در یک نگاه کلی هوش مصنوعی را باید گستره پهناور تلاقی و ملاقات بسیاری از دانش‌ها، علوم، و فنون قدیم و جدید دانست. ریشه‌ها و ایده‌های اصلی آن را باید در فلسفه، زبان‌شناسی، ریاضیات، روانشناسی، عصب‌شناسی، فیزیولوژی، نظریه کنترل، احتمالات و بهینه‌سازی (optimization) جست‌وجو کرد.

بر اساس مطالعه‌ای که شرکت PWC یکی از شرکت‌های مشاوره بین‌المللی انجام داده است، تا سال ۲۰۳۰ حوزه هوش مصنوعی به تنهایی 15.7 هزار میلیارد دلار بر اقتصاد جهانی اثر خواهد گذاشت؛ یعنی چیزی بیشتر از مجموع خروجی فعلی اقتصاد کشورهای چین و هند.

از این میزان تاثیر، ۶/ ۶ هزار میلیارد دلار فقط به خاطر افزایش بهره‌وری و 9.1 درصد احتمالا به‌خاطر اثراتی است که این فناوری بر بخش مصرف دارد.

تا سال ۲۰۳۰ بهره‌گیری از هوش مصنوعی و اثرات اقتصادی آن در مناطق جهان متفاوت خواهد بود؛ فعالیت چین در این زمینه جدی است.

تا سال ۲۰۳۰ فقط در نتیجه هوش مصنوعی، GDP جهانی تا ۱۴درصد افزایش خواهد یافت. چنین عددی حاکی از اثرات انقلابی این فناوری در تحول اقتصادی کشورهاست.