انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مارپیچ دستمزد و قیمت در ایران» ثبت شده است

مصائب اقتصاد ایران

️   در طول دهه ها سیاستگذاری اقتصادی در ایران، سیاستهایی اعمال شد که آثار مخربی را بر اقتصاد و بنیه تولید در ایران گذاشت. مصائب اقتصاد ایران باید ملحوظ نظر اساتید اقتصاد در تحلیلها و سیاستگذار در سیاستهای اقتصادی قرار گیرد، تا اصلاحات اقتصادی پدید آید:

🔹 فقدان سیاست پولی اصولی و عدم استقلال بانک مرکزی موجب تحمیل سیاستهای پوپولیستی بر اقتصاد شده و گسترش نقدینگی بیش از تولید بدنبال داشته است.

🔹 قیمت گذاری دستوری  و پایین تر از بازار، که موجب ایجاد رانت شده و مخرب تولید است

🔹 عدم توجه به افزایش بهره وری و فناوری بهینه در تولید

🔹 عدم پایبندی به یک برنامه بلندمدت توسعه اقتصادی و تبعیت از روزمرگی و سیاست زدگی، که عدم توسعه را بدنبال داشته است.

🔹نبود سیاست ارزی مناسب و بهینه، و وجود چند نرخی ارز که علاوه بر ایجاد رانت، موجب اختلال در تجارت شده است.

🔹  فضای نامطلوب کسب و کار، و وجود قوانین متعدد و بعضا متضاد که مانع ایجاد کسب و کار و تولید هست.

 🔹حرف درمانی توسط سیاستگذار که تاثیری نامطلوب بر پارامترهای اقتصادی دارد، و این امر موجب تضعیف  بنیه اعتماد و سرمایه اجتماعی میان سیاستگذار و مردم شده است.

🔹ساختار نامطلوب بودجه و ضد توسعه ای بودن آن، همراه با بودجه های موازی و ناکارآمد که بودجه جاری را بر عمرانی غالب کرده است  

🔹تاسی جستن به رفتار پوپولیستی  که موجب اتلاف منابع و فشار بر نقدینگی و تورم شده است

🔹نبود دیپلماسی فعال اقتصادی و تاثیر پذیری اقتصادی از عوامل غیراقتصادی، بویژه سیاست زدگی اقتصاد

🔹نبود تعامل معقول با دنیای خارج در راستای برنامه توسعه و گسترش فناوری و تکنولوژی مورد نیاز برنامه توسعه

🔹نبود روابط دیپلماتیک گسترده با جهان و روابط ضعیف و پرتنش با همسایگان که موجب گسترش تحریمها و محدودیت رشد اقتصادی شده است

🔹نبود تعامل بین اساتید و اهل خبره اقتصاد با سیاستگذار در عمل، که برای تمشیت امور اقتصادی موجب اخذ تصمیمات اقتصادی ضعیف ضد رشد و توسعه شده است.

🔹نبود سرمایه گذاری داخلی و خارجی، خروج سرمایه و نخبگان علمی و تجاری و اقتصادی از کشور.

🔹بالاخره وجود  تورم ساختاری مزمن، گسترش فقر، تحریمها و گسترش نااطمینانی اقتصاد، کسری بودجه شدید و بخش عمومی ناکارآ، نبود فرهنگ صحیح در جامعه در خصوص کارآفرین و سرمایه گذار و ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

مارپیچ دستمزد و قیمت در ایران

مارپیچ دستمزد و قیمت در ایران

🌐 مارپیچ قیمت-دستمزد :یکی از تئوری‌های اقتصاد کلان است، که بیان کننده رابطه، علت و معلول دستمزد و سطح عمومی قیمت‌ها یا تورم است. مارپیچ قیمت-دستمزد حاکی از این حقیقت است، که در پی افزایش حقوق کارمندان، از یک طرف هزینه تولید را افزایش داده و از طرف دیگر  تقاضای اجناس افزایش می‌یابد. در پی افزایش تقاضا، قیمت اجناس افزایش یافته و در نتیجه شاهد تورم در جامعه خواهیم بود. از طرفی افزایش حقوق باعث افزایش هزینه‌های تولیدی بوده و شرکت‌ها ناچار خواهند بود، تا قیمت اجناس تولیدی خود را افزایش دهند. به قسمت دوم این نوع تورم، تورم بخشی هم گفته می شود. البته وجود تورم خود موجب کاهش قدرت خرید دستمزدبگیر می شود، و به ناچار باید دستمزدهای اسمی در توالی های زمانی مختلف افزایش یابد که خود میتواند مارپیچ دستمزد و قیمت را بوجود آورد.

🌐 اگر تورم در ایران 60 درصد در نظر گرفته شود، با توجه به اینکه رشد نقدینگی 40 درصد است و رشد تولید صفر درصد، در نتیجه عدد بیست درصد تفاوت تورم و رشد نقدینگی مربوط به تورم بخشی، مارپیچ قیمت دستمزد و سایر موارد است. بعبارتی وقتی گفته میشود تورم تورم می آورد بیانگر این معناست.

🌐 از دلایل مهم اینگونه تورم، ناترازی بازارهای مختلف پول، کالا، ارز، کار، ... است. از سوی دیگر قیمت گذاری دستوری به این ناترازی در بازارها دامن زده است.

🌐 روشن است برای قطع کردن یا کاهش تاثیر مارپیچ دستمزد قیمت باید لینک افزایش هزینه های تولید که موجب افزایش قیمتها میشود را ضعیف یا قطع کرد.

🌐 یکی از راهکارها در جنبه تضعیف لینک دستمزد با قیمت، کاهش هزینه های تولید است. در شعارهای انتخاباتی بحث کاهش نرخ مالیاتی از 25 درصد به 10 درصد مطرح گردید. البته کاهش مالیات بر تولیدکننده موجب کاهش هزینه های وی می گردد و در اینصورت بخشی از تورم ناشی از مارپیچ و نیز تورم بخشی را تخفیف خواهد داد. اما در کنار این بحث این سوال مطرح می شود که در شرایط کسری بودجه کنونی دولت آیا کاهش نرخ مالیاتی منجر به کاهش درآمدهای دولت نمیشود. در پاسخ باید گفت بستگی به این دارد که اقتصاد در کجای منحنی لافر قرار دارد. طبیعتا اگر در شرایط شیب منفی لافر قرار داشته باشد، با کاهش مالیات که موجب کاهش هزینه ی تولید میشود و سود تولیدکنندگان افزایش می یابد، و تولید افزایش مییابد، اگر نرخ افزیش تولید از نرخ کاهش مالیات بیشتر باشد این موجب افزایش درآمد دولت نیز می گردد. این نوع سیاست در دوره ریگان در آمریکا اعمال شد و تولید و درآمدهای مالیاتی دولت آمریکا افزایش یافت. ناگفته نماند منحنی لافر در بازارهای مختلف شیب و حالتهای متفاوتی دارد و نیاز به بررسی و محاسبه کارشناسی دارد.

🌐 در مسیر کاهش هزینه تولید، حمایتهای نرخ بهره ای در کوتاه مدت می تواند موثر باشد و لینک مارپیچ را تضعیف کند. در حال حاضر وجوه بانکی قابل وام بدلایل مختلفی دچار محدودیت شدیدی هستند و فشار بر آن می تواند ماجرای تامین وام ارزان به مسکن مهر در دهه گذشته را تکرار نماید، که بسیار خطرناک است.

🌐 در مسیر کاهش هزینه تولید، حمایتهای ارزی و پرداخت ارز ارزان از راههای دیگری است که قبلا در ایران اجرا شده است. این معنا در شرایط تحریمی کنونی محلی از اعراب ندارد، و در صورت پیوستن آمریکا به برجام و گشایشهای  ارزی، باید مواظب بود که تجربه تلخ رانتهای ایجاد شده در گذشته  تکرار نشود.

🌐 در مسیر کاهش هزینه تولید، می توان در کوتاه مدت به تولیدات و سرمایه گذاریهای هدفمند و در مسیر توسعه، معافیت مالیاتی اعمال کرد و نیز تسهیلاتی دیگر قائل شد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی