انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بورس» ثبت شده است

انتخابات ریاست جمهوری بیشترین تاثیر را در شرایط بورس طی سال ۱۴۰۰ خواهد داشت

انتخابات ریاست جمهوری بیشترین تاثیر را در شرایط بورس طی سال ۱۴۰۰ خواهد داشت

🔹حمید میرمعینی، کارشناس بازار سرمایه: به نظر من انتخابات ریاست‌جمهوری می‌تواند مهم‌ترین چالش پیش روی بازار سرمایه در سال آینده باشد. در این میان نمادهای ارزنده سال آینده را نیز تحت شرایطی می‌توان نام برد.

🔹اگر قرار باشد وضعیت به همین منوال پیش برود و هیچ گشایشی در دریچه سیاسی ایجاد نشود، دلار رشد خواهد کرد و از همین رو اغلب سهام به ویژه سهام دلاری رشد خواهند کرد. در همین حال سهامی که ارز ترجیحی آنها قطع و به نیمایی تبدیل می‌شود هم در این شرایط رشد می‌کنند.

🔹صنایع غذایی و دارویی در این دسته هستند. اما اگر گشایش سیاسی رخ دهد به نظر من صنعت پتروشیمی، خودرو و برخی از معدنی‌ها می‌توانند خیلی بهتر عمل کنند و رشد آنها بیش از دیگر صنایع خواهد بود.

🔹همچنین باید توجه داشت در شرایطی قرار داریم که پیش‌بینی رقم شاخص در اسفندماه سال آینده خیلی قابل پیش‌بینی نیست. اما اگر گشایش‌های سیاسی و اقتصادی رخ دهد، به نظر من شاخص می‌تواند در سال آینده رشد کند و در اسفندماه دست‌کم بالای دو میلیون واحد قرار گیرد که آن را هم مدیون رشد پتروشیمی‌ها، معدنی‌ها و خودرویی‌هاست.

🔹با این حال به نظر من با توجه به شرایط مبهم اقتصادی و سیاسی، پیش‌بینی کردن چندان منطقی نیست و در واقع نمی‌شود پیش‌بینی درستی انجام داد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

آیا افزایش نرخ بهره بین بانکی ربطی به سقوط بورس دارد؟ این گزاره‌ها به بورس بیشتر لطمه می‌زند./ صادق الحسینی

این روزها چند تن از فعالان بورس گزاره نادرستی را تکرار می کنند که علت سقوط بورس افزایش بهره بین بانکی بوده است. این گزاره از اساس غلط و فاقد مبانی علمی و تجربی است.

چرا نرخهای بین بانکی در حال افزایش است؟

‏چون تورم انتظاری بدلیل چشم انداز پولی سازی کسری بودجه بالا رفته و مطابق فرمول فیشر نرخ بهره اسمی باید بالا برود تا نرخ بهره حقیقی به حدود صفر برسد.

از قضا برعکس چیزی که دوستان بورس میگویند بانک مرکزی (با اقدام غلط) جلوی افزایش نرخ سود (بهره اسمی) را گرفته که سبب منفی شدن نرخ بهره شده که ‏دو حالت بیشتر ندارد: یا کل نظام پولی کشور و در نتیجه کل بازارهای مالی و واقعی کشور با ورشکستگی گسترده روبرو می‌شوند یا نرخ بهره اسمی بدون توجه به دستور بانک مرکزی افزایش پیدا می‌کند. یعنی همان اتفاقی که همیشه در نظام بانکی کشور افتاده است! سرکوب نرخ رسمی و بالا رفتن نرخهای غیر رسمی نظام بانکی!

بازارها باهوشند! الان در حال پیشخور کردن افزایش نرخ بهره اسمی (رسمی یا غیررسمی بانکی) یا ورشکستگی محتوم هستند چه بخواهیم و چه نخواهیم!

دوستان بورسی که تقاضای عدم افزایش نرخ بهره را دارند در حال زدن سرنا از سر گشادش هستند. هر عدم تغییر یا حتی کاهشی در نرخ بهره به معنای تورم‌های بسیار بزرگتر در اقتصاد است که دوباره باعث می‌شود نرخ سود غیررسمی بانکی بالاتر رود (یا ورشکستگی کلی اقتصاد سریعتر اتفاق افتد) که در مجموع و به طور واقعی برای بورس بد است و باعث ریزش بیشتر ارزش واقعی دارائی‌های بورسی می‌شود.

موضوع وقتی عجیب تر میشود که بدانیم نرخ بهره غیررسمی غیر بانکی (همان چیزی که اسمش را می گذاریم نزول) در بازار تهران به حدود هفتاد و پنج درصد رسیده است!

✅ این گزاره‌های غلط رایج در میان دوستان بورسی بدلیل نگاه خرد آنها به بازار و عدم درک صحیح نسبت به کلیت اقتصاد و علم اقتصاد کلان است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

چه اشتباهی بورس را حبابی کرد؟

🔴بورس چرا چنین جهش بی‌سابقه‌ای را در ثلث اول سال تجربه کرد؟ آیا ریشه جهش به علتی در گذشته مربوط می‌شد یا چشم‌اندازی در آینده؟ پاسخ، گزینه هر دو است؛ اگرچه برخی‌ها تمایل دارند بدون توجه به علل اقتصادی این اضافه‌پرش، ریشه آن را در تشویق مردم توسط دولت جست‌وجو کنند که بسی غریب می‌نماید. چراکه اگر تشویق دولت کارساز بود که اصولا نیاز به سیاست‌گذاری منتفی بود و این ابزار برای تنظیم بازارها جایگزین سیاست‌گذاری می‌شد. جالب آنکه مدافعان چنین دیدگاهی به این سوال پاسخ نمی‌دهند که پس چرا همیشه تشویق‌های دولت منجر به نتیجه‌ای غیر از مقصود دولت می‌شود و تشویق دولت فقط در اینجا مقصد و مقصود را تعیین کرده است. پس واقعیت چیز دیگری است.

🔴واقعیت آن است که سیاست انبساطی ثلث اول سال (هم مالی و هم پولی) دو سیگنال هم‌افزا به بازارها ارسال کرد: اول شتاب تورم و دوم تشدید انتظارات تورمی. اولی باعث تلاش عمومی برای رهایی از پول داغ شد و دومی محرک تلاش برای سبقت از تورم و نشستن بر قله تورم آینده قبل از وقوع آن. اگر انبساط مالی به دلایل مختلف قابل توجیه بود سیاست پولی انبساطی بسیار پرریسک بود و اتفاقا مخاطرات آن بر اقتصاد تحمیل شد. راه‌حل گمشده، سیاست مالی انبساطی با سیاست پولی انقباضی بود که نیاز به طراحی کانالی برای تجهیز منابع غیرتورمی برای دولت تحت مکانیسم بازار داشت. بهترین مکانیسمی که می‌توانست این خروجی را داشته باشد فروش اوراق دولتی در بازار بدهی بود که در زمان نرخ بهره منفی نوعی منابع اکازیون هم محسوب می‌شد. فروش گسترده اوراق دولتی می‌توانست پادزهر مشترک دو پدیده مخرب باشد که ابعاد و پیامدهای آنها به‌صورت همزمان در حال گسترش بود: اول تجهیز منابع غیرتورمی برای دولت به جای پولی شدن کسری بودجه و دوم خروج نرخ بهره واقعی از زیر صفر قبل از تشدید انتظارات تورمی. اما تعلل در فروش اوراق دولتی باعث شد اولا بخش قابل تاملی از کسری بودجه با منابع تخیلی صندوق توسعه، پولی شود که نتیجه‌ای جز تقویت موتور تورم و انتظارات تورمی نداشت و ثانیا زمان سیطره نرخ بهره منفی طولانی‌تر شود که نتیجه‌اش شیفت سرمایه‌ها به سمت سفته‌بازی در بازارها برای حفظ قدرت خرید بود.

🔴طبیعی است در این میان، سفته‌بازی در بورس به‌دلیل اینکه نسبت به بازار ارز و سکه با هزینه‌های معاملاتی کمتری همراه بود بیشتر مورد توجه قرار گرفت. تداوم نرخ بهره منفی با تشدید بورس بازی و سوار شدن قیمت‌ها روی موج موتور تورم باعث پیشخور شدن انتظاراتی از تورم در بورس شد که پشتیبانی چنین سطحی از تورم با متغیرهای بنیادی زیر سوال بود. اما به هر حال همه چیز زیر سایه تعلل و فرصت‌سوزی استفاده از بازار بدهی برای جلوگیری همزمان از پولی شدن کسری بودجه و خروج از نرخ بهره منفی، خیلی سریع رنگ واقعیت به خود گرفت و بورس در عرض چهار ماه با دو موتور «پول پرقدرت» و «نرخ بهره منفی» حدود ۳۰۰ درصد رشد کرد.

🔴اضافه‌پرش بورس این سوال را ایجاد کرد که آیا متغیرهای بنیادی این رشد را پشتیبانی می‌کند یا اینکه این رشد حبابی است؟ پاسخ به سوال اول منفی بود. چنین رشدی در یک بازار غیرکنترلی می‌توانست به سرعت تخلیه شود، اما ناگهان صحبت از حمایت از قیمت سهام در قله شد. اهالی بورس استدلال می‌کردند که اگر این حمایت انجام نشود پول از بورس خارج و به بازارهای دیگر حمله می‌کند. این استدلال نادرستی است چون اگر پول جدیدی خلق نشود با خارج شدن یک فرد از بورس هیچ پولی به اقتصاد اضافه نمی‌شود، بلکه پول از حسابی خارج و به حسابی دیگر منتقل می‌شود و اگر قراری بر حمله بود همان پولی که از حساب خارج می‌شود خود می‌توانست مهاجم باشد و گرنه چه تفاوتی است بین آنکه سهام می‌فروشد و قرار است مهاجم باشد با آنکه سهام می‌خرد و خیال هجمه ندارد؟

🔴اما و صد اما اگر آنکه می‌خواهد سهام بخرد دل در گرو محاسبه عقلانی نداشته باشد و به قصد نجات حباب آمده باشد بعید است این هزینه را از جیب خود بپردازد و به لطایف‌الحیلی فاکتور آن را برای سفارش‌دهنده حمایت، خواهد فرستاد که تسویه حساب آن جز با دست‌اندازی به پول پرقدرت امکان‌پذیر نیست. یعنی آنچه می‌تواند تورم سهام را به بازارهای دیگر منتقل کند نه معاملات واقعی این بازار که معاملات صوری با هدف حمایت از سهام‌های متورم و فاکتور هزینه آنهاست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

هفت عامل تورم‌زا

کدامیک از هفت علتی که موجب شد تورم شهریور ماه برای مردم ایران سنگین باشد قرار نیست در مهرماه تکرار شوند؟!

📌 نقدینگی 

📌نرخ بهره منفی

📌 سرعت گردش پول

📌رشد 18% نرخ دلار در شهریور

📌برخورد کفگیر دلار 4200 تومانی دولت به ته دیگ

📌خروج 13 هزار میلیارد تومان از بورس و سرازیر شدن آن به دیگر بازارها

📌انقباض تجارت خارجی و رشد قیمتهای کالایی بدلیل تحریم

 📌و کرونا                                                                      

💠 با توجه به هفت عامل تاثیرگذار بر نرخ تورم باید دید که سیاستگذار کدام یک از این رخدادها را در نیمه دوم سال می‌تواند مدیریت کند.

💠 با توجه به اینکه درآمدهای کشور کاهش یافته و امکان کاهش هزینه‌ها نیز وجود ندارد به نظر می‌رسد دولت به موفقیت چندانی در کنترل نقدینگی دست نمی‌یابد. با توجه به عدم کفایت درآمدهای ارزی کشور به نظر می‌رسد ارز ترجیحی نیز تنها به برخی از کالاها تعلق می‌گیرد که به دست مصرف‌کننده نهایی نخواهد رسید. حجم تجارت خارجی نیز قطع به یقین در شرایط کنونی امکان بهبود نخواهد داشت.

💠 با این حال اگر بانک مرکزی بتواند در نرخ بهره بانکی تجدیدنظر کند می‌تواند مقداری سرعت گردش پول را کاهش دهد و در جهت تعدیل نرخ تورم گام بردارد. در عین حال دولت می‌تواند بازار سرمایه را نیز تحت کنترل خود درآورد و از خروج ناگهانی پول از این بازار و تسری آن به سایر بازارها جلوگیری کند. به این ترتیب تنها با در اختیار گرفتن این دو متغیر است که می‌تواند نرخ تورم را مقداری در مسیر کاهشی قرار دهد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

معمای سرمستی بورس و کسادی اقتصاد/مسعود_نیلی

پدیده‌هایی رخ می‌دهند که با توضیحات قبلی و متعارف نمی‌خوانند؛ اما بعضاً اصرار داریم که با توضیحات قبلی خود منطبقشان کنیم. خلاصه آنکه ما نیز در اغلب موارد گرفتار کلیشه در تحلیل می‌شویم. به نظر نگارنده و به‌عنوان یک مثال، جهش نرخ ارز در سال‌های ۹۶ و ۹۷ و ثبات پس از آن پدیده‌ای بی‌سابقه در اقتصاد ایران و البته تکراری در اقتصاد جهانی و شناخته‌شده در علم اقتصاد بود که در لابه‌لای تحلیل‌های کلیشه‌ای گم شد و دانشجویان ما از درک این پدیدۀ ارزشمند برای دستیابی به عمق بیشتر از علم اقتصاد محروم ماندند. بنابراین به نظر می‌رسد لازم است نگذاریم این اتفاقات تکرار شود و این رسالت ما به‌عنوان دانشجویان این حوزه محترم است که با مشاهدۀ پدیده‌های جالب توجه، آنها را زیر ذره‌بین بگذاریم و فهم خود را از اقتصاد ایران از یک طرف و علم اقتصاد از طرف دیگر عمق ببخشیم. مخاطبان اصلی این نوشته را پژوهشگران و علاقه‌مندان به فراگیری مبانی علم اقتصاد تشکیل می‌دهند.

یکی از پدیده‌های جالب توجه حال حاضر اقتصاد ایران، همزمانی بیش‌‌فعالی بازار سرمایه و رکود عمیق (شاید یکی از عمیق‌ترین‌های) آن است. مدتی است که دو تصویر متضاد در قاب اقتصاد ایران جلوه‌نمایی می‌کند. در حالی‌که بنگاه‌های اقتصادی در تقلای حیات و ممات، فشارهای کمرشکنی را تحمل می‌کنند و آیندۀ روشنی برای خود نمی‌بینند، ارزش سهام آ‌ن‌ها به صورت جهشی افزایش پیدا می‌کند. در یک طرف رشدهای «سالانه» صفر یا منفی تولید و رشدهای منفی بزرگ سرمایه‌گذاری قرار دارد و در طرف دیگر رشدهای «روزانۀ» بالا و مثبت ارزش سهام آن‌ها! داستان چیست؟ چرا مزاج بنگاه‌ها بلغمی است و مزاج بورس صفراوی؟

گروهی خوشحالند به خاطر اینکه تصور می‌کنند نه‌تنها غول سرکش نقدینگی به زنجیر کشیده شده، بلکه حتی عرصۀ هدایت به پول هم تسری پیدا کرده و آن نیز سر به راه شده است. براساس این نوع نگاه، بازار سرمایه می‌تواند «منزلگاه» مطلوب نقدینگی باشد، با این امید که بتواند تولید را از تلۀ کمبود منابع مالی خارج کند. سال‌ها است این اشتباه بزرگ ترویج می‌شود که خلق نقدینگی در مقیاسی فراتر از رشد طبیعی اقتصاد، یعنی کمک به تأمین مالی تولید و سرمایه‌گذاری. این برداشت نادرست، ضعف را فقط در هدایت نقدینگی می‌بیند. تصور می‌شود راهی وجود دارد که بتوان منزلگاه نقدینگی را از مصرف به تولید تغییر داد. در این تصور متوهمانه، هم مشکل تورم حل می‌شود هم مشکل کمبود منابع مالی بنگاه‌های اقتصادی. در نوشتۀ حاضر، به این مطلب پرداخته می‌شود که آیا بازار سرمایه «منزلی» برای استقرار نقدینگی است یا «پلی» برای عبور به تورم؟

قبل از ورود به موضوع اصلی، توجه به چند عدد مهم مفید خواهد بود. حجم نقدینگی در حالی‌که در پایان سال ۱۳۹۶، حدود یک میلیون و پانصد هزار میلیارد تومان بوده، در خوش‌بینانه‌ترین حالت، تا قبل از پایان سال ۱۳۹۹ به بیش از ۳ میلیون هزار میلیارد تومان خواهد رسید. معنی این عبارت آن است که هر مقدار که از ابتدای رایج شدن پول در اقتصاد ایران تا پایان سال ۱۳۹۶ به حجم پول اضافه شده، از ابتدای سال ۱۳۹۷ تا حدود پاییز امسال، به همان میزان به آن اضافه خواهد شد. طی دو سال ۱۳۹۷ و ۱۳۹۸، بیش از ۹۰۰ هزار میلیارد تومان به حجم نقدینگی اضافه شده که بیش از ۶۰۰ هزار میلیارد تومان آن، تنها در سال ۱۳۹۸ اتفاق افتاده است. بدیهی است در هیچ سناریویی میزان افزایش نقدینگی در سال ۱۳۹۹ کمتر از ۶۰۰ هزار میلیارد تومان نخواهد بود.

توجه داشته باشید که برای این میزان افزایش در حجم نقدینگی، برای آنکه تورم شتاب نگیرد، لازم بوده است که تولید از رشد بسیار بالایی برخوردار باشد. اما همه می‌دانیم که ظرف دو سال گذشته تولید ناخالص داخلی- برحسب منابع مختلف آماری- به اندازه ۵/ ۱۰ تا ۵/ ۱۱ درصد کوچک‌تر هم شده است. معنی ملموس‌تر این کوچک‌تر شدن آن است که اگر از کل تولید ناخالص داخلی سال ۱۳۹۶، ارزش افزودۀ دو بخش کشاورزی و ساختمان را به طور کامل حذف کنیم، به میزان تولید ناخالص داخلی پایان ۱۳۹۸ می‌رسیم! پس ما با یک نامعادلۀ بزرگ مواجه هستیم. در حالی‌که تولید حدود ۱۱ درصد کاهش پیدا کرده،‌ نقدینگی با شدتی بالا و فزاینده افزایش پیدا کرده است. این نامعادله فقط با افزایش قابل توجه سطح عمومی قیمت‌ها به تعادل می‌رسد. مانند این است که ما ۱۰ هزار تومان داشته‌ایم و ۵ عدد سیب. حالا ۲۰ هزار تومان داریم و ۴ عدد سیب. بدیهی است در نتیجه این دو تغییر، قیمت هر عدد سیب از ۲ هزار تومان به ۵ هزار تومان افزایش پیدا خواهد کرد. پس در یک طرف رشد بالای نقدینگی قرار دارد و در طرف دیگر حجم کاهندۀ کالا و خدمات...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

وضعیت فعلی بورس / پدرام سلطانی

 

رودی در پایین دست به پنج نهر تقسیم می‌شد و آب رود بین این ۵ نهر توزیع می‌شد.

حالا تصور کنید ۴ نهر را مسدود کنند.

آب نهر پنجم، طغیان می‌کند و ۵ برابر می‌شود.

و تصور کنید که فشار آب، هر آن سد روی دو نهر دیگر را بشکند.

آب نهر پنجم به کمتر از نصف کاهش می‌یابد.

 ✅ نام نهر پنجم بورس است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

مرا به خیر تو امید نیست!/ دکتر داود سوری

این روزها اقبال به بازار سرمایه بسیار است. دولت هم بر تندی این آتش می‌دمد و می‌گوید «تمام‌قد در حمایت از بازار سرمایه ایستاده است.» اما حرف دولت بی‌معنی است، تمام‌قد حمایت می‌کنم یعنی چه؟ آیا در صورت وقوع زیان، زیان خریداران را جبران می‌کند؟ به‌طور حتم، خیر.

از دولت به جز اینکه به‌عنوان یک سهامدار بخشی از سهام بنگاه‌های خود را بفروشد اما همچنان به‌عنوان سهامدار عمده مدیریت آنها را در اختیار مدیران اغلب ناکارآی خود قرار دهد و همچنان به‌عنوان دولت و قانون‌گذار بازار نهاده و محصول آنها را کنترل و مختل کند، انتظار بیشتری نباید داشت.

اگر می‌بینید کل خیزش و ریزش بورس‌های دنیا حداکثر در یک روز تمام می‌شود و سپس جریان طبیعی مبادلات بر آنها حاکم می‌شود نتیجه تخلیه سریع هیجان‌های درست و نادرست ذاتی بازار سهام است.

آنها محدودیت‌های خودساخته‌ای ندارند که این هیجان‌ها را در طول زمان توزیع کنند و هیجان بیشتر نیز بیافرینند. ناگفته روشن است کسانی که از این هیجان به دور باشند برنده بازار سرمایه هستند و کسانی که در بند هیجان اسیر باشند بازنده خواهند بود.

این روزها بحث‌های زیادی در مورد رانت خرید سهام عرضه اولیه در روز پس از بازگشایی صورت می‌گیرد. بله، سهام عرضه اولیه غالبا کمتر از قیمت و به تساوی بین متقاضیان تقسیم می‌شود اما روز بعد با وجود محدودیت در افزایش قیمت معمولا با صف خرید روبه‌رو هستند و آن‌که بتواند به فاصله ۳۰۰ میلی ثانیه از دیگری در ابتدای صف خرید قرار بگیرد می‌تواند از رانت کلانی برخوردار شود، شوخی نیست، ۳۰۰ میلی ثانیه! چه کسی چنین سرعتی دارد؟

سرمایه‌گذاری که برای خرید باید به کارگزاری مراجعه کند و تقاضای خرید پر کند و به متصدی خرید بدهد یا آن‌که به نرم‌افزارها دسترسی دارد و توان مالی و علمی کافی برای جنبیدن در ۳۰۰ میلی ثانیه(!) را دارد؟

چرا اجازه نمی‌دهند با تغییر آزاد قیمت در روزهای بعد از عرضه اولیه همه خریداران از تمام منفعت توزیع‌شده بهره‌مند شوند؟ آیا آن توزیع چند ده هزار تومانی روز اولیه بین همه خریداران صرفا بهانه‌ای برای توزیع سودهای چند میلیاردی روز بعد بین برخی از خریداران نیست؟

✅ حمایت تمام‌قد دولت از بازار سرمایه با وجود چنین قوانین قیم‌مآبانه و محدودکننده‌ای شوخی‌‌ای بیش نیست و تا وقتی که دولت به خود اجازه می‌دهد در بازار نهاده و محصول شرکت‌های حاضر در بازار سرمایه دخالت کند، قیمت‌گذاری کند و خرید و فروش را ممنوع کند، این شوخی کسی را نمی‌خنداند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

‌حسن قالیباف، سکاندار جدید سازمان بورس شد

🔴 امروز ۲۳ فروردین جلسه شورای عالی بورس ساعت ۴ بعد ازظهر در محل سازمان بورس برگزار شد. در این جلسه با توجه به استعفای دکتر شاپور محمدی از ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار که مدتی پیش مطرح شده بود، نهایتا با جانشینی دکتر حسن قالیباف اصل با اکثریت آرا به عنوان سکاندار جدید این سازمان موافقت شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

تحلیلی کوتاه بر تصمیم جدید بورس/ مجتبی کریم آقایی

طی روزهای گذشته هشدارهایی در خصوص وضعیت بازار بورس داده شد. با تصمیم سازمان بورس کلیه معاملات از نوسان 5 به درصدی به نوسان 2 درصدی خواهد رسید. بنظرمی آید در روزهای آینده بازار بورس( در صورتیکه دستکاری نشود)،  مواجه با  صف های سنگین فروش و خرید  شود .

با توجه به شرایط اعلامی احتمالا در روزهای آتی صف های فروش شلوغ تر و غول نقدینگی به سمت سایر بازارها به جریان شود و نتیجتا تورم و گرانی را در جامعه بیشتر از قبل کند.

البته عرضه اولیه پتروشیمی تندگویان در روز شنبه  اثر محدودیت را تا حدودی کم میکند. روز شنبه بیش از  ۲ میلیارد و ۶۰ میلیون و ۳۵۹ هزار سهم از شگویا با قیمت ۴۳۸ تومان عرضه می‌شود.. این عرضه می‌تواند بیش از ۹۰۰ میلیارد تومان نقدینگی خرد جذب کند. توسعه عرضی راه‌حل مقابله با هیجان سهام است و نه محدودسازی معاملات.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی