از منظر تکنیکال دلار در سه سال پیش پیک قیمتی ۱۹ هزار تومان را در یک سیکل هیجانی لمس کرد. بعد از این سه سال ما پورسه ی پیچیده ایی از تحریم های ساختاری و بنیادی بر اقتصاد را تجربه کردیم . این موانع ارزی به انضمام مسئله ی کرونا که کاهش صادرات و هزینه ها ی جاری را برای دولت رقم زد ،ضمیمه این پیک قیمتی بعد از  گذر سه سال  شده است. وقایع سیاسی و اقتصادی مخرب این سه سال را که فاکتور بگیریم، رکوردهای رشد نقدینگی  به گونه ایی زده شد  که بالاترین رشدهای تورمی را تجربه کردیم. این سه محرک رشد تصاعدی قیمت ارز  را اگر بررسی کنیم متوجه میشود از پیک سه سال پیش به راحتی تا ۵۰ درصد میتوانیم فاصله بگیرم و نزدیک  شدن و ماندن, در  سطح  عدد 19  هزار تومان سه سال پیش،با این وقایعی که در ذات اقتصاد به مرور زمان پیوند خورده و آن را فرسایش داده امری محال است‌. مزید بر این سه چالش عدد میانگینی سال دلار می باشد که از ۲۱۳۰۰ عبور کرده و این یعنی بسته شدن ترازهای واردات و صادرات سرمایه های بنیادی شرکتهای مهم ( از جمله کالاهای شاخص از قبیل فولاد و فلزات و‌خودرو مصالح ساختمانی  و پوشاک و...) بر روی عدد 21300 هزار تومان.

قیمت میانگین دلار عددی تعیین کننده در بازار اقتصاد ایران است . قدرت پایداری این شاخص را فعالین بازار به عینه در سال 97 تجربه کردند. زمانی که میانگین سالانه دلار به 12500 رسیده بود و بازارساز آن را در جو کاهش تقاضا به 10800 رساند نه تنها اجناس شاخص کاهش نیافت( به علت بسته شدن ترازهای مالی شرکتها بر روی عدد میانگین سال) بلکه بازار جذاب برای سرمایه گذاری شد ، به گونه ایی که با شوک افزایش قیمت بنزین رکورد 32 را در کارنامه ی زرین رئیس بانک مرکزی گذاشت،

تمام این عوامل به انضمام پتانسیل  کسری بوجه ی ۱۴۰۰ و  شتاب در کاهش قیمت  دلار قبل از موضع گیری قطعی بایدن در مورد روابط اقتصادی و سیاسی با کشورمان نشان می دهد کاهش قیمت دلار در این سطوح یک رفتار  هیجانی نوسانگیری تحت تاثیر معاملات سفته ایی  ایست که نمی تواند ماندگار باشد.