💠چیزی که به ایجاد سرمایه اجتماعی کمک می‌کند کارآمدی نهادهای عمومی و دولتی و بی‌طرف بودن و عام‌گرایانه بودن آنهاست. اشتباهی که حاکمیت کرد این است که مسئله کارآمدی را در سازمان‌های اجرایی جدی نگرفت و کار کردن یا نکردن این سازمان‌ها برای حاکمیت چندان مهم نبود. این دستگاه‌ها تبدیل به دستگاه‌های توزیع و پاداش و تامین رضایت شدند که دور آدم‌های سیاسی بزرگ را گرفته‌اند و همه اینها باعث شد که ما صاحب شهری فقیر و نبرد طبقاتی و منازعه در شهرها باشیم. الان خیابان و پیاده‌روها تحت سلطه موتورسوارهاست یا بخش عمده‌ای از پیاده‌رو‌ها در اختیار دستفروشان است و ما شاهد نبرد طبقاتی همه‌روزه در سطح شهرها به‌خصوص تهران هستیم. عموم اعتراضات‌ماه‌های گذشته در شهرهای پرجمعیت و مهاجرپذیر اطراف تهران و دیگر کلانشهرها اتفاق افتاد. در اعتراضات معیشتی که مربوط به طبقه پایین جامعه است معترضان به‌دنبال فردی هستند که بیاید از این وضعیت نجاتشان دهد، آنها دنبال نان، کار و مسکن هستند. اینها برخلاف طبقه متوسط مدرن هستند که قدرت و آزادی را می‌خواهند چون با مسکن، نان و کار خواسته‌هایشان برآورده می‌شود.

💠اشتباه بزرگی که حاکمیت در مورد افراد حاشیه‌نشین مرتکب شد این بود که نیاز آنها را در حمل‌ونقل عمومی نادیده گرفت. بخش عمده‌ای از اعتراضات آبان‌ماه در مناطق حاشیه‌نشین بود؛ این در حالی بود که دولت مدعی شده بود با گران شدن بنزین قصد دارد بنزین را به پولدارها ندهد اما در عمل شاهد شورش فقرا بودیم چرا که کسی متوجه این ماجرا نبود که فقرا به بنزین ارزان برای خودروی شخصی خود و برای رفتن به کلانشهرها نیاز دارند. وقتی این موارد نادیده گرفته شد، عملا این افراد ۲۵درصد تعادل زندگی خود را از دست دادند و باید به آنها حق داد که اعتراض کنند. این افراد جزو طبقات پایین جامعه هستند، آگاهی سیاسی زیادی ندارند و برای گروه‌های سیاسی اصلاح‌طلب و اصولگرا این طبقه مهم نیستند و هیچ فکری به حال آنها نمی‌شود به همین دلیل است که این افراد از سر بیچارگی و استیصال از فردی یاد می‌کنند که در قید حیات نیست، اما این افراد دلشان می‌خواهد این فرد بیاید از این وضعیت نجاتشان دهد. ما در شرایطی هستیم که مرتب بر میزان نارضایتی طبقه متوسط و پایین جامعه افزوده می‌شود.