انجمن علمی اقتصاد دانشگاه آزاد واحد شیراز

۱۵ مطلب در دی ۱۳۹۹ ثبت شده است

بودجه غلتان

 این نوع بودجه یک پیش‌‌بینی غلتان (rolling forecast) از عملکرد آینده هزینه و درآمد دولت خواهد بود. برخلاف بودجه‌‌های ثابت که آینده را برای یک چهارچوب زمانی ثابت و یک ساله برای دولت پیش‌‌بینی می‌‌کنند، پیش‌‌بینی غلتان به طور مرتب در طول سال و به صورت ماهانه یا فصلی می تواند به روز می‌‌شود تا هر تغییری را که به مرور زمان رخ می‌‌دهد را در بودجه لحاظ نماید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

خطاهای علم اقتصاد / محمدقلی یوسفی

علم کنش انسانی، متفاوت از علوم طبیعی است و وقتی که ما تلاش می کنیم از طریق مدل ها به سبک روش علوم طبیعی رفتارها را تبیین کنیم، عملا نقش و جایگاه این علم را به یک تمرین تقلیل داده ایم. روشهای اثباتی بیشتر برای علوم طبیعی نظیر فیزیک و شیمی صادق است؛ اما در علوم اجتماعی مثل جامعه شناسی و اقتصاد، مسئله این است که انسان برخلاف الکترون، آزادی انتخاب دارد و بنابراین به شدت و قویا غیرقابل پیش بینی است. حتی وقتی که دو بار در یک موقعیت قرار داده شود، نمی توان رفتار یکسانی از آن انتظار داشت. در اینجا شاید منطق بیشتر به کار می رود. در علوم اجتماعی نمی توان بامراجعه به تجربه یا ملاحظات دنیای واقعی، قوانین اقتصادی را رد یا تأیید نمود و تنها قوانین صحیح اقتصادی آنهایی هستند که مبتنی برمنطق و دلیل باشند و همان گونه که هایک گفته است، نظریات اقتصادی را نمی توان با مراجعه به فاکت ها تأیید یا ابطال نمود. تنها کاری که می توانیم و باید انجام دهیم، بررسی فرضیات در موارد خاص و معین است جان کنت گالبریت می نویسد: «اگرچه اقتصاد علم است اما با علوم طبیعی نظیر فیزیک، شیمی و زمین شناسی متفاوت است. آنهاموضوعات نسبتا ایستایی هستند؛ در حالی که در اقتصاد همانند سایر علوم اجتماعی، هم دانش در حال تغییر است و هم چیزی که مورد مطالعه قرار می گیرد.» ......بعضیها از نظر علی معتقدند که فیزیک همه چیز است؛ اما ما در محیطی زندگی می کنیم که تحت تسلط اشیائی است که به صورت هدفمند طراحی شده اند. فیزیک امروز چیزی برای گفتن در مورد علت وجودی و هدف از تأسیس چنین اشیائی ندارد اقتصاد مطمئنافیزیک نیست؛ اما اقتصاددرعلوم اجتماعی همانند فیزیک در علوم طبیعی است. با توجه به اینکه انسان به عنوان هدف و وسیله در اقتصاد، نسبت به اتم و مولکول عنوان واحد فیزیک، خیلی پیچیده تر است برای تبیین رفتارهای آن نیاز به معادلات بسیار پیچیده و زیادی است که امکان عملی بودن آن، اگر غیر ممکن نباشد، بسیار دشوار است.

به همین دلیل است که نقل می شود که نیوتن گفته است: من می توانم حرکات اجسام اسمانی را محاسبه کنم اما نه دیوانگی مردمان را.

انسان انتخاب می کند اما هیچ قانون شناخته شده ای برای تعیین آن انتخاب ها وجود ندارد. به عبارت دیگر، مشاهدات داده ها در علوم اجتماعی ماهیت کاملا متفاوتی از داده هایی دارندکه در علوم طبیعی مورداستفاده قرار می گیرند. داده ها درعلوم طبیعی از چنان ثباتی برخوردارند که عناصری از انعطاف ناپذیری زنجیره علت و معلولی هستند. با این حال، وقتی که مسئله انسان مطرح می شود، فیزیک قادر به تبیین اهداف و رفتار آن نیست .....هایک در این باره می نویسد:بدون شک اغراق نیست اگر بگوییم که هر پیشرفت مهم در نظریه اقتصاد دریکصد سال گذشته، ناشی از به کار گیری مداوم ذهنیت گرایی بوده است." اقتصاد مربوط به انسان است. تئوری ارزش به عمل انسان در تمام مکانها و زمان ها مربوط می شود؛ اما تئوری اقتصادی به زیر مجموعه ای از عمل انسان مربوط است؛ عملی که مربوط به محاسبات اقتصادی وی است. بهعبارت دیگر، اقتصاد تنها بخشی از عمل انسان است. علوم اجتماعی به طور کلی، که اقتصاد بخش مهم آن را تشکیل می دهد، دارای منطق معرفت شناختی واحد و خاص خود است؛ در مقایسه با علوم طبیعی که بر اساس مشاهدات و جمع آوری داده ها است و ارتباطی به خواص انسانی ندارد.  #میزس معتقد بود که علوم اجتماعی از علوم طبیعی متفاوت است. اگر شما یک سنگ را در آب بیندازید غرق می شود؛ اگر چوبی را بیندازید روی آب می ماند. اگر یک انسان را بیندازید ممکن است غرق شود یا سالم بیرون بیاید؛ که بستگی به آن دارد که او بتواند شناکند یا خیر. اما این چه چیزی را برای اقتصاد بیان می کند؟ اقتصاد یک علم اجتماعی  که ازعلوم طبیعی متفاوت است، اقتصاد، روابط بین انسانها را بررسی می کند که ثابت و قابل پیش بینی نیستند. اثبات گرایی با تأکید صرف بر فاکتورهای تجربی تمام آن اعمال و رفتارهای انسانی را که قوانین علوم قادر به تبین آنها نیست، نادیده می گیرد و انسان را از جوهر و ماهیت انسانی اش تهی می کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

سهم مالیات از تولید ناخالص داخلی/ مجتبی کریم آقایی

🔹یکی از  معیارهای سنجش سلامت بودجه و اتکای آن به منابع پایدار، نسبت مالیات به تولید ناخالص داخلی است. این رقم در کشورهای پیشرو که بودجه آن ها متکی به نفت نیست تا 34 درصد هم می رسد.

🔹در کشور ما، هدف گذاری برنامه ششم توسعه افزایش این شاخص به 8 تا 10 درصد بوده، با این حال، گزارش اخیر مرکز آمار ایران، نشان می دهد که این رقم در سه سال اخیر روندی نزولی داشته و از 5.4 به 4.2 درصد رسیده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

اسباب‌کشی به جامعه غیر رسمی/ عباس عبدی

گرچه چنین درخواستی نامتعارف است ولی از فعالان اصول‌گرا در خواست می‌کنم این یادداشت و یادداشت دیروز با عنوان اسباب‌کشی به فضای مجازی را مطالعه کنند.

🔘دیروز در باره اسباب‌کشی سیل‌گونه از جامعه واقعی به جامعه مجازی نوشتم. کوچی که آثار و نتایج آن شاید مهم‌تر از مهاجرت از کشور به خارج باشد. امروز می‌خواهم از مهاجرت یا اسباب‌کشی دیگری بنویسم که عوارض بسیار مهم‌تری دارد. از جامعه رسمی به جامعه غیر رسمی.

🔘این اسباب‌کشی به دلیل تنگ شدن تعریف جامعه رسمی است و بسیاری از ساکنان آن را مجبور می‌کند برای زندگی راحت‌تر اسباب‌کشی کنند و به جامعه غیر رسمی پناه ببرند. یا سر جمع سود و زیان جامعه غیر رسمی بیش‌تر به نفع آنان است. سودهایش بیش‌تر، و هزینه‌هایش کمتر است.

🔘اقتصاد غیر رسمی شامل اقتصاد زیرزمینی، قاچاق، فساد، کاسبی از تحریم، دور زدن تحریم، پول‌شویی، قمار و شرط‌بندی، و نیز فعالیت‌های مشروع ولی غیر رسمی، خرید و فروش کاسبی در اینستاگرام که خارج از مجاری اقتصاد رسمی است. نه مالیات می‌دهند و نه نیازی به مجوز کسب و کار دارند و نظارتی نیز نمی‌پذیرند و...

🔘کافی است که پول غیر رسمی یا همان ارز دیجیتال نیز در این میان وارد شود تا اقتصاد غیر رسمی سر و سامان کامل‌تری پیدا کند و در صورت ادامه این وضع ناگوار در اقتصاد رسمی، بعید نیست که حتی دولتی‌ها نیز به اقتصاد غیر رسمی اسباب‌کشی کنند.

🔘سیاست غیر رسمی، بیش‌تر مشهود است. در حال حاضر فقط بخشی از کنش سیاسی در عرصه رسمی و شناخته شده رخ می‌دهد. بخش بزرگی از آن در تلگرام و توییتر و حتی اینستاگرام روی می‌دهد. آزادی بیان و ارایه تحلیل‌ها و نظرات در عمل از عرصه رسمی رخت بربسته است، به طوری که برخی از کنشگران رسمی مجبور شده‌اند منزلی را در عرصه غیر رسمی اجاره کنند و هر از گاهی به آنجا نیز سری بزنند.

🔘ولی این حضور چندان کمکی به اهداف و آرمان‌های سیاسی آنان در این ساختار نمی‌کند، چون فضای غیر رسمی سیاست، از بسیاری جهات متفاوت از فضای رسمی است. اگر متولیان رسمی سیاست می‌توانستند در فضای رسمی با دیگران رقابت کنند، در این صورت فضای سیاست را چنان محدود نمی‌کردند که تعداد زیادی از مردم مجبور به اسباب‌کشی و ساکن فضای غیر رسمی سیاست شوند، بنابراین به صورت پیش فرض آنان در این فضا شکست خورده محسوب خواهند شد.

🔘در جامعه غیر رسمی انواع و اقسام کالاها و خدمات وجود دارد. از ارتباطات خانوادگی گرفته، تا گروه‌های اجتماعی، از قمار و شرط‌بندی گرفته، تا انواع فعالیت‌های اجتماعی خیرخواهانه، از ازدواج‌های موفق و دوست‌یابی‌های مفید گرفته تا انواع روابط نامشروع و عجیب و غریب، از آموزش خرافات و اقدامات مجرمانه تا آموزش آخرین یافته‌های بشر و کلاس‌های برخط بهترین دانشگاه‌ها، از طب مثلاً سنتی و ملی و توصیه به مصرف عنبرنسا گرفته تا آموزه‌های طب مدرن، و این شرایط باعث شده که جامعه غیر رسمی از حیث خدمات و روابط اجتماعی هر روز فربه‌تر شود.

🔘در کنار سیاست، فرهنگ بیش از همه حوزه‌ها ظرفیت حضور در جامعه غیر رسمی را دارد. از فیلم و موسیقی گرفته، تا نقاشی و کتاب و آموزش‌های هنری، تا مشاوره‌های فکری و اخلاقی و خانوادگی، کافی است نگاهی به ابعاد این حوزه مثل برنامه‌ دکتر هلاکویی انداخته شود که چگونه بساط هر برنامه رسمی مشاوره‌ای را برچیده است.

🔘این اسباب‌کشی‌ها با نوعی حاشیه‌نشینی همراه و آغاز شد. حاشیه‌ای که به مرور زمان بزرگ و بزرگ‌تر از متن شده است. بنابراین ما با سه پدیده در هم تنیده مواجه هستیم. حاشیه‌نشینی رو به رشد، جامعه مجازی در حال گسترش و جامعه غیر رسمی فربه‌شونده که بخش مهمی از این سه،با یکدیگر وجه اشتراک و همپوشانی دارند، هر چند به طور کامل بر یکدیگر منطبق نیستند.

🔘ادامه این فرآیند به طور قطع منجر به اتحاد کامل و سپس تقابل این سه پدیده با متن و جامعه رسمی و واقعی می‌شود و بدون تردید جامعه مجازی، غیر رسمی و حاشیه از میان نخواهد رفت ولی این تقابل ریشه بسیاری از مشکلات ایران است. یا حداقل نمود مشکلات ریشه‌ای‌تر است که خود را در این قالب نشان داده است.

راه‌حل چیست؟ اول بخش مهم و اصلی جامعه غیر رسمی را باید به رسمیت شناخت. هیچ مسأله‌ای با پاک کردن صورت آن حل نمی‌شود. برداشتن ممیزی، سانسور، انواع مجوزها، لغو ممنوعیت‌های حقوقی از بسیاری رفتارهای متعارف و... موجب کوچک شدن معقول جامعه غیر رسمی می‌شود و جامعه رسمی جایگاه خود را باز می‌یابد.

🔘جامعه مجازی را باید به رسمیت شناخت تا تفاوت میان جامعه مجازی و واقعی به حداقل‌ها کاهش پیدا کند. و در نهایت گروه‌های حاشیه را به متن دعوت کرد و دست از حاشیه‌سازی برداشت. البته قرار نیست که این گام‌ها یک شبه برداشته شود. پله‌ای هم انجام شود کافی است، فقط باید پذیرفت که با ادامه فرآیند موجود ره به جایی برده نمی‌شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی

فرق بین هولدر (سرمایه گذار) و تریدر (معامله گر) چیست ؟

معمولا تفاوت هایی بین معامله گر و سرمایه گذار در بازارهای مالی وجود دارد. افرادی که دائما در حال ورود و خروج از بازار هستند معامله گر هستند نه سرمایه گذار. معمولا افق های سرمایه گذاری یک سرمایه گذار واقعی بسته به اینکه در چه بازاری سرمایه گذاری میکند از یک سال تا چند سال است ولی افق های معاملاتی یک معامله گر شاید کمتر از یک ماه باشد.معامله گران نه تنها کارمزد بیشتری به کارگزاران می‌دهند بلکه مالیات بیشتری نیز در قبال سودهای کوتاه مدت  که از خرید و فروش مکرر حاصل می شود می پردازند.

فرق دیگر بین معامله گر و سرمایه گذار عموما مربوط به سودهای کسب شده می باشد. یک سرمایه گذار در صورتی که سرمایه گذاری مناسبی را انتخاب کند سودهای بالاتری را نسبت به یک سرمایه گذار کوتاه مدت کسب می کند.

 همه افراد در سرمایه گذاری خود متحمل استرس می شوند ولی مقدار آن متفاوت می باشد. معمولا سرمایه گذارانی که کوتاه مدت معامله میکنند استرس بسیار بالاتری را نسبت به سرمایه گذارانی که بازه زمانی بالاتری را برای سرمایه گذاری انتخاب می کنند دارند.

سرمایه گذار به نوسانات قیمتی توجه زیادی ندارد ولی یک سرمایه گذار دائما در حال چک کردن قیمت ها بررسی آنها می باشد و به همین دلیل ممکن است معاملات ناموفق تری داشته باشد.

سرمایه گذارانی که از لحاظ مالی باهوش هستند میدانند که چگونه با سرمایه گذاری هوشمندانه و با استفاده از کارگزاران خوب هزینه های معاملات خود را به حداقل برسانند.

بنابراین هر سرمایه گذاری ابتدا باید استراتژی معاملاتی خود را براس خرید و فروش در بازار تعیین کرده و سپس بر اساس آن در بازار به معامله بپردازد

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
مجتبی کریم آقایی