🔺توسعه فرایندی است که از دو حیطه ساختاری به ظاهر متمایز اما در بنیاد همبسته شکل گرفته است. این دو حیطه را می توان حیطه های سخت افزاری و نرم افزاری خواند.

🔺حیطه سخت افزاری که زیر بناست به سرمایه مالی و اراده و اهتمام دولتی در مصرف به جا، بهینه و برنامه ریزی شده این سرمایه مالی نیار دارد وبه زمینه هایی همچون احداث راه و تامین ارتباطات، فراهم سازی تاسیسات زیربنایی از قبیل مدرسه و دانشگاه، بیمارستان و درمانگاه، نیروگاه و تاسیسات انتقال انرژی، احداث راه آهن، تامین آب و تاسیسات انتقال آب، تقویت صنعت و ایجاد کارخانه، بوروکراسی کارآمد، تربیت نیروی انسانی متخصص و کارآمد و تسهیل گری های مرتبط با گسترش صنعت و تولید مربوط می شود. اگر چه ایجاد این زیر بنا ها مقدم و ضروری است اما موفقیت در آن مستلزم فراهم بودن شرایط نرم افزاری خاصی است که آن را می توان تحت عنوان کلی " انسان شایسته توسعه" یا " انسان متمایل به تجدد و توسعه" نامگذاری کرد.

🔺حیطه دوم در برگیرنده مجموعه کنشگری هایی است که پدید آورنده توسعه و قوام بخشنده به توسعه گرایی اند. این حیطه مجموعه پویایی از کنشگری انسان هایی است که به اعتبار گرایش شان به مدرنیته نیروی پیشبرنده توسعه در هر جامعه را تشکیل داده و ضامن اصلی موفقیت فعالیت های توسعه ای در حیطه سخت افزاری اند. این مجموعه در برگیرنده متخصصان، نظریه پردازان توسعه، برنامه ریزان کارآمد، سیاست پیشگان و سیاستمداران راستگو و نیک اندیش و نیک کردار، انسان تجدد خواه متمایل به توسعه، روحیه قانون مداری، سکولاریسم، نوپذیری، آزادی بیان، رسانه های مستقل، و روحیه مشارکت جویی و حوزه عمومی و جامعه مدنی قدرتمند است. از میان همه عناصر این مجموعه مهم ترین عنصر «انسان تجدد خواه توسعه جو» است که برطبق تعریف انسان آزادمنشی است که مشارکت موثری در نظام اجتماعی دارد؛ مطالبه گر است و با توسل به حقوق شهروندی سیاسی و مدنی خود در شکل گیری دولت توسعه گرا و پاسخگو سهم تعیین کننده داشته و در نظارت اجتماعی بر سیاست های داخلی و خارجی چنین دولتی، مشارکتی مسولانه ای دارد.

 کنشگر فعالی است که کشور و دولت را از آن خود می داند و با آن همدلی و یگانگی دارد. در حفظ و تداوم الگو های مرتبط با شور و شادی و بهروزی مشارکت موثر دارد؛ در کنشگری هایش بر مبنای خرد ابزاری عمل می کند.اخلاق مدنی دارد و از خرافه پرستی دوری می جوید. زندگانی اش با بهره گیری بی وقفه از رسانه های جمعی گره خورده است. از فریب و ریا و دغل بازی و دروغگویی پرهیز می کند و به عدل و انصاف و مروت پایبند است. انسانیت و همدلی و دوستی و پیوند با دیگران را سرلوحه کار خود قرار می دهد. وقت شناس و وفادار به عهد است و با خدعه و نیرنگ بیگانگی دارد. چنین انسانی نماد مدرنیت و شایسته توسعه  و مستحق برخورداری از مزیت های توسعه یافتگی است. چنین انسان هایی محصول اراده معطوف به توسعه اند و نه نتیجه خواست و اراده و اجبار تکوین بخش حکومتی. انسان های آزاده ای که خواهان بهروزی اند و حکومت را نتیجه کنشگری آگاهانه و جمعی خود میدانند و خود را بدهکار حکومتگران نمی دانند.

🔺مردم کشور های توسعه یافته غربی این چنین اند. این ویژگی ها خیال اندیشانه نیست. ملکم خان، سید جمال الدین، حاج سیاح، فتحعلی آخوند زاده، طالبوف، فروغی، تقی زاده و دیگرانی که با جامعه و مردم غربی آشنایی داشتند هم مردم کشورهای پیشرفته اروپایی را اینگونه توصیف کرده اند.

🔺فقدان چنین کنشگرانی موجب شکل گیری نظام های حکمرانی دیکتاتوری و استبدادی و ساختارهای سیاسی تمامیت خواه (توتالیتر) و ضد توسعه شده و نظام اجتماعی را به سوی توزیع نا متعادل قدرت سوق می دهد که این خود مهم ترین علت باقی ماندن جوامع در وضعیت توسعه نیافتگی است. برای درک موقعیت کشور در این زمینه تامل در ظرفیت های جاری نیروی اصلی پیش برنده توسعه در حیطه نرم افزاری یعنی توسل به توصیف واره ای از وضعیت امروزین نظام کنش اجتماعی در ایران  می تواند مفید باشد.

🔸توصیف واره نظام کنش کشوری

🔺«گویی که همه کارهای زمانه میل به ادبار دارد و چنانستی که غیرت و همتی در خلق باقی نمانده و کسی در پی اعاده شرف و منزلت ایران و ایرانی گری نیست و شور و شادی و جنبش بهروزی جامعه را وداع گفته و عقل و درایت و کنشگری هوشمندانه و خردورزانه تعطیل و اخلاق پسندیده مدنی مدروس شده و راه روشنگری و هوشیاری بسته و طریق ضلالت و خرافه پرستی گشاده؛ عدل و انصاف ناپیدا و جور ظاهر و علم متروک و ریا مطلوب، دنایت مستولی و کرم و مروت منزوی، دوستی و انسانیت به ضعف گراییده و عداوت وکینه قوت یافته؛ نیکمردان و آزادگان رنجور و درمانده و شریران حاکم و پیروز؛ مکر و خدعت بیدار و وفا و شرف در خواب و دروغ نافذ و مثمر و حقیقت مهجور».