داروهای مؤثری به طور منظم برای جلوگیری از مرگ و میر بالای کودکان در نپال ارسال شد، اما بعد از چند سال هیچ تغییری در مرگ و میر آنها ایجاد نشد. بعدها مشخص شد که مسأله اصلی در نپال، نبود دارو نبود، بلکه ذهنیت مادرانی بود که معتقدند داروهای آمریکایی را باید با دوز پایین مصرف کرد! . ما راه حل ها را پیدا نمیکنیم، بلکه آنها را انتخاب میکنیم. جالبتر اینکه ما مسأله ها را هم شناسایی نمیکنیم، بلکه برای راه حلی که در دست داریم، مسأله ای میتراشیم! مدیری که تنها ابزارش تنبیه است، مشکل اصلی سازمان را «کارکنان تنبل» می داند و آنها را دزد تصور میکند. بنابراین نجات یک جامعه، سازمان یا زندگی، در راه حل ها نیست، بلکه در «شناسایی دقیق مسأله ها»ست. عشق محض به راه حل یعنی بطلان! در هر کاری یک یا دو مسأله اصلی وجود دارد که اگر حل شود، بقیه مسائل نیز حل خواهد شد، اما مشکل اینجاست که یا آن مسائل شناسایی نمیشوند و یا جرأت حل کردن آنها وجود ندارد.