🖌 هیچ چیزی به اندازه بیثباتی اقتصادی نمیتواند جامعه را به پرتگاه فروپاشی اخلاقی اجتماعی و اقتصادی بکشاند. به همین دلیل قریب به اتفاق جوامع، نخستین هدفگذاری خود را «ثبات اقتصادی» تعیین کردهاند.
🖌 فاکتور اصلی ثبات اقتصادی ثبات قیمتهاست. اما راه حل جادویی ثبات قیمتها چیست که اقتصاد ایران از آن محروم مانده است؟ این سیاست که در ادبیات اقتصادی به «هدفگذاری تورم» موسوم است از حدود چهل سال پیش آزمون خود را در همه کشورها بهصورت موفقیتآمیز پس داده است.
🖌 توضیح ساده این سیاست آن است که اولویت اصلی سیاستگذار باید حذف بیثباتی از سفره مردم با کنترل شاخص اصلی تورم؛ یعنی شاخص قیمت مصرفکننده باشد.
🖌 فلسفه این سیاست آن است که «هزینه کل سفره مصرفی» از نوسان شدید مصون بماند؛ حتی اگر قیمت کالاها یا خدماتی بیشتر از نرخ هدفگذاری گران شود. اگر سیاستگذار از هدف مهار «شاخص قیمت مصرفکننده» به مهار قیمت کالاها منحرف شود، نه تنها سرمایهگذاریهای جدید برای عرضه بیشتر کالاها را در نطفه خفه میکند، بلکه باعث میشود سیاستگذار برای پاسخگویی به نیاز عمومی مجبور به استفاده از شیوههایی شود که افسار شاخص را از دست بدهد و این همان اتفاقی است که هزاران بار در اقتصاد ایران تکرار شده است.
🖌 اینکه چگونه میتوان بدون توجه به قیمت ارز و مرغ و تخممرغ و نرخ بهره و میلیونها قیمت دیگر، هزینه کل سفره مردم را از گزند نوسان محفوظ نگه داشت چیز پیچیده و رازآلودی نیست و بیش از ۱۵۰ کشور جهان با موفقیت آن را آزمودهاند.
🖌 شاهکلید نوسانزدایی و ایجاد ثبات اقتصادی، نرخ بهره است. نمیتوان از سیاست هدفگذاری تورم سخن گفت و این نرخ را کنار گذاشت. مهار شاخص سفره مردم در هیچ جای جهان جز با این لگام میسر نشده است.
🖌 هر زمان که بازاری با انتظارات تورمی بزرگ میشود، علامت آن است که باید با فروش اوراق، نقدینگی را جمع و به پارکینگ هدایت کرد تا چربی اقتصاد زیاد نشود و گرنه چربیسوزی دردناکی را بهدنبال خواهد داشت (همانند اتفاقی که در بورس افتاد). در این حالت ممکن است شاهد افزایش نرخ بهره باشیم؛ ولی چه باک که سپر بلای سفره مردم میشود و از ابرنوسان بازارها که منجر به دود شدن داراییهای مردم میشود، جلوگیری میکند.
🖌 هر زمان هم که بازارها نیاز به جریان نقدینگی برای بزرگ شدن واقعی دارند از روش معکوس استفاده و اوراق فروختهشده خریداری میشود. این راهی است که جز آن، راهی نیست و هیچ کشوری هم جز از این مسیر به ثبات اقتصادی نرسیده است.
🖌 اگر سیاستگذاران اقتصادی ایران میخواهند این شاهکلید را کنار بگذارند و به نتیجهای جز آنچه تاکنون رسیدهاند برسند باید گفت یا همچنان در توهمات سیر میکنند یا اگر به نتیجه موفقی برسند شایسته نوبل اقتصاد خواهد بود. البته انصاف حکم میکند اقتصاد ایران بیش از این، آزمایشگاه تخیلات اقتصادی به جای ابزارهای علمی نباشد.