🔴در زمان نیکسون، به خاطر جنگ ویتنام و سیاستهای کینزی، کشورهای غربی دچار تورم و رکود همزمان شده بودند. نیکسون که فرد مقتدری تلقی میشد خواست مسئله تورم را آمرانه حل کند. در ۲۴ مرداد ۱۳۵۰ حکمی صادر کرد که با این جمله آغاز میشد: «من دستور میدهم برای تثبیت قیمتها و دستمزدها در سراسر ایالات متحده آمریکا...».
🔴البته نتیجه نامطلوب آن سیاستها سبب شد که قبل از پایان یک سال عقبنشینی کند. اما شاه ایران این اقدام را پسندید و اجرا کرد و شکست خورد لیکن همان سیاست دستور به قیمتها هنوز ادامه دارد.
🔴در آن زمان کمونیستها پایان نظام سرمایهداری را نوید میدادند. زیرا در آمریکا و اروپا نرخ های تورم و بیکاری پایدار در حد بالا بود و سیاستهای کینزی بیاثر. پل واکر که در زمان کارتر رییس بانک مرکزی شد به تدریج نرخهای بهره را با سیاست پولی انقباضی تا بیست در صد بالا برد.
🔴البته این نرخ بهره برای آمریکا بسیار سنگین بود و رکود اقتصادی به همراه آورد. لیکن با کاهش تورم بستر توسعه بلندمدت اقتصاد را فراهم کرد. اما پل واکر به این نتیجه رسیده بود که بانک مرکزی پیوسته باید نشان دهد که سیاست هایش بر اساس نظریه خاص و شرایط خاص اقتصاد تنظیم میشود و تابع مطامع سیاستمداران نیست.
🔴از آن زمان، شیوه کاربرد موثر سیاست پولی و ایجاد یک بانک مرکزی و مدیران معتبر روشی بود که تورم را در جهان به یک مسئله حل شده تبدیل کرد. اما در کشور ما متاسفانه سیاست کنترل قیمت و دستمزد نیکسون هنوز مشتریان، پیروان، مجریان و ذی نفعان پر و پا قرصی دارد.