوند. نتیجه­ ی جامعه­ ی تک صدایی می­شود قذافی در لیبی، حسنی مبارک در مصر و صدام در عراق که بین بیست تا چهل سال حکم راندند.در چنین ساختارهایی، نقد و خود انتقادی چه در سطح دولت و چه در سطح افراد، متصور است؟

4. هدف از نقد و انتقاد، بهبود کیفیت زندگی است. جامعه و دولتی که با نقد و انتقاد انس می­گیرند، به زندگی فراتر از سِمت، مقام و قدرت می­نگرند. جامعه و دولتی که با نقد و انتقاد مأنوس است، دسترسی به پول و امکانات رانتی را از تولید ثروت با زحمت و اندیشه تفکیک می­کند.

وقتی خود انتقادی در حداقل باشد، و یا حتی تعطیل باشد، اطلاعات و تحولات جدید در ارزیابی و تحلیل مسایل روز بی معنا می­شوند و جزمیت­ های همیشگی مرتب باز می­گردند. در این شرایط، سیستم تصمیم­ سازی با محوریت حفظ وضع موجود و مناسبات موجود شکل می­گیرد و سندرم فکر بسته ی جمعی به وجود می آید. در قالب این سندرم، وقتی افراد کلیدی یک سیستم دور هم جمع می­شوند، نظرات و نکاتی را مطرح می­کنند که مناسبات را حفظ کنند، نه آنکه تغییر و تحول ایجاد کنند. تا زمانی که سیستم ­ها و جوامع خاورمیانه­ ای درون نگری نکنند و خود انتقادی را آغاز نکنند و به اطلاعات و اندیشه­ های جدید فرصت مناظره ندهند، همچنان در گرفتاری­های خود باقی مانده و دیگران را سرزنش خواهند کرد. این تحول نیازمند یک تحول شخصیتی است که متاسفانه به نظر می رسد نه با استدلال بلکه با تراکم بحرانها شاید به دست آید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

جایزه علوم اقتصادی نوبل 2020

جایزه علوم اقتصادی نوبل دقایقی پیش به دو آمریکایی به نام‌های پل میلگرام و رابرت ویلسون از دانشگاه استفورد آمریکا برای «بهبود نظریه حراج و خلق قالب‌های جدید حراج» اعطا شد.

🔹روند اعطای جایزه نوبل اقتصاد در هر سال به این ترتیب است که ابتدا متقاضیان جایزه نوبل در کمیته نوبل آکادمی علمی رویال سوئد ثبت نام می‌کنند و کمیته نوبل مسئول انتخاب کاندیدا‌ها از بین تمامی ثبت نام شوندگان است.

🔹برنده یا برندگان نهایی جایزه نوبل اقتصاد با رای‌گیری اعضای کمیته نوبل انتخاب خواهند شد. تا سال ۲۰۱۶، به جز ۷ درصد برندگان این جایزه، باقی از آمریکای شمالی یا اروپای غربی بوده‌اند و تاکنون دو زن یکی در سال ۲۰۰۹ و یکی در سال ۲۰۱۹ برندهٔ این جایزه شدند.

🔹کمیته نوبل اقتصاد از سوی بانک سوئد اولین بار در سال ۱۹۶۸ نهادینه شد و اولین جایزه نوبل اقتصاد در سال ۱۹۶۹ به «رنجر فریچ» و «جان تینبرگن» به خاطر توسعه و کاربردی کردن مدل‌های پویا در تحلیل‌های اقتصادی داده شد.

🔹از سال ۱۹۶۹ تاکنون ۵۲ جایزه نوبل علوم اقتصادی به ۸۶ فرد برگزیده اعطا شده است. تاکنون ۲۵ جایزه نوبل تنها به یک فرد اختصاص یافته است. جوان‌ترین فرد دریافت‌کننده نوبل ۴۶ سال و پیرترین ۹۰ سال سن داشته است. متوسط سن دریافت‌کنندگان جایزه نوبل نیز ۶۷ سال بوده است.

🔹جایزه نوبل سال گذشته به ۳ اقتصاددان به نام‌های «آبحجیت بانرجی» از هند، «استر دوفلو» از فرانسه و «میشائیل کرمر» از آمریکا برای «دستاورد تجربی آن‌ها در کم کردن فقر جهانی» اختصاص یافت.

🔹سال ۲۰۱۳ یکی از کاندیدا‌های دریافت این جایزه؛ محمد هاشم پسران اقتصاددان ایرانی مقیم آمریکا بود؛ وی برای تحقیقات در «معیار‌های اقتصاد سنجی در سری زمانی» به عنوان یکی از نامزد‌های دریافت این جایزه در سال جاری معرفی شده بود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۲۰: طراحی حراج

یک طنزی بین اقتصاددان‌ها هست که می‌گوید «تنها بخش اقتصاد مدرن که به درد دنیای واقعی خورده، نظریه طراحی حراج است.» حالا جایزه نوبل اقتصاد امسال به دو نفر از پیش‌گامان این حوزه - ویلسون و میلگرام - رسید.

طراحی حراج یعنی چی؟ یعنی یک فروشنده داریم که یک نقاشی/زمین/باند فرکانس/اوراق بدهی/شرکت/ماهی/ الخ دارد که می‌خواهد تحت یک معیاری - مثلا به‌ترین قیمت یا بالاترین حجم - بفروشد. طبعا، ساده‌ترین کار این است که حراج باز  (Open Auction) با قیمت صعودی برگزار کنیم و مثل فیلم‌ها چوب بزنیم تا برنده مشخص شود. یک راه دیگر هم این است که مزایده برگزار کنیم و پاکت دربسته (Sealed Bid) جمع کنیم و الخ. یا این که از قیمت بالا شروع کنیم و پایین بیاییم (Descending price auction) و ...

 ولی علاوه بر این جند فرم قدیمی و مشهور، خیلی کارهای دیگر هم می‌شود کرد: مثلا بیاییم اول پاکت‌ها را جمع کنیم بعد بیاییم سه نفر اول را در یک جلسه جمع کنیم و قیمت‌ها را به آن‌ها بدهیم و بگویم دوباره قیمت بدهید یا مثلا اول حراج دربسته برگزار کنیم و بعد تعداد معدودی برنده را به حراج باز ببریم. یا مثلا بگوییم برنده کسی است که بالاترین قیمت را پیش‌نهاد کند ولی پولی که پرداخت می‌کند به اندازه متوسط دو نفر بعد از خودش است! یا مثلا بگوییم یک رقم ثابت - مثلا یک میلیون تومان - می‌گذاریم وسط و متعهد می‌شویم و فروشنده مرتب کالا (مثلا ماهی یا کار هنری) به یک سبدی اضافه می‌کند تا اولین نفر بگوید حاضر است با یک میلیون این تعداد کالا را بخرد! می‌بینید که در همان دنیای حراج انواع و اقسام «مکانیسم‌‌ها» می‌شود به کار برد! قضیه وقتی موضوع حراج کالای خاصی باشد یا فروشنده بخواهد در یک حراج چندین تنوع مختلف از یک موضوع را با هم بفروشد یا به چند برنده بفروشد و ... پیچیده‌تر هم می‌شود.

 انتخاب بین این روش‌های مختلف برای برگزاری مزایده می‌شود «طراحی مکانیسم حراج». چرا این مکانیسم مهم است؟ چون انتخاب هر شیوه حراج نهایتا «سود» یا «حجم فروش» یا «عدالت» یا «شفافیت» متفاوتی برای فروشنده به ارمغان می‌آورد. اگر ساختار حراج درست طراحی نشده باشد - خصوصا در موضوعات پیچیده مثل خصوصی‌سازی شرکت‌ها یا فروش حق امتیاز استخراج نفت - و مثلا امکان تبانی یا رفتار استراتژیک و ... بین شرکت‌کنندگان به وجود بیاید، موضوع حراج ممکن است با قیمت خیلی پایینی به فروش برسد یا اساسا حراج شکست سنگینی بخورد و  موضوع حراج اصلا فروش نرود  (که در دنیای واقعی مثال فراوان برایش داریم).

حالا این شاخه «طراحی حراج» که نوبل اقتصاد امسال به دو نفر از پیش‌گامانش رسیده است، مدل‌ها و تئوری‌هایی توسعه داده که می‌‌گوید تحت چه شرایطی، چه نوع حراجی بهینه است. این تئوری‌ها را در عمل به صورت وسیعی پیاده کرده‌اند و در برخی موارد میلیاردها دلار به درآمد حراج‌کنندگان اضافه شده است. مدل‌های حراج در طیف وسیعی از مسایل دنیای واقع، از فروش فرکانس رادیویی و موبایل، بازار مبادله سهام، بازار برق، فروش اولیه وراق قرضه دولتی، عرضه اولیه سهام، واگذاری منابع طبیعی، خصوصی‌سازی، تا فروش صندلی  کلاس بیزنس در هواپیما و ... به صورت خیلی گسترده استفاده می‌شود. در دنیای آن‌لاین - مثلا عرضه لحظه‌ای آگهی کنار صفحه ایمیل یا فیس‌بوک- هم فراوان از این مکانیسم‌ها استفاده می‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

🚫 ادعا نمی کنیم که علم اقتصاد در اسلام‌وجود دارد/امام‌ موسی صدر

در ابتدا باید بگویم که اقتصاد، امروزه، در دو معنی به کار میرود: علم اقتصاد و مکتب اقتصادی، علم اقتصاد از علوم جدید است که اخیرا ایجاد و برای آن قواعدی وضع و کتبی درباره آن نوشته شده است. بنابر این، ما در مباحث خود، به خصوص هنگامی که از اصطلاح اقتصاد اسلامی استفاده می کنیم، نمی گوییم علم اقتصادی در کار است و چنین ادعایی هم نداریم. مراد ما در بحث هایمان مکتب و مشی اقتصادی است.) انسانی که احکام اسلام را مطالعه می کند و از راهکارها و تدابیر اسلامی در خصوص چگونگی ایجاد ثروت و توزیع و رشد آن آگاه می شود؛ ثروتی که برای مردم وسایلی فراهم می کند که به رشد شخصیت انسانی آنان کمک می کند، در می یابد که در اسلام برای این مسائل طرح و برنامه وجود دارد و بر حسب تصادف و اتفاق نیست. یعنی احکام اسلام از آیین و دیدگاه و خواستگاه اقتصادی نشأت گرفته است. در واقع، مباحثی که ما بدان ها می پردازیم و پژوهشگران نیز مطرح می کنند، جست وجو و یافتن چگونگی این راه و روش است. .اگر دیدید کسی از اینکه اسلام طرح اقتصادی دارد، شگفت زده شده - است، باید در پاسخ بگوییم که ما ادعا نمی کنیم که علم اقتصاد در اسلام وجود دارد، آن چنان که مثلا فقه وجود دارد.

از کتاب رهیافت های اقتصادی اسلام ، امام‌موسی صدر ،  ص ۱۰۴

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

آیا اظهارات جناب علوی بروجردی در مورد اقتصاد اسلامی اشتباه است؟/محمدطبیبیان

 اخیراً یکی از فقهای حوزه علمیه قم مطالبی را مطرح کرده اند پیرامون این که در اسلام علم اقتصاد نداریم همانطور که علم فیزیک نداریم. برخی افراد غیر فقیه هم از مراکز مختلفی به سر و صدا در آمده اند که این صحیح نیست و اقتصاد اسلامی هم داریم. جالب است که چند موردی که من دیده ام اصولاً فقیه هم نیستند. یکی از نوار های صوتی مدافعان را گوش دادم، اگر این سطح دانش مشغول تدریس در دانشگاه است باید برای دانشجویان متاسف بود.

 پرسش این است که کدام موضع قابل دفاع تر است؟ صحبت آقای بروجردی از وجه فقهی طبعاً معتبر است که ادیان برای خدا شناسی، عبادت و تکامل اخلاق آمده اند و لزومی ندارد که به اقتصاد و فیزیک و یا سایر علوم پرداخته باشند. از طرفی این که در قرآن و یا کتب ادیان دیگر احکامی هست که ذات اقتصادی دارد مانند حرام بودن مصرف برخی کالا ها و حرمت ربا، به این معنی نیست که در ادیان علم اقتصاد آن دین هم وجود دارد.

به زبان ساده به نظر اینجانب علم اقتصاد اسلامی نمی تواند وجود داشته باشد به دلیلی که مختصر در پایین آمده. در علوم اصل بر شک است. در ادیان اصل بر باور است. اگر در فیزیک یا اقتصاد کسی به یک نتیجه ایمان آورد او عالم نیست، پیوسته باید شک داشت. در علوم شیوه اصلی کار علمی مبتنی بر رد است و ابطال.  در علوم از طریق نقد و پژوهش تلاش دائمی برای رد کردن و ابطال کردن در جریان است. بدنه علوم شامل آن گزاره هایی است که سعی در رد و ابطال آنان هنوز موفق نبوده است. در ادیان اصل بر اعتقاد است. به همین دلیل هم هست که علوم دائماً در حال تحول هستند. یعنی شیوه کار و متد این دوحیطه معرفت کاملا ضد یکدیگر است. به همین دلیل هم حیطه علم به عنوان

Science

 از حیطه دین جدا است. اما هر دو جزیی از حیطه معرفت

Knowledge

هستند و هر یک در حیات انسان نقش خاص خود را دارند.

به عنوان آزمون، دو پرسش از معتقدین به اقتصاد اسلامی مطرح می کنم. یکم به صورت علمی نشان دهید که ربا چیست و بهره چیست. آن آقایی که می گوید با حذف بهره قیمت ها پایین می آید کاملاً مشخص است که قانونمندی های این کمیت ها را نمی شناسد و بی جهت نام کارشناس اقتصادی و اقتصاد دان یدک می کشد. دوم اگر اعتقاد دارید از اندیشه اقتصادی اسلام سوسیالیسم بیرون نمی آید و مالکیت محترم است چگونه نقض مالکیت های گوناگون از جمله قیمتگذاری دستوری و ضبط موجودی انبار و یا ارز و دارایی های برخی افراد توجیه می شود. چگونه همه نوع موانع بر سر داد و ستد و تجارت و فعالیت اقتصادی آزاد بر افراشته می شود؟ بر اساس اصول رفتاری که باور دارید در قالب اقتصاد اسلامی، رواج این رفتار را در یک سیستم سیاسی اسلامی تشریح کنید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی