♦️اقتصاد ایران در بسیاری از بخشها، آمادگی واگذاری را ندارد؛ خود دولت هم آمادگی واگذاری بنگاهداری را ندارد. تجربه خصوصیسازی هم در ایران تجربه موفقی نبوده است؛ تجربه ناموفق خصوصیسازی کشور را با چالش اجتماعی مواجه کرده است.
♦️دولت به دنبال راهکاری است که مدیریت اقتصاد را از دست ندهد؛ اما این در درازمدت بهناچار اتفاق خواهد افتاد؛ واگذاری سهام بدون واگذاری مدیریت منجر به افزایش بهرهوری نمیشود.
♦️درمان اقتصاد ایران بدون تحمل درد امکانناپذیر است. ما نباید از درد اقتصادی فرار کنیم؛ دولت ضمن واگذاری مستقیم سهام با راهکاری مثل ETF باید سعی کند خود را برای خروج کامل از بنگاهداری آماده کند.
♦️ما مسائل را تا زمانی که به بحران تبدیل نشود، حل نمیکنیم. در زمان بحران ممکن است راهکارهایی در نظر گرفته شود که به درد زمان آرامش نخورد. دولت نمیتواند صبر کند تا دستورالعمل دقیقی را منتشر کند که مسائل زیرساختی و قانونی اقتصاد را حل کند؛ نظام تصمیمگیری با چالش جدی مواجه است. تصمیمگیری در شرایط فوریت کیفیت تصمیمگیری در زمان فراغت را ندارد.
♦️بهگفته عضو شورای عالی بورس سازوکارهای ما برای اقتصاد ابداعی است و ما فرصت مطالعه کافی روی راهکارها را نداریم و حتی نمیتوانیم از تجارب قبلی خود استفاده کنیم. ساختار اقتصادی، سیاستگذاری و تصمیمگیری هم با تغییر نکرده است مثلاً از عدم دخالت در بورس میگوییم ولی از طرفی با دخالت در قیمتگذاری مواجه هستیم. ما همه قطعات پازل را باهم در نظر نمیگیریم، اصلاحات اقتصادی تکهتکه و جدا از هم است.
♦️ مشکل دیگر این است که نهاد دولت و قوه مجریه کوچک میشود و دولت ابزار تصمیمگیری خود را از دست میدهد ولی نهادهای دیگر دخیل در اقتصاد روزبهروز بزرگتر میشوند؛ این برای دولتهای آینده چالش جدی خواهد بود. دولت در مقابل بقیه نهادها کوچکشده، درحالیکه باید کوچکسازی برای همه نهادها اتفاق بیفتد؛ راهکار امروز کوچکسازی دولت، چالش جدی آینده دولتهاست.