🔺بازارهای ارز دبی،هرات، سلیمانیه چگونه شکل می گیرند و قیمت ارز در آنها چگونه تعیین می شود؟

سه کشور عراق، امارات و افغانستان عمده ترین مقاصد صادرات(غیرنفتی) ایران هستند در واردات هم امارات از مهمترین مبادی وارداتی ایران به شمار می رود به نحوی که در سال ۹۸ حدود ۱۷ میلیارد دلار کالا به این سه کشور صادر و حدود ۸/۵ میلیارد دلار کالا وارد شده است مبدا و مقصد اصلی کالاهای قاچاق هم همین سه کشور همسایه هستند

🔺به امارات ۴ میلیارد دلار کالا صادر کردیم و مبلغ صادرات را صادرکنندگان به صورت حواله درهم به واردکنندگان فروختند یا خود اقدام به واردات کردند اما کسری ۴ میلیاردی تراز ایران با امارات از جای دیگری تامین شده است به همین دلیل نرخ حواله درهم نقش مهمی در تعیین نرخ ارز ایران بازی می کند. پس بازاری در دبی بخاطر خرید و فروش حواله و حتی اسکناس دلار شکل میگیرد که در دوران تحریم بانکی، محلی برای مبادلات ارزی تجار دو کشور باشد برخی صرافان ایرانی هم با صرافان دبی و سایر کشورهای همسایه کار می کنند تا نقل و انتقال وجوه مشتریان از ایران به سایر کشورها تسهیل شود.

🔺 حدود ۸۰ هزار ایرانی در اقلیم کردستان عراق کار می کنند که برای رفت و آمد و تبدیل حقوق خود نیاز به محلی برای مبادله ارز دارند کولبرانی که کالا جابجا می کنند و قاچاقچیانی که اقدام به صدور و ورود کالا از مبادی غیررسمی می کنند به صرافانی برای تبدیل ارز احتیاج دارند که بازار سلیمانیه شکل میگیرد البته بحث قاچاق در تمام کشورهای همسایه مطرح است آمارهای رسمی سالانه  از ۱۲ میلیارد و غیر رسمی بیش از ۲۰ میلیارد دلار قاچاق خبر می دهند

🔺 حدود ۳ میلیون افغانستانی در ایران ساکن هستند که برای رفت و آمد و تبدیل حقوق خود نیاز به بازار مبادله ارز دارند ریالهای دریافتی دستمزد خود را در هرات عرضه می کنند و افغانی یا دلار می گیرند همچنین آنها که می خواهند به ایران بیایند افغانی یا دلار می دهند و ریال می خرند

🔺 اما چرا نرخ دلار نسبت به ریال در این بازارها گاهی کمتر و گاهی بیشتر از بازار ارز تهران است؟

عامل اصلی تعیین قیمت در این بازارها عرضه و تقاضاست به نحوی که هر کجا و هر وقت تقاضای ریال در این بازارها بیشتر باشد نرخ دلار کمتر از تهران و اگر تقاضای ریال کم باشد نرخ دلار در آن بیشتر از تهران است فرض کنید در نیمه اول سال ۹۷ هستیم و نرخ ارز رشد شدید سه تا چهار برابری را تجربه کرده و هنوز کالاهای داخلی گران نشده اند برای یک مرزنشین کشورهای همسایه خرید مایحتاج از داخل ایران بسیار مقرون به صرفه است به نحوی که قبلا با تبدیل یک دلار  به ریال(۴۰۰۰تومانی) فقط یک تون ماهی می خرید و حالا با دلار ۱۲۰۰۰ تومانی که هنوز تون گران نشده ۳ تا ۴ تون می خرد و  فروشگاهها را جارو می کنند پس تقاضای ریال افزایش می یابد به همین دلیل است که گاهی ایران چک ۵۰ هزار تومانی در مناطق مرزی به قیمت ۵۳ تا ۵۵ هزار تومان خرید و فروش می شد. کم کم با افزایش قیمت کالاها این تقاضا کم می شود در این حالت در بازارهای مانند هرات ابتدا  نرخ ارز کمتر از تهران خواهد بود اما اگر تفاوت نرخ‌های برابری قابل توجه باشد سوداگران با آربیتراژ در دو بازار ضمن کسب سود این تفاوت را به حداقل می رسانند این نکته نشان می دهد در صورت کم کردن مصنوعی نرخ ها در تهران، ارز از کشور خارج و در این بازارها فروخته می شود تا دوباره تعادل برقرار شود.

🔺راهکار ایران برای کنترل نرخ ها در این سه بازار چیست؟

برای کنترل نرخ حواله درهم باید تراز تجاری ما با این کشور بالانس شود یعنی یا صادرات ما( رسمی و حتی قاچاق) به امارات افزایش یا واردات کاهش یابد

برای کنترل نرخ ها در سلیمانیه و هرات با توجه به مثبت بودن تراز تجاری به نفع ایران، باید از نقش دلار بکاهیم یعنی یا باید به ازای صادرات ریال ایران طلب کنیم! یا با پذیرش حواله دینار و افغانی( از طریق پیمان پولی و ...) برخی مایحتاج ضروری را از این کشورها وارد کنیم پس در این حالت هم بالانس کردن تراز تجاری یک چاره کار است.

مطالبه ریال باعث می شود در بازار سلیمانیه و هرات تقاضای ریال افزایش و نرخ آن در برابر دلار  ابتدا در آنجا و سپس در تهران تقویت گردد اما پیش از همه باید چاپ بی رویه ریال متوقف شود.