از فرمایشات گهر بار دیوید ریکاردو اقتصاددان قرن هجدهم:

این که بگوییم قیمت کالا ها افزایش یافته مشابه این است که بگوییم قیمت پول کاهش یافته است. زیرا بر حسب کالا ها است که قیمت نسبی پول سنجیده می شود. بنا بر این اگر قیمت ها بالا برود طلا ( منظور پول قابل مبادله بین المللی است) از خارج وارد نمی شود تا آن کالا های گرانشده را خریداری کند. بلکه از کشور خارج می شود تا کالا های به نسبت ارزانتر خارجی را خریداری کند.”

از کتاب مبانی اقتصاد سیاسی و مالیات فصل پنجم.

بیش از دو قرن است این اصل ساده شناخته شده است. معادله ساده ای وجود دارد یک طرف معادله کاهش ارزش پول است ازجمله به دلیل افزایش های سریع مقدار آن یا کاهش توان تولید اقتصاد یا کاهش امیدواری به آینده و طرف دیگر معادله افزایش قیمت کالا و خدمات است.

برای کسانی که ابتدا به این بحث پرداختند بلا فاصله یک وجه دیگر این رویکر نیز شناخته شده بود. یعنی خروج پول و دارایی قابل مبادله بین المللی از  کشور به دلیل تورم. همین یک پاراگراف افزایش قیمت دلار و عدم باز گشت ارز صادرات و مانند آن را توضیح می دهد. از همین حکمت ساده می توان دریافت که زور هم چاره نیست. هر چه سعی شود دارایی های قابل مبادله بین المللی مثل ارز و طلا بیشتر کنترل شده و از این طریق ارزان نگه داشته شود، میل به فرارش هم بیشتر می شود. منطق ساده.