♦️♦️جامعه علمی اقتصادی ما در دهههای 50 و 60 چندان قوی نبود، در نتیجه نهتنها تولید علم، حتی فراگیری کاربرد علم اقتصاد به راحتی ضربه خورد. فضا هم به گونهای بود که به آنچه من «اقتصاد توهمی» مینامم، میدان میداد. در دوره بعد از انقلاب، تعداد زیادی از این افراد که معمولاً یک مدرک اقتصادی هم داشتند، از قِبَل تکرار برخی حرفها به نان و نوایی رسیدند. همان موقع که کارشناسان سازمان برنامه، مرکز آمار و بانک مرکزی آدمهای بسیار فهمیده و باسوادی بودند -و هنوز هم هستند- و داشتند امور را سر و سامان میدادند، یکسری فرصتطلب آنچه سیاستمداران متوهم میخواستند را با چند اصطلاح اقتصادی در سینی طلا تقدیمشان کردند و به نان و نوا رسیدند. اینها هنوز هم این طرف و آن طرف دعوت میشوند و سخنرانی میکنند، ولی یک کلمه علمی در حرفهایشان وجود ندارد. حال آنکه خود را به عنوان منجیان عالم جا میزنند و نقش پیامبر را بازی میکنند!
♦️همین اقتصاددانان متوهم، زمانی برای جلب رضایت سیاستمداران با پیوستن ایران به اقتصاد جهانی مخالفت میکردند و هرگونه ارتباط با دنیای خارج را چنان تقبیح میکردند که گویی قرار است تمام ناموس و حیثیت ایران با یک بدهبستان به خارجیها واگذار شود. آن روزها، سکه رایج بازار آن بود، الان هم ادعای عدالتطلبی است. ادعایی که بر محمل نهادگرایی سوار میشود، اما نهادگرایی نیست. من ادبیات اقتصاد نهادگرا و شخصیتهای برجسته آن مثل «داگلاس نورث» را در مجله شما مرور کردهام. آن ادبیات هیچ ربطی به حرفهایی که نهادگرایان وطنی میزنند، ندارد. در نتیجه من اسم این حرفها را «توهم» میگذارم. توهمی که البته از طرف سیاستمداران و عامه مردم برایش بازار وجود دارد.
♦️...اقتصاد نهادگرای ایرانی در واقع پوششی است که بر توهمات پوشانده شده و چارچوب علمی اقتصاد را ندارد. یک موقعی من چالشی را مطرح کردم و گفتم امروز نسل جدید اقتصاددانان جوان ایرانی که طرفدار بازار آزاد هستند، در بهترین ژورنالهای اقتصادی ایران مقاله مینویسند و در بالاترین سطح آکادمیک اقتصاد دنیا کار میکنند (مثلاً امیر کرمانی در بالاترین سطح دانشگاههای آمریکا در حال تدریس اقتصاد است). دوستان نهادگرا هم اگر مدعی هستند، همین کار را بکنند. شاید در ایران متر و معیار دقیقی برای اندازهگیری علمی بودن مقالات نداشته باشیم، ولی در دنیا ژورنالهای اقتصادی رنکینگ مشخصی دارد. اگر حرفهای این دوستان مبنای علمی دارد، به روش علمی آن را چاپ کنند تا قابل سنجش باشد؛ البته در ژورنالهای علمی سطح بالا، نه به قول یکی از دوستان در Journal of Economics and Fun in Honolulu. چون در دنیای ژورنالهای علمی هم کلاشی زیاد است. اما اگر مقالهای در یک ژورنال تاپ نهادگرایی چاپ کردند، میتوانیم دربارهاش صحبت کنیم. وگرنه وقتی گزارهای از معیارهای علمی عبور نکند، چیزی جز توهم نیست.
♦️وقتی متر و معیار علمی برای ارزیابی وجود نداشته باشد، این اتفاق در محیط آکادمیک رخ میدهد؛ دقیقاً به همان ترتیبی که اگر در سیاست «چک و بالانس» وجود نداشته باشد، سیاستمدار میتواند هر توهمی را به نام قانون بفروشد و پاسخگو هم نباشد. تجربه بشری از 15 هزار سال پیش تاکنون آکنده از توهمات قدرتمندانی بوده که چیزی را خواستهاند و همواره تعداد زیادی آدم وجود داشته که حاضر بوده آن چیز را برای آنها فراهم کند و رنگ و لعابش بدهد تا زورمند خوشش بیاید. در ادبیات مذهبی ما این تجربه با عنوان فرعونیت توصیف شده است و در جوامع علمی و اقتصادی امروز هم وجود دارد. البته مثلاً در آمریکا اگر کسی چنین مقالههایی بنویسد و ادعاهایی مطرح کند، شاید در یک ژورنال چاپ شود اما در همان حد میماند. ولی در ایران چون از طرف سیاستمدار تقاضایی قوی برای این نوع حرفها وجود دارد، وارد عرصه سیاستگذاری میشود.